دانلود فیلم من و شارمین
دانلود فیلم سینمایی من و شارمین با لینک مستقیم و کیفیت عالی و حجم کم
دانلود رایگان من و شارمین
ژانر فیلم : کمدی و طنز
کارگردان و نویسنده : بیژن شیرمرز | تهیه کننده : یوسف صمد زاده
سال تولید : 1394 - سال پخش در سینما و نمایش خانگی : 1396
محصول : ایران | مخاطب : بزرگسالان
کیفیت : hd 1080p 720p 480p - کیفیت عالی
Download Mano Sharmin Movie White Direct Link
داستان فیلم من و شارمین :همه ما یه نیمه گمشده داریم، اما فقط یک نفر تو دنیا هست که نیمه گمشده اش "شارمین اصل کوپال" است.این فیلم داستان زندگی دختر جوانی به نام تینا را روایت می کند که پیشگویی های عمه خود را باور دارد.
بازیگران من و شارمین : ویشکا آسایش , سحر قریشی , مجید صالحی , پژمان بازغی , گوهر خیراندیش , نیما شاهرخ شاهی ، رامین ناصرنصیر ،محمود جعفری ، آتش تقی پور ، پوراندخت مهیمن ، فریبا نادری ، زهره حمیدی ، نیلوفر پارسا
لینکهای دانلود فیلم :
لینک ها بعد از پایان اکران فیلم ( احتمالا بهمن ماه 96 ) جهت دانلود قرار میگیرد.
عکسهای فیلم
فیلم من شارمین
دانلود من و شارمین
بیوگرافی و زندگینامه
حامد بهداد بازیگر سینما و تلویزیون متولد 26 آبان 1352 در مشهد می باشد و 44 سال سن دارد و اصالتا اهل خراسان می باشد
تحصیلات : بهداد دارای مدرک لیسانس بازیگری تاتر از دانشگاه آزاد تهران می باشد.
وی توسط رامبد جوان به همایون اسعدیان معرفی شدو فعالیت هنری خود را از سال 1379 با بازی در فیلم آخر بازی ساخته همایون اسعدیان آغاز نمود و برای بازی در همین فیلم هم کاندید سیمرغ بلورین از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
وی علاوه بر بازیگر خوانندگی هم میکند و مدتی در گروه دارکوب حضور داشت . وی تاکنون چندین آهنگ با صدای خود منتشر کرده است.
حامد بهداد تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.
اینستاگرام حامد بهداد : instagram/Hamed_Behdad
عکسی از حامد بهداد و باران کوثری که در بیشتر فیلمها پارتنر مقابل هم می باشد.
بعضی از بازیگرها وقتی در آثاری حضور دارند به مخاطب پیش زمینهای از قصه میدهند، اینگونه بگویم، مثلا لیلا حاتمی اگر جزو بازیگران یک فیلم باشد بلافاصله به ما یادآوری میکند که این فیلم در فضای نقش آفرینی این بازیگر حتما به دنیای زنی میپردازد که یک مشکل و معضلی دارد یا غمزده است.
لطفا به من یک شخصیت زن در جهان نمایش معرفی کنید که در یک فیلم حضور دارد و هیچ مشکلی ندارد. زن این جامعه به محض ورود به جهان نمایش و سینما، با انبوهی معضل و گره دراماتیک وارد فیلم میشود. حالا سوال اینجاست که شما به عنوان مخاطب، چه تصویر و رازی را، همراه لیلا حاتمی در فیلمهایش سراغ داری. جوابش همانهایی است که الان شمردیم. من اما انبوهی تضاد در رفتار نقشهایش و بینابینی در بازیاش میبینم. معصومیتی آمیخته با رفتارهای انفجاری. پرخاشگری و غم و چه و چه. اصولا به خاطر شرایطی که بر حق و حقوق زنان رفته و آنها هم نافرجامیهایی را متحمل شدهاند ما آنها را (بازیگران زن) روی پرده سینما، معترض میبینیم.
شاید هم سینمای ما به سمت سینمای اجتماعی گرایش پررنگتری دارد و همین میشود که زنان سینمای ما در این کاراکترها دیده میشوند. زنان بازیگر ما میتوانند و توان این را دارند تا در دنیای کاراکترهای زنانه دیگری نیز نقشآفرینی داشته باشند ولی چون سینمای ما، سینمای اجتماعی تلخ و تیره را پر تعدادتر در آثارخود دارد، کاراکتر پردازیهای زنان بازیگر ما نیز در همین محورحرکت میکند و محدود به اینگونه پردازشهاست،گویا زن با معضلاتش برای سینما از این جنس جذابتر است.
به کاراکتر زنان در سینمای تجاری هم نگاه کنید فضا همین است. معضلات دنیای زنانه نیز قابلبرشماری است. افسرده است، مورد تعرض قرار گرفته، به شخصیت و هویت او احترام گذاشته نشده، نادیده گرفته شده، به حقوق انسانیاش بیحرمتی شده یا اینکه دچار سوء تفاهم در رابطههایش شده، خیانت دیده، خیانت میکند و … در سینمای تجاری هم، کاراکترهای زنان در همین حال و هوا میگذرد اما وقتی در مورد شمایل کلی یک بازیگر صحبت میکنیم ماجرا فرق میکند.
بله! مثلا من وقتی میشنوم حامد بهداد بازیگر یک فیلم شده، تصور میکنم مرد پرخاشگر برونگرایی در این فیلم هست که حامد بهداد آن نقش را بازی میکند.
فیلم «زندگی جای دیگری است» را دیدهاید؟
منظورم همین است، همین که خیلی کم پیش میآید این کاراکتر مرد عاصی را در فضای بازیگری حامد بهداد نبینم، مثلا وقتی به تماشای فیلم «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی نشستم، باز این تصور را داشتم که حامد بهداد، مرد برونگرای این داستان است ولی اینگونه نبود، مثل بیشتر موارد حامد بهداد تند مزاج قصه نبود، عصبانی میشد ولی آستانه تحملش پایین نبود.
حالا چه فضیلتی دارد که بازیگر بر خلاف تصور تماشاگرش بازی کند؟ به نظرم وقتی یک بازیگری امتحان خود را در فضاسازی کاراکترهایی پس داده، بهتر است، گاهی اوقات کار اصلی خود را انجام دهد و تیپی را که تماشاگر از او انتظار دارد، گاهی شارژ کند.
نکتهای که گفتید در مورد بعضی بازیگران صحیح است، شاید شما هم باید در همان فضای مرد عاصی و برونگرای خود، بازیگری را ادامه دهید، قصد منفی نگاهکردن به این نوع بازیگری کلیشهای نداشتم.
من هم برداشت منفی از حرفهای شما نکردم. به هر حال توانایی یک بازیگر، گاهی محدود است و گاهی نامحدود. باید دید من جزو کدام دسته محسوب میشوم.
این تاکید بر اینکه در معدود آثاری که بازی کردید، کاراکتر، مردی برونگراست و در بیشتر موارد فردی عاصی، به این معنا نیست که حامد بهداد توان بازیگری در نقشهایی جز این را ندارد، شاید این خواست اکثریت کارگردانان از بهداد بوده که اینگونه بازی کند، شاید هم در سینما، بازیگری نداریم که بتواند همچون حامد بهداد اینگونه کاراکترها را به تصویر بکشد. منظور از گفتن این که کمتر دیده شده از فضای مرد عاصی در فیلمها خارج شوید این نبود که تواناییهایتان در نقش آفرینی زیر سوال برده شود.
تواناییهای من که زیر سوال نمیرود. ماجرا اینجاست که بازیگران گاهی با تیپ خاص در جهان سینما ثبتنام میشوند. به عنوان مثال جیمز استوارت، در اغلب آثار بازیگریش، تصویر یک دهاتی ساده و صمیمی را از خود به جای میگذارد یا جیمز کاگنی که عموما او را یک گانگستر کت و شلواری میبینیم.
یا مارلون براندو تصویر یک یاغی وحشی با شلوار جین و تیشرت (به قول هامفری بوگارت) را از او سراغ داریم. هر بازیگری با تصویر و تفسیرشخصی خودش به دنیای بازیگری اضافه و در جهان ثبت نام شده است. حالا در همین راستا، ممکن است مرا با تفسیر نادیدنی خودم نسبت به جهان خویش، مردی عصیان زده و عصبی بهخاطر بیاورید که البته «عصبی» واژه غلطی است برای تعبیر نقد بازیگری. این برداشت از بازی و کارم، ناشی از عدم شناخت صحیح درباره بازیگری است. شاید شما،دو، سه فیلم سینمایی در بدو ورودم به سینمای ایران دیدهاید و مرا با آن شمایل به یاد میآورید.
مثلا فیلم «این زن حرف نمیزند» را خودم خاطرم هست که، بازی بازیگران در آن زمان، شبیه ذهنیت صدا و سیما بود، مثل قالب سریالهای شبیه «در پناه تو»، آن جوانی که مادرش صدایش میزد: «محمدم» و خیلی هم محبوب خانوادهها بود. اما من به شدت از ترسیم آن شخصیتهای تلقینی تلویزیون فراری بودم و در همان فیلم «این زن حرف نمیزند» شیوه را در بازیگری مغایر با رفتار تلقینی جامعه و تفکر تلویزیونی گرفتم. آنها همه پسرهای خوب و موجهی بودند و اطوار آدمهای مصنوعی را در میآوردند که البته تزریق جامعه سنتی است. میخواستند خوب باشند اما من با تغییری که احمد امینی در صحنه پایانی فیلم داد به عنوان بازیگر سعی کردم، متناسب با جهان واقعی خود حرکت کنم. آن صحنه پایانی «این زن حرف نمیزند» تمام زشتیها و کثافتی که به نسل و زندگی من نسبت داده بودند، همگی را با شهامت عربده میکشیدم که: آری، آری من چنینم. من تمام آن صفات بدی هستم که میگویید و نعره میکشیدم: به بدترین معنیش فکر کن.
دیالوگهایی که خودم برای نقش خودم نوشته بودم و احمد امینی کارگردان میپرسید: مطمئنی اینها را میخواهی بگویی؟ آن نقش سروش در فیلم «این زن حرف نمیزند» آن کاراکتر پسر بد و گند نام و کثافت که هزار برچسب از همجنسباز، فاسد، معتاد و متجاوز به او میچسباندند در کنار رفتار اتو کشیده و دروغین، کاراکترهای سریالهای تلویزیونی که بیشتر شبیه تصنع اجرای مجریهای جوان آن سالهایصدا و سیما بود، فریاد میکشید و اقرار به زشتی میکرد اما واقعیت داشت. برای همین، نقش و شخصیت مرا میپذیرفتهای، چون ما به ازای آن را در جامعه سراغ داشتی. دروغ نبود. مثال ژاندارک قزمیت گذشته از آتش و بیگناه و معصوم با لبخندی که ذهن غالب جامعه روی صورتت کشیده، نبود. گمان میکنم طرز شروع کارم را در بدو ورودم به سینماست که در فیلمهایی مثل «بوتیک»، «این زن حرف نمیزند» و شاید تا حدودی «کافه ستاره» بیشتر بهیاد میآورید.
این سوال هم وجود دارد و اینکه حامد بهداد جزو بازیگرانی است که کم فیلمنامه به او پیشنهاد نمیشود، خودتان چرا بازیگری در این فضای کاراکتر را از میان نقشها انتخاب میکنید؟
از آموختههایمان در دوران دانشجویی همین است که چه نقشهایی را براساس تواناییهایمان انتخاب کنیم و در ادامه چگونه به سمت آن کاراکتر برویم و آن را ایفا کنیم. این انتخابها میتواند گاهی درست یا غلط باشد.
پس خودتان احساس کردید با اینگونه کاراکترها میتوانید جای مناسبتری در سینما داشته باشید.
بستگی به بافت ذهنی بازیگر دارد. مثلا بازیگرانی جوان مانند رضا عطاران و رامبد جوان را در نظر بگیرید. این دو از هر موقعیت ساده و معمولی میتوانند درونمایههای طنز و شوخیهای نهفته در دل هر موقعیتی را پیدا کنند. میتوانند از تماشاگر خنده بگیرند. آنهم در موقعیت و وضعیتهایی که کمتر امکان آن به چشم دیگر بازیگران میآید.
گفتید که فارغالتحصیل رشته تئاتر هستید ولی ما کمترین حضور حامد بهداد را در تئاتر و روی صحنه نمایش داشتهایم، چرا؟
شاید حضور در سینما تبدیل به یک عادت بد شده و باید آن را احتمالا با حضور برصحنه تغییر دهم اما به غلط یا اشتباه خودم را دانشجو و علاقهمند به تئاتر میدانم. بهخاطر میآورم، هم نسلهای من که در سینما راه پیدا کرده بودند، یا مجری تلویزیون بودند یا از طریق پدرهایشان امکان حضور در برخی فیلمهای سینما را پیدا کرده بودند یا حداکثر، مدرسههای خصوصی بازیگری رفته بودند. به موازات این میدیدم که از همسالان و نسل من که تحصیلات تئاتری داشتند، کمتر به سینما راه پیدا میکنند و نمیتوانستم بدانم چرا تجربیات و دانستههای بعضیهایشان بر عکس روی صحنه، در جلوی دوربین، خوب از آب در نمیآید و من همیشه مترصد آن بودم که آن رهایی و آزادی بازیگر روی صحنه را جلوی دوربین سینما بیازمایم. اتفاقی که در فیلم دوم (بوتیک) توانستم آن را تجربه و ظاهر کنم.
پس برداشت ما از مرد عاصی به خاطر کاراکترهایی که شما مقابل دوربین میپردازید، نزدیک به واقعیت است. حامد بهداد مقابل دوربین یک مرد رها شده است.
مرد رها شده خیر! احساس و تعبیرم از بازیگری و زندگیام را برون فکنی میکردم و نیروی حاصل از مدتی در قفس محبوس بودن را احساس میکردم که میل به ارائه آن در بازیگری سینما داشتم. رهایی به معنای زیباییشناختی آن، رهایی به معنای خوانش شخصی من بازیگر از وقایع اطرافم در زندگی.
تاکید کردید که آنچه مقابل دوربین از حامد بهداد میبینیم رهایی است، حال توصیف شما از رهایی در بازیگری چیست؟
آن رهایی ویژگی و توانایی ذهنی است که بازیگر، پس از تمرینهای بسیار آن را روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین بازیگری به دست میآورد که من آن را در هیچ بازیگر ایرانی سراغ ندارم. به ندرت آن را در برخی بازیهای خسرو شکیبایی میدیدم. دستور عمل ذهن بازیگر، مبتنی بر شرایط حاضر و موجود روی صحنه و جلوی دوربین و ارتباط بازیگر با ذهن خود یا داشتن توانایی بدنی و نیروی جسمی برای بروز آن دستورالعمل ذهنی، بدون آنکه چیزی کم یا زیاد باشد، چیزی که باعث شگفتی تماشاگر میشود.
بازی مارلون براندو در آخرین تانگو در پاریس، بهترین مثال و بیانگر مقصودم است. هنوز پس از گذشت آنهمه سال، نمونهای از بازی هیچ بازیگری تا این اندازه در دنیای سینما و نمایش سراغ ندارم. دروازه مرلین استریپ هم همچنین. در فیلم «آگوست: اوزیج کانت» تا حدی دیدم، منظورم اینهاست. همین رهایی را شما ظاهرا در بعضی از بازیهای بهروز وثوقی دیدهاید اما محصول استعداد و تمرین بیشمار آن بازیگر است، شاید در فیلمهای «کندو» و «سوته دلان» تا حدی شاهد پردازشهای آنی آن بازیگر در حین ایفای نقش باشیم. منظورم از رهایی، پردازشهای انفجاری ذهن بازیگر است که البته از مسیرها و کانالهای زیبایی شناسانه باید عبور کند و آموزش بازیگری مقصودش همین است.
رهایی روی صحنه که در بدن و صورت و سلولهای یک بازیگر میبینید گاهی در انواع قابها و چارچوبهای دوربین به دست نمیآید، حالا چه باید کرد که اینهمه ارتعاش افکار را به عنوان بازیگر به دوربین سینما بچشانیم، چون اصولا سینما به راحتی این امکان را به بازیگر نمیدهد. شاید شناخت از عکس و عکاسی این اختیار را به بازیگر بدهد که تا حدی بتواند، امکانات نمایش روی صحنه را توسط دوربین، ترجمه به بازیگری در سینما کند. من اصلا نمیفهمم چرا بازیگرها عکاسی نمیکنند.
بازیگری که عکاسی میداند چه برتری بر بازیگری که عکاسی را حرفهای نمیداند، دارد؟
عکاسی، ذهن بازیگر را آماده نگه میدارد که وقتی مقابل دوربین فیلمبردار قرار میگیرد بتواند خود را از زاویه دید فیلمبردار ببیند، کمترین دلیل این است که درکی از تصویر ذهنی و نور پردازی فیلمبردار داشته باشد.
از عشق به بازیگری گفتید، این علاقه به دنیای بازیگری و اینکه بخواهید روزی خودتان بازیگر شوید از چه سنی با شما همراه شد؟
از 9 سالگی تئاتر بازی میکردم. معلمهای تئاترم آن زمان در نیشابور ابوالقاسم اثنیعشری، حمید کریمی و علی سیدانی بودند. همدورهایهایم مهران احمدی، رضاکاهانی، امیرحسین صدیق و… بودند. در دوران دبیرستان هم اساتیدم؛ رضا صابری، داوود کیانیان، منصورهمایونی، رضاسید حسینی و زندهیاد رضا سعیدی بودند. از همدورهایهای آن وقت هم محمود رحیمی، محمد عاقبتی و پیام یزدانیان در خاطرم است. در دوران دانشگاه بیشتر در محضر استاد حمید سمندریان بودم. البته دیگر اساتیدی چون پرویز پورحسینی، اکبر زنجانپور، منیژه محامدی، امیر دژاکام، رکنالدین خسروی، قطبالدین صادقی، بهزاد فراهانی و محمود دولتآبادی و خیلیهای دیگر یادم میآید.
میان این اساتید، نگاهتان بیشتر به دید هنری کدامشان بود؟
حمید سمندریان.
کاراکتری که سینما کم داشت و با ورود شما این کمبود از بین رفت، کاراکتر خود شماست یا طراحی شده است؟ البته الان که من مقابل شما نشستهام خیلی از زاویههای این کاراکتر معروف حامد بهداد در فیلمها را در رفتار معمولی شما هم میبینم.
گاهی شخصیت فیلمها و خودم همزمان با هم زندگی میکنند ولی تشخیص آنها با من است. چرا؟ چون من کسی نیستم که شما توصیفش میکنید یا میبینید. آکنده از هزاران ماسک و نقاب هستم. نقابهایی که لایهلایه همراه همگی ماست. ما گاهی تبدیل به مادر و پدرمان، گاهی شبیه ناخودآگاه جمعی جامعه، زمانی شبیه دیگر بخشهای روح و ذهنمان میشویم که هر کدام به شدت متفاوت از هم هستند اما تشخیص آن، مستلزم شناخت دقیق از بازیگری و روانشناسی است. ارزیابی این مرزهای روانشناختی در بازیگری به اندازه خود انسان اهمیت دارد. تفسیری درباره ایگو و سوپرایگو هر نقش. دانشی درباره ذهن هوشیار و نیمه هوشیار نقش و بازیگرش لازم است که البته گاهی نویسنده و کارگردان آن اطلاعات را در اختیار بازیگر میگذارند.
به کتابهای انسانشناسی و روانشناسی علاقه دارید؟
به روانشناسی هم ربط دارد اما بیشتر مربوط به خود بازیگری است. در دوران آموزش دانشگاهی، واحدهای مختلف درسی را میخوانیم که طرز تلقی درستتری نسبت به انسان و اشیا و موقعیت پیدا کنیم. به هر نحوی باید، نقش و شخصیت کشف شود. تشخیص اینکه این خود بازیگر است یا نقش که در صحنه یا فیلم حرکت میکند، برعهده متخصص این مقوله است. با احتیاط باید به دنیای بازیگری نزدیک شد.
بازیگری به اندازه وسعت انسان گسترده است. گاهی نویسنده و کارگردان که جهان نامعلوم خود را ترسیم کرده، میخواهد به شکلی محدود و مینیمال و گرافیکی به همراه اشارههایی اندک جهان خود را نشان دهد. چرا؟ چون سینما تک بعدی است. تصور کنید نقاشی صورت شما را با دو خط بتواند طراحی کند یا سایهای از صورت خود را بر دیوار خیال کنید، آیا این تصویر کاملی از شماست؟ خیر! آن مشخصاتی است که نقاش و سایه تنها با ارائه چند نشانه از شما، شما را به یاد ما میاندازد. درباره بازیگری و جهان نمایش هم، همین است. حال هر چقدر نویسنده و کارگردان نبوغ بیشتری داشته باشد، بیشتر به دنبال بازیگری است که درک وسیعتری از این نشانه پردازیها داشته باشد.
از انتخاب بازیگر و ارتباط آن با کارگردان و اثر گفتید، بد نیست در همین بخش گفتوگو این سوال را بپرسیم که حرفها میگوید با حامد بهداد کار کردن خیلی سخت است. بهداد در فضای پشت سر مدام با کارگردان و عوامل در چالش است. این سخنان درست است؟
این را شنیدهاید یا تحقیق شما است؟
تحقیق که نه! ولی اغلب کسانی که با شما کار کردهاند این ادعا را دارند. واقعیت همینطور است؟
اگر هم چالشی بوده به نفع فیلم بوده است. اگر شما به عنوان بازیگری بیشتر بدانید و بخواهید مسئولانه برخورد کنید. باید چه کنید؟ راهش همین است. کاری که بازیگران تئاتر در دوره دو، سه ماهه تمرینشان به اتفاق کارگردان روی صحنه انجام میدهند را ما میخواهیم در دوره کوتاه مدت روخوانی یا جلوی دوربین انجام بدهیم. آن وقت چالش و دخالت نام میگیرد و چون عمدا حضور سرزنده بازیگر را توان دیدن نداریم، برایش جهانی از عیب و ایراد میتراشیم و البته دچار خشم و حسادت هم میشویم. بازیگرانی که از جهان تئاتر آمدهاند، شناخت آکادمیکتری، هم در حوزه عملی و هم در حوزه نظری در مورد انسان و نقش و نقابش دارند. منتقد و تماشاگر تئاتر با عوامل تئاتر همنفستر است. سینما، یک جایی مرده است. جهان بین تئاتر و سینما، جهان متفاوتی است. سینما در غیبت سوم شخص اتفاق میافتد. یعنی یک جایی بود و الان نیست، ما داریم یک تصویر دیگری بهدست میدهیم.
پس تعصبی که نسبت به حرفه خود دارید باعث این چالش میشود؟
تعصب ندارم، دوست میدارم و صد البته چالش را مثبت میدانم. دراین میان بعضی کارگردانها و دستیارهایشان که از نفس و خودخواهی بیشتری بهره میبرند از هر پیشنهادی که از بیرون میآید خشمگین میشوند یا مقاومتهای بازیگر را فقط پای نکات منفی به حساب میآورند و دیگر خبری از آن همه تمرین و تلاش و گفتوگوهای دوستانه و کارگاهی ندارند و به آن مثبت نمینگرند. قرار است فیلمی ساخته شود و همین، الباقی هم خاله زنک بازی و غیبت و قزمیت بازی چند آدم ترسو است که جرات همکاری ندارند و به حقارت خودشان در دیگران توسط بدگویی و دروغگویی میپردازند.
جوایز حامد بهداد
دیپلم افتخار و جایزه نقدی بخش ویدئو سینما
و نگاه نو برای بازی در دلخون از بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم
فجر برای فیلم «دلخون» -۱۳۸۷
بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره فیلم ابوظبی برای فیلم کسی از
گربههای ایرانی خبر نداره – ۱۳۸۸ (او در اختتامیه این مراسم حضور نداشت و
به خاطر بازی در فیلم «آدمکش» در تهران بود. بهداد بخشی از جایزه نقدی خود
را به نخستین جشنواره فیلمهای کوتاه ایرانی در کانادا تقدیم کرد. وی یکی
از داوران جشنواره فیلم کوتاه کانادا بود)
برندهٔ تندیس بهترین بازیگر مرد جشنواره حافظ (دنیای تصویر) برای فیلم «روز سوم» – ۱۳۸۸
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم «جرم» -۱۳۸۹
برنده چهره سال بازیگری جشن یک سالگی مجله رونا – ۱۳۸۹
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در نخستین دوره جشن ستارگان مجله اتفاق نو برای فیلم «جرم» – ۱۳۹۰
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برای فیلم «سدمعبر» – ۱۳۹۶
فیلم های حامد بهداد
۱۳۹۵ فیلم سد معبر
۱۳۹۴ نیمه شب اتفاق افتاد
۱۳۹۴ هفت ماهگی
۱۳۹۴ هیهات
۱۳۹۳ فیلم خانه دختر
۱۳۹۳ چهارشنبه خون به پا میشود
۱۳۹۲ آرایش غلیظ
۱۳۹۲ چرکنویس
۱۳۹۲ زندگی جای دیگریست
۱۳۹۱ چه خوبه که برگشتی
۱۳۹۱ فرزند چهارم
۱۳۹۰ بیتابی بیتا
۱۳۹۰ به فاصله یک نفس
۱۳۹۰ پله آخر
۱۳۹۰ نارنجی پوش
۱۳۸۹ انتهای خیابان هشتم
۱۳۸۹ جرم
۱۳۸۹ سعادتآباد
۱۳۸۹ پرتقال خونی
۱۳۸۹ قبرستان غیرانتفاعی
۱۳۸۸ هفت دقیقه تا پاییز
۱۳۸۸ لطفاً مزاحم نشوید
۱۳۸۸ آدمکش
۱۳۸۷ بیداری
۱۳۸۷ کیمیا و خاک
۱۳۸۷ کسی از گربههای ایرانی خبر نداره
۱۳۸۷ موج سوم
۱۳۸۷ مردی که گیلاسهایش را خورد
۱۳۸۷ محاکمه در خیابان
۱۳۸۷ زندگی با چشمان بسته
۱۳۸۷ دل خون
۱۳۸۷ شبانه روز
۱۳۸۶ دو راه حل برای یک مسئله
۱۳۸۶ هر شب تنهایی
۱۳۸۶ مجنون لیلی
۱۳۸۶ تسویهحساب
۱۳۸۶ رؤیای زمین
۱۳۸۶ دایره زنگی
۱۳۸۵ حس پنهان
۱۳۸۵ آدم
۱۳۸۵ روز سوم
۱۳۸۴ باغ فردوس، پنج بعدازظهر
۱۳۸۴ پیشنهاد بیشرمانه به نقاش مرده
۱۳۸۴ رقص با ماه
۱۳۸۴ عروس کوهستان
۱۳۸۳ کافه ستاره
۱۳۸۲ این زن حرف نمیزند
۱۳۸۲ خواهرخوانده
۱۳۸۱ بوتیک
۱۳۸۱ چای تلخ
۱۳۷۹ آخر بازی
سریال های حامد بهداد
۱۳۷۹: همسفر (اپیزود فردا دیر است) (کارگردان:قاسم جعفری) در نقش: سیامک
۱۳۸۳: سایه آفتاب (کارگردان:محمدرضا آهنج) (نویسنده :سید سعید رحمانی) در نقش: رضا
۱۳۸۶: یک مشت پر عقاب (کارگردان:اصغر هاشمی) در نقش: امیرحسین دانشور
۱۳۸۷: آخرین دعوت (کارگردان:حسین سهیلیزاده)در نقش:عماد خلیلی
۱۳۹۰: سقوط آزاد (کارگردان:علیرضا امینی) در نقش: سرگرد امیر صابری
۱۳۹۱: آسمان من (کارگردان:محمد رضا اهنج) در نقش محسن
۱۳۹۳: کیمیا (کارگردان:جواد افشار) در نقش شهید جهان آرا
۱۳۹۴: دندون طلا (کارگردان:داوود میرباقری) (پخش در شبکه خانگی)
فیلم های تلویزیونی حامد بهداد
۱۳۸۱: صبح روزی که متولد شدم – (کارگردان:محمدرضا آهنج) در نقش:سعید
۱۳۸۲: شب عقرب – (کارگردان:مسعود آب پرور) در نقش:سعید
۱۳۸۲: خواهرخوانده – (کارگردان:بهروز حسینزاده) در نقش:سعید (سیامک)
۱۳۸۴: عروس کوهستان – (کارگردان:یوسف سید مهدی)
۱۳۸۵: تله روباه – (کارگردان:علیرضا اسحاقی) – حضور افتخاری
بیوگرافی و زندگینامه
هانیه توسلی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 14 خرداد 1358 در همدان می باشد و 38 سال سن دارد و اصالتا اهل همان جا هست.
تحصیلات : توسلی دارای مدرک لیسانس نمایشنامه نویسی از دانشگاه آزاد تهران است.
وی فعالیت بازیگری خود را از سال 1375 با بازی در تئاتر آغاز نمود و در سال 79 با سریال غزیبانه وارد تلویزیون شد.
وی همچنین فعالیت سینمایی خود را در سال 1380 با بازی در فیلم شام آخر ساخته فریدون جیرانی آغاز کرد.
هانیه توسلی در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجردر سال 1391، برای بازی در فیلم دهلیز، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
شهرت او در تلویزیون با حضور در سریال میوه ممنوعه به کارگردانی حسن فتحی در تلویزیون اتفاق افتاد که این مجموعه در رمضان 84 پخش گردید.
هانیه توسلی چرا ازدواج نکرده نمیکند ؟
هانیه توسلی تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد . وی در آخرین مصاحبه خود که در برنامه 35 با فریدون جیرانی انجام داده بود در پاسخ وی به علت ازدواج نکردنش گفت : در سن پایین که بودم خیلی در فکر این بودم که ازدواج کنم و بچه دار بشوم . اما الان احساس میکنم ازدواج به شدت پیچیده است . من حوصله شلوغی و جمعیت را ندارم .
خواهر بزرگترش هما مدتی در یک مجله منتقد بود در حال حاضر کار ترجمه انجام می دهد خواهر دیگرش مهسا جراح مغز است یک خواهر دیگر دارد به نام هدیه در آمریکا خواننده است خواهر کوچکش در رشته طراحی شهری تحصیل کرده است
خواهرهای هانیه توسلی و مادر هانیه توسلی . وی پدر خود را در سال 78 از دست داده است.
اینستاگرام هانیه توسلی : instagram / haniehtavasolli
لذت بخش ترین چیز زندگی
وی گفته است از تنهایی بسیار لذت می برد و همیشه از جمع و شلوغی فراری است.وی گفته من از همان دوران مدرسه ام هم هیچ دوست صمیمی نداشته ام و با کسی معاشرت نکردم.
من اصولا همیشه طرفدار لیلا حاتمی بوده ام. همان زمانی که تازه به سینما علاقه مند شده بودم فیلم «لیلا» اثر داریوش مهرجویی را دیدم و هنوز هم به نظرم «لیلا» یکی از بهترین فیلم های سینمای ایران است. در نسل خودم همیشه به نظرم ترانه علیدوستی بازیگر خوبی آمده است و در نسل پیش از لیلا بی شک انتخابم سوسن تسلیمی است.»
به آن چیزی که دوست داشته ای رسیده است یا نه؟
اگر صادقانه بگویم نه. من اصلا بازی خودم را قبول ندارم و هنوز آن نقشی را که باید بازی نکردهام. نقشی که بتوانم حداکثر تواناییهایم را در آن به نمایش بگذارم. البته یک فیلم از این قضیه مستثنی است و آن هم فیلمی نیست جز «شبهای روشن» به کارگردانی فرزاد موتمن.»
میزان دستمزد
«من خودم هیچ وقت دستمزد زیادی نداشتهام و به نسبت چیزهایی که شنیدهام فکر میکنم دستمزدم همیشه در حد متوسط بوده است. گاهی اوقات بازیگری باعث فروش میلیاردی یک فیلم میشود و ممکن است حقش باشد که دستمزد میلیاردی هم بگیرد.»
به نویسندگی و کارگردانی فکر کردهاید؟
– به کارگردانی نه، اما به نویسندگی فکر کردهام. من ادبیات نمایشی خواندهام، اما خیلی تنبلم.(میخندد) دو سال پیش به کلاس فیلمنامهنویسی زیر نظر شادمهر راستین رفتم و به شکل کارگاهی شروع به نوشتن کردیم. در آن مقطع چند فیلمنامه برای فیلم کوتاه و دو طرح برای فیلم بلند نوشتم، اما بازی در “عصر روز دهم” پیش آمد و دیگر از آن فاصله گرفتم.
علاقه اش به گربه و حیوانات
اگر سری به صفحه اینستاگرام هانیه توسلی بزنید عکسهای زیادی از گربه ها می بینید . او خیلی با این حیوان علاقه دارد و میگوید :
گربه در خانه ما خیلی مهم بود در زیرزمین یک کرسی قدیمی داشتیم که گربه ها زیرش جمع می شدند و زاد و ولد می کردند شیشه زیرزمین شکسته بود و آنها راحت می رفتند و می آمدن ما هم به گربه ها غذا می دادیم و زندگی خوبی کنار ما داشتند
من الان هم شش گربه دارم البته هیچ کدام از آنها پرشین کت نیستند و من گربه های خیابانی را نگه می دارم و از این کار لذت می برم
قبول کردن کفالت یک دختر
هانیه توسلی کفیل یک دختر را دارد می گوید : بچه اردبیل است رابطه ما طبق سیستم بنیاد کودک است، به این صورت که آنها هر شش ماه یک بار گزارشی از آن 6 ماه بچه برای من و دیگر کفیل ها می فرستند و از معدل و شرایط و نیازهای اصلی و … در آن توضیح می دهند
غیر از این گزارش بنیاد، من خودم با بچه تلفنی صحبت می کنم یک مناسبت های ویژ های هم خیلی برایم اهمیت دارد، مثل تولدش که در آذر ماه است، عیدها، وقتی امتحاناتش تمام می شود، اول مهر به هرحال آن طوری نیست که هر روز با هم صحبت کنیم، اما در تماس هستم و بی خبر نیستم
فیلم های سینمایی هانیه توسلی
۱۳۹۵ بنبست وثوق
۱۳۹۵ مادری
۱۳۹۴ سیانور
۱۳۹۴ نقطه کور
۱۳۹۴ قشنگ و فرنگ
۱۳۹۴ هفت ماهگی
۱۳۹۳ شکاف
۱۳۹۳ نهنگ عنبر
۱۳۹۲ خط ویژه
۱۳۹۲ مردن به وقت شهریور
۱۳۹۱ به خاطر پونه
۱۳۹۱ دهلیز
۱۳۹۰ ابرهای ارغوانی
۱۳۹۰ زندگی خصوصی
۱۳۹۰ مادر پاییزی
۱۳۸۹ ندارها
۱۳۸۹ آقا یوسف
۱۳۸۸ عصر روز دهم
۱۳۸۸ کیفر
۱۳۸۶ صد سال به این سالها
۱۳۸۵ عاشق
۱۳۸۴ زمان میایستد
۱۳۸۴ عصر جمعه
۱۳۸۳ دیشب باباتو دیدم آیدا
۱۳۸۳ کافه ستاره
۱۳۸۳ یک شب
۱۳۸۲ جایی برای زندگی
۱۳۸۱ شبهای روشن
۱۳۸۱ گاهی به آسمان نگاه کن
۱۳۸۰ اثیری
۱۳۸۰ شام آخر
۱۳۷۹ آخر بازی
سریالها
۱۳۷۹ – غریبه (جواد اردکانی)
۱۳۸۵ – وفا (محمدحسین لطیفی)
۱۳۸۶ – میوه ممنوعه (حسن فتحی)
۱۳۸۸ – شمسالعماره (سامان مقدم)
شبکه نمایش خانگی
۱۳۹۱ – قلب یخی (فصل سوم) (سامان مقدم)
۱۳۹۲ – شاهگوش (داود میرباقری)
۱۳۹۳ – ابله (کمال تبریزی)
جوایز و افتخارات
برنده تندیس برگ زیتون بهترین بازیگر نقش اول زن از نخستین جشن سینمای آزاد برای فیلم کوتاه روی جاده نمناک – (۱۳۸۱)
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن از هفتمین جشن خانه سینما برای فیلم شبهای روشن – (۱۳۸۲)
کاندید سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم شبهای روشن – (۱۳۸۱)
کاندید سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن از بیست و سومین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جایی برای زندگی – (۱۳۸۳)
کاندید سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم زمان میایستد – (۱۳۸۴)
کاندید سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم ندارها – (۱۳۸۹)
برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم دهلیز – (۱۳۹۱)
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از انجمن منتقدان برای فیلم دهلیز – (۱۳۹۲)
بیوگرافی و زندگینامه
باران کوثری بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران متولد 25 مهر 1364 در تهران می باشد و هم اکنون 32 سال سن دارد.
تحصیلات : وی فارغ التحصیل رشته نمایش هنرستان سوره است.
کوثری از سال 1370 با فیلم بهترین بابای دنیا به کارگردانی داریوش فرهنگ وارد عرصه بازیگری شده است. و بعد از ان در فیلمهای مادرش حضور یافت.
باران کوثری تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.
اینستاگرام باران کوثری : instagram / barankosari
جهانگیر کوثری پدر باران کوثری از تهیه کنندگان سینما و کارشناس فوتبال است و مادرش رخشان بنی اعتماد یکی از معروف ترین کارگردانان ایرانی است.
باران کوثری جزو هنرمندانی است که توانست خودش را از زیر سایه نام های بزرگ بیرون بکشد و به عنوان یک شخصیت مستقل معرفی کند. خیلی سخت بود؟ چون حتی همین اواخر هم چنین اظهارنظرهایی گفته شد.
من حرفم این است که اصلا بگویند! من از اول برخوردم با این ماجرا این طور بوده که بله ! من جزو معدود کسانی هستم که پدرو مادرم در این رشته بودند و در هر مصاحبه ای و روی هر صحنه ای که جایزه گرفتم خودم دوباره این را یادآوری و تاکید کردم که افتخار زندگی من این است که زیر سایه این دو اسم زندگی می کنم! چرا باید خودم، خودم را از زیر این سایه بیرون بیاورم.
نه! زیر سایه بودن که بد نیست. اما بحث این است که کیفیت کار خود شما معرف شماست. هیچ وقت این سختی را حس کردید؟! صادقانه!
بله! می گویم کجا! اینکه مرا دیرتر جدی گرفتند. در حالی که معتقدم به لحاظ کیفی خیلی دور از بقیه نبودم. شاید بهتر نبودم. مثلا در بیست ویکی، دوسالگی کیفیت بازی ام خیلی دور از بقیه نبود اما من دیرتر جدی گرفته شدم. حتی بعد از آنکه برای خون بازی و روز سوم جایزه گرفتم. مشکلی که اتفاقا من در تئاتر کمتر داشتم.
در حالی که شما از سینما وارد تئاتر شدید!
برای اینکه در این روند خودم توانستم خودم را بشناسانم. خیلی ها بودند که از دانشگاه پدر و مادرم مرا ندیده بودند. خیلی ها برخورد نزدیک نداشتند. خیلی از تئاتری های جوان تر بودند که من باعث آشنایی شان با خانواده ام بودم. برای همین در تئاتر من از اول جدی تر گرفته می شدم.
اما این سختی! بله! من این سختی را حس کردم. به همین دلیلی که گفتم. اما واقعیت این است که سختی به چشمم نیامد. برای آنکه نکات مثبت و با ارزش و بی نظیر داشتن چنین خانواده ای برایم خیلی بیشتر بود.
شاید اگر بخواهیم صادق باشیم یکی از چیزهایی که کمک کرد تا شما به قول خودتان جدی گرفته شوید حضور شما در تئاتر بود. به این معنا که تئاتر بی رحم تر از سینماست. سینما می تواند دست کم در کوتاه مدت حتی ناتوانی را هم به نوعی مخفی کند. اما در تئاتر این گونه نیست…
امیدوارم و ضمن اینکه به خودم هم کمک کرد. نه اینکه هدف مهم تر من سینما باشد که مثلا بیایم از تئاتر برداشت کنم برای سینما. تئاتر برای من تبدیل به یک نیاز شده است. در 10 سال اخیر حداقل من سالی یک تئاتر کار کرده ام!
عکسی از باران کوثری و حامد بهداد در پشت صحنه فیلم سد معبر
چرا چنین نیازی را حس می کنید؟
نیاز به این معنا که تجربه ای است که هیچ جای دیگر به دست نمی آید. مثل خود بازیگری. خیلی تجربه نابی است. من تجربه روی صحنه رفتن را با هیچ چیز دیگری نمی توانم مقایسه کنم. نمی توانم بگویم اگر مثلا چنان فیلمی بازی کنم مثل تجربه ای می شود که روی صحنه لذتش را می برم.
برای همین حداقل سالی یک تئاتر کار می کنم. خیلی خیلی معتقدم که به بازیگری من در سینما کمک کرده است. به قول شما چه به دید تماشاگر نسبت به من، چه به بازی خودم.
جدا از این لذت بخش بودن، برای شما در تجربه سینما و تئاتر کدام روی کدام تاثیر می گذارد؟
نمی توانم بگویم. بعضی فیلم ها لذت شان از بعضی تئاترها بیشتر است و بالعکس. نظر کلی نمی توانم درباره این بدهم که کدام تجربه را بیشتر ترجیح می دهم واقعا هر دو…
این محافظه کاری است؟!
نه اصلا! آن تئاترهایی که لذت شان را با هیچ چیز عوض نمی کنم شاید برخی شان شرایط خاصی داشتند که تعداد کمی آنها را دیده باشند. نه! حرف محافظه کارانه ای نیست! برای این نمی گویم که نخواهم جواب بدهم. بعضی تئاترها به آدم نمی چسبد.
مثل بعضی فیلم ها ولی تجربه بازی کردن جلوی حسن معجونی در نمایش «در میان ابرها» را تقریبا می توانم بگویم با کمتر فیلمی عوض می کنم. هنوز که بعد از 10 سال آن تئاتر را اجرا می کنیم به اندازه روز اول از بازی کردن در آن نمایش و بازی مقابل حسن معجونی لذت می برم.
در حال حاضر مقوله بازیگری در کشور ما به نوعی مساله شده است. تئاترها دارند ستاره محور می شوند. که بخشی از آن هم طبیعی است. با تزریق پول و خصوصی شدن چنین روندی غیرمعمول هم نیست…
کجای دنیا این طور نیست؟! مگر در برادوی هر فصل ستارگان سینما در تئاتر حضور ندارند؟! حرفم با آنهایی است که چنین نقدی دارند.
اما از طرف دیگر موضوعی که به نوعی در حال پنهان شدن است، خود بازیگری است. اینکه کیفیت بازی بازیگران ما در چه حد است. برخی تعریف و تمجید می کنند و برخی دیگر هم به شدت منتقد هستند و هنوز بازیگران قدیمی را ترجیح می دهند. شما چه فکر می کنید؟
یکی اینکه اصولا در سینمای هیچ جای جهان این طور نیست که حتما نقشی که بازیگر بازی می کند زمین تا آسمان با نقش قبلی متفاوت باشد. این واقعا فرصتی برای هر بازیگر است. بازیگران درجه یک در جهان از آن استفاده می کنند.
در ایران هم همین طور. یک عده هم استفاده نمی کنند. نکته بعد اینکه من اصلا به این اعتقاد ندارم که تئاتر ما ستاره محور شده. برای اینکه بازیگران جوانی دارند تئاتر کار می کنند. کارشان درجه یک است و اتفاقا کارشان بیشتر از تئاترهایی فروش می کند که مثلا از ستاره ها استفاده می کنند.
منظور البته ستاره های سینماست وگرنه ستارگان خود تئاتر هم هستند…
اینکه اشکالی ندارد! بله! حسن معجونی گیشه دارد و آدم ها به خاطر او می آیند تئاتر می بینند. به خاطر سعید چنگیزیان و الهام کردا آدم ها تئاتر می بینند. ستاره اسکندری و پانته آ بهرام را در تئاتر همانقدر پیگیری می کنند که در سینما و تلویزیون. طبیعی است که هر کس دلش بخواهد با بهترین های هر حرفه ای کار کند. حتی در مورد بازیگران سینما هم همین است.
همان طور که درهای سینما روی بازیگران تئاتر باز است، بازیگران سینما هم حق دارند اگر پیشنهاد خوب تئاتری دارند بیایند و بازی کنند. اگر جواب نداد دیگر این کار را نخواهند کرد. اگر هم خوب بود به نظرم هر بازیگری حق دارد در همه عرصه ها فعالیت کند.
به نظرم این بی انصافی است که ما محدود کنیم. کسی جای کسی را نگرفته است. هر کارگردانی حق انتخاب دارد. نقش های متفاوت یک فرصت است. من خودم از آن بازیگرانی هستم که حتی به قیمت بد بازی کردن ترجیح می دهم متفاوت بازی کنم. نه اینکه بدانم بد می شود و بازی کنم…
جوایز و افتخارات
۱۳۹۳ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بخش سودای سیمرغ / سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر کوچه بینام برنده
۱۳۹۲ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بخش مسابقه سینمای ایران / سی و دومین جشنواره فیلم فجر عصبانی نیستم نامزدشده
۱۳۹۰ جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن بخش فیلمهای اول نگاه نو / سیامین جشنواره فیلم فجر بغض نامزدشده
۱۳۸۹ بهترین بازیگر زن یکمین جشنواره ملی فیلم جوان ایرانی ابله برنده
۱۳۸۷ سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن بخش مسابقه سینمای ایران / بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر حیران نامزدشده
۱۳۸۶ جایزه بهترین بازیگر زن نخستین جایزه اسکرین آسیا پاسیفیک؛ استرالیا خون بازی نامزدشده
۱۳۸۶ تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن یازدهمین جشن خانه سینما خون بازی برنده
۱۳۸۵ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بخش مسابقه سینمای ایران / بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر خون بازی
روز سوم برنده
۱۳۸۵ دیپلم افتخار بهترین نقشآفرینی بخش مسابقه بینالملل / بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر خون بازی برنده
۱۳۷۹ دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب منتقدین زیر پوست شهر
باران و بومی
فیلم سینمایی های باران کوثری
۱۳۹۶ استیگمات
1396 عرق سرد
۱۳۹۵ بینامی
1395 شنل
1395 سد معبر
۱۳۹۴ هفت ماهگی
لانتوری
۱۳۹۳ خندههای آتوسا
1393 فیلم خانه دختر
جامه دران
کوچه بینام
۱۳۹۲ مستانه
شب بیرون
عصبانی نیستم
۱۳۹۰ آزمایشگاه
بغض
قصهها
۱۳۸۹ اسب حیوان نجیبی است
من مادر هستم
قصه پریا
۱۳۸۸ لطفاً مزاحم نشوید
هیچ
۱۳۸۷ آسمان سیاه شب (مستند)
آوانتاژ (فیلم کوتاه)
پستچی سه بار در نمیزند
۱۳۸۶ شیرین
توفیق اجباری
دایره زنگی
کتونی سفید
حیران
میزاک
۱۳۸۵ روز سوم
خون بازی
نسل جادویی
۱۳۸۴ حاشیه مرکزی (مستند داستانی)
تقاطع
خنگ آباد
۱۳۸۳ خوابگاه دختران
گیلانه
۱۳۸۱ رقص در غبار
برگ برنده
۱۳۸۰ روزگار ما (مستند)
۱۳۷۹ زیر پوست باران (مستند)
زیر پوست شهر
۱۳۷۸ داستانهای جزیره (فیلم اپیزودی)
۱۳۷۶ بانوی اردیبهشت
۱۳۷۳ روسریآبی
۱۳۷۰ نرگس
بهترین بابای دنیا
سریال های باران کوثری
۱۳۹۴ دندون طلا
۱۳۹۳ کلاه قرمزی ۹۳
۱۳۸۷ کلاه قرمزی ۸۸
۱۳۸۷ بازی درمانی در کودکان
۱۳۸۵ صاحبدلان
۱۳۷۷ بگذار آفتاب برآید
تاتر های باران کوثری
1391 روایت ناتمام یک فصل معلق
1390 زن، رویا، کابوس
1389 منهای دو
1388 سگ سکوت
1386 کوارتت
1384 در میان ابرها
1376 آن سوی آینه
فیلم زرد به کارگردانی و نویسندگی مصطفی تقی زاده از روز چهارشنبه 12 مهرماه 96 اکران خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز کرده است.
در ادامه به معرفی داستان موضوع و بازیگران این اثر سینمایی می پردازیم.
این فیلم دارای فضای جذاب می باشد و دوستی میان چند جوان را به تصویر میکشد . در خلاصه آن آمده است : آدم های عجیبی هستیم… امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه.
این فیلم تاکنون در جشنواره های بین المللی چندین جایزه از جمله جایزه بهترین بازیگر زن برای بازی ساره بیات را دریافت کرده است.
اسامی بازیگران
بهرام رادان / ساره بیات / مهرداد صدیقیان / شهرام حقیقت دوست / بهاره کیان افشار / آناهیتا درگاهی / حسین مهری / امیرعلی نبویان / متین ستوده / مرتضی تقی زاده / سیدعلی صالحی / شهروز دل افکار / رومینا رفیعا / رضا شمس الدین / فرهاد مهدوی / حسین نائینی / علیرضا استادی
ساره بیات بازیگر زن فیلم زرد در نمایی از پشت صحنه فیلم
پخش آنلاین آنونس فیلم
به زودی قرار خواهد گرفت.
بهران رادان و آناهیتا درگاهی بازیگران فیلم زرد
عکس سلفی بازیگران فیلم زرد
بیوگرافی و زندگینامه
الهام حمیدی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد 8 آذر 1356 در تهران می باشد و هم اکنون 40 سال سن دارد.
تحصیلات : حمیدی دارای مدرک لیسانس حسابداری از دانشگاه آزاد رودهن می باشد.
شروع بازیگری : وی فعالیت هنری خود را از سال 1380 با بازی در فیلم دنیا ساخته منوچهر مصیری آغاز نمود.
الهام حمیدی در سال ۱۳۸۴ برای بازی در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیک»، موفق به کسب تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن، از جشن خانه سینما شد.
وی در سال 82 با حضور در سریال مسافری از هند توانست به خوبی دیده شود.
الهام حمیدی در سن پایین یک بار ازدواج کرده است اما این ازدواج منجر به جدایی و طلاق شده است . اما وی در برنامه دورهمی گفت تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد است .
وی در خصوص پاسخش در خصوص ازدواج گفت : من در یک لحظه فکر کردم باید این پاسخ را بدهم و شاید خیلی خوب نباشد روی آنتن جزئیات ازدواج و زندگی شخصی ام را بیان کنم .
الهام حمیدی و خانواده اش / پدر مادر و برادر الهام حمیدی
آدرس پیج اینستاگرام الهام حمیدی : instagram / elhamhamidiiii
چهره شما کاراکتر ویژهای دارد این مسئله آیا دستو پایتان را در پذیرش و ایفای نقشهای متفاوت نبسته است؟
نه. من نقش خاکستری هم بازی کردم و بیننده آن را پذیرفته است. در ابتدا شاید منفی بوده و با بازی من تبدیل شده به یک نقش خاکستری. نقش دختر شر و شور را هم بازی کردهام. اما این بستگی به این دارد که آن نقش را چطور برای خودت پرورش بدهی و بازی کنی.
شاید هم به خاطر همین تا به حال به من نقش منفی پیشنهاد نشده است، البته خودم هم دوست ندارم، ولی تا حالا نقشهایی متفاوت را در عین مثبت بودن بازی کردهام و چهرهام جواب داده است. فکرش را هم که میکنم تا به حال کارگردانی پیشنهاد نقش منفی به من نداده است، صد در صد بهخاطر نوع چهرهام بوده است. اما شاید بشود با گریم، بازی و ایفای نقش در فیلمنامه نقش را درآورد اما مردم نمیپذیرند.
آیا نقش خاصی هست که همیشه منتظر پیشنهادش باشید؟
نه نقش خاصی را مدنظر ندارم، اما هیچوقت هم نقش منفی را دوست نداشتم. هر چقدر هم قدرت و توانایی بازیگری داشته باشم ولی چهره و نوع نگاهم این را نشان ندهد، بیننده پس میزند. بیننده الان از من انتظار ندارد که نقش یک جانی یا خلافکار را بازی کنم. چون همیشه در نقشهایم مثبت بودم. اما میتوانم خاکستری باشم.
رو کار سینمایی داشتم که تازه به شبکه خانگی آمده که کاملا کار متفاوت و خاکستری بود. این نقشها جای کار دارد که البته در عینحال متفاوت است. اما نقشهای منفی را دوست نداشتم تجربه کنم. الان به مرحلهای رسیدهام که آنقدر کارهای مختلف کردهام که منتظر یک اتفاقم. منتظر یک فیلمنامه خاص و قوی. خدا را شکر کارهایی که تا بهحال بازی کردهام دیدهشده است.
به همین دلیل هم هست که در انتخاب فیلمنامه و کار خیلی دچار شک و تردید میشوم. اما متاسفانه آنقدر فیلمنامههای ما ضعیف هستند که مجبوری از بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنی. دیگر بهندرت پیش میآید که فیلمنامهای میخکوبت کند. همیشه این دغدغه برای همه ما بازیگران است که چه چیزی انتخاب کرده و کار کنیم.
خطر شغلی ما این است که اگر زیاد بیکار بمانی از یاد میروی. برای روحیه خودمان و بقای شغلیمان که بیکاری نابودش میکند مجبوریم گزینهای را انتخاب کنیم. از طرفی هم نمیشود گفت فیلمنامه خوب پیدا نمیشود، باید دانست که انگشتشمار است و آیا آنقدر شانس داریم که از میان اینهمه بازیگر نصیب ما بشود یا نه. این خودش شانس بزرگیمیخواهد!
فیلمنامههای پیشنهادی را چگونه انتخاب میکنید؟
سعی کردهام انتخابهایم طوری باشد که در مقابل مردم رو سفید باشم وتا به حال این اتفاق هم افتاده است. در شبکه یک سیما در ارزیابیای که در برنامه «سین مثل سریال» شده بود مردم خیلی لطف داشتند و من را بهعنوان بازیگر اول زن در این دهه، یعنی دهه ۸۰-۹۰، انتخاب کردند. این برای یک بازیگر بسیار افتخار آفرین است که از طرف مردم پذیرفته شود.
خستگی از تن آدم در میآید، اما انتخاب را برای بازیگر سخت میکند. این رأیهای مردمی بازیگر را در انتخاب نقش و فیلمنامه وسواسی میکند. اما اگر مردم ضعفی در کار ما بازیگران میبینند باید درکمان کنند، چون به هر حال ما بازیگر هستیم و باید کار کنیم.
کارنامه خودتان را تا امروز چگونه میبینید؟
فقط میدانم تا به حال کاری نکردهام که بهخاطر آن کار بخواهم خودم را مواخذه کنم. نمیتوانم بگویم کارهایم در سطح عالی بوده اما خوب بوده است. یعنی اگر سریال بوده بیننده ۹۰درصد داشته، از «زیر تیغ»، مسافری از هند گرفته تا «یوسف پیامبر»، «مختارنامه»، «شوق پرواز» و… یا سینماییهایم سینماییهایی نبوده که تجربه بدی بوده باشد.
«مهیا» بعد از «خیلی دور خیلی نزدیک» خیلی تاثیرگذار بود. کسی را ندیدم که این فیلم را ندیده باشد. کارنامه من در سطح خوب بوده است. روندی را که پیش گرفتم به همان شکل باید جلو بروم. اینکه تا کی بتوانم این رویه را داشته باشم و در انتخابها ثابت قدم باشم نمیدانم تا کی ادامه دارد اما سعی کردم که کارهای خوب انجام دهم.
در تاریخ بازیگریتان پیش آمده با بازیگر مقابلتان مشکل داشته باشید و نخواهید بازی کنید؟
شاید پیش آمده باشد که صد در صد راضی نبودم، اما پیش نیامده که بازیگر مقابلم کسی باشد که اصلا نتوانم بازی کنم. فکر میکنم بازیگر مقابل با آدم بده و بستان خاصی دارد که مثل بازی پینگپنگ است. اگر بازیکن (بازیگر) مقابلت توپ را خوب بزند تو خوب میتوانی جواب بدهی ولی اگر طرف مقابل توپ را بد بیندازد باید خیلی ماهر باشی تا بتوانی توپ را درست بزنی که بتوانی به هدف بزنی.
خیلی مهم است کسانی که با هم کار میکنند رابطه خوبی با هم داشته باشند. تا به امروز با همه کسانی که کار کردم توانستم ارتباط برقرار کنم و آن حس را رد و بدل کنم. گاهی آن حس با یکنفر قویتر است و بازی بهتر میشود، طوری که زندگی در آن جریان پیدا میکند. خیلی وقتها هم نه!
خاطره خاصی هست که تاثیر زیادی روی شما گذاشته باشد؟
آخرین خاطرهای که دارم، از آخرین کاری است که پخش شد. سریال «شوق پرواز» در بخش آخر که شهادت شهید بابایی بود خیلی برای من خاطرهانگیز بود. آنقدر تحت تاثیر این سکانس قرار گرفتهبودم که یک هفته مریض شدم و هر وقت یاد آن صحنه شهادت میافتم بیاختیار گریهام میگیرد. همه ناراحت بودند. گاهی به این فکر میکنم ما که بازیگر این سریال بودیم چنین حالی برایمان پیش آمد، چه برسد به کسی که واقعا این مسیر را زندگی کرده بود. ما به عنوان بازیگر شاید هیچگاه نتوانیم در زندگی واقعیمان این لحظات را تحمل کنیم.
به مرحله سوم نرسیدم
هنوز به دوران سوم بازیگری ام نرسیدم. در دوره اول بازیگری به خاطر اینکه می خواستم حضورم را تثبیت کنم، سعی می کردم تجربه کسب کنم و در فیلم های تلویزیونی، سریال و سینما و در هر ژانری بازی کنم، اما خوشبختانه از همان ابتدا نقش های اصلی به من پیشنهاد شد. بعد از سریال «مسافری از هند»، الهام حمیدی تثبیت شدو من مرحله دوم بازیگری خود را آغاز کردم. همان طور که می دانید «مسافری از هند» بسیار پر بیننده و به طبع، بازی من هم دیده شد. پس از این سریال در فیلم سینمایی «خیلی دور خیلی نزدیک» ایفای نقش کردم که هم در جشنواره فجر و هم در جشن خانه سینما کاندیدای جایزه شدم و فضای بسیار خوبی بود که خودم را نشان دهم و البته جایزه جشن را گرفتم. در این مرحله معمولا سعی می کنم که در پذیرش پیشنهادها کمی بیشتر دقت کنم…
رقـابـت
حس رقابت در هر کاری و هر شغلی وجود دارد، اما من چنین خصلتی نداشتم و در مقابل من هم کسی از بازیگران چنین برخوردی نداشت که برای مثال زیر پایم را خالی کند. زمانی هم که با بزرگان سینمای ایران همبازی بودم، آنان هم چنین برخوردی با من داشتند، مثل سریال «زیر تیغ»، من ۷ ماه در آن مجموعه، نقش دختر پرستویی و معتمد آریا را بازی کردم و خیلی با آنان خو گرفتم… فضای دوستانه زیر تیغ، به شکلی بود که زمان پایان فیلمبرداری همه ناراحت بودند.
درباره سریال یوسف(ع)
اولین بار که وارد دکور عظیم سریال شدم، خیلی برایم خوشایند و جذاب بود! دکور سریال بسیار عظیم بود، همین طور نوع پوشش و گریم… چون من وسط کار به پروژه پیوستم از همان زمان برایم مشخص بود که این سریال برای بیننده هم جذاب خواهم بود.
آن فضاهای بسته ای که شما در سریال دیده اید، مثل کاخ، معبد و منزل زلیخا و… در یک سوله بود در فرهنگسرای خاوران. که قسمت قسمت آن را ساخته بودند، در واقع همه قسمت های داخلی این سریال در آنجا تصویربرداری شد، اما خانه یوسف(ع) در همان شهرکی بود که بخش اصلی آن شهر را شما در سریال دیدید.
البته دکور شهر اصلی و آن ساختمان های عظیم از بتن ساخته شده بود که پشت آن چیزی نبود. یعنی در را باز می کردید، فضای خاصی نبود و این از هنر تصویربرداری مرحوم رسول احدی بود که به واقع زیبا تصویربرداری می کرد، روحش شاد.
داستان حضرت یوسف(ع) را همه می دانستند، اما ریز داستان را خیلی ها نمی دانستند. آن روزی که به من پیشنهاد بازی در سریال را دادند و گفتند که نقش همسر حضرت یوسف(ع) را بازی می کنی، خودم نمی دانستم که حضرت یوسف زنی دیگر، غیر از زلیخا دارد!
در یک سریال تاریخی دیگر هم به نام مختارنامه بازی کردم که تصویربرداری آن تمام شد. در سریال تاریخی شهریار هم بازی کردم.
«آسنات» زنی بود که ارتباط قوی با خدا داشت و زمانی که زلیخا همسر یوسف(ع) شد، گفت که اگر خواست خدا باشد، من اطاعت می کنم. به همین خاطر در داستان نباید نقش یک زن حسود را بازی می کردم.
گریم خانم کتایون ریاحی سه ساعت طول می کشید. من خودم هر روز ساعت ۴ صبح بیدار می شدم و گریم من هم یک ساعت طول می کشید این برای ما مشکل بود. در این سریال دوست داشتم، همین نقش را بازی کنم.
مصطفی زمانی بازیگر بسیار باهوش و بااستعدادی است، دیالوگ ها را به خوبی حفظ می کرد و این برای من جالب بود.
جا دارد از آقای سلحشور و همه عوامل تشکر کنم که این سریال چنین بازتابی پیدا کرده به خصوص برای نوشتن این مجموعه خیلی زحمت کشیدند.
عکس العمل مردم
من از عکس العمل مردم همیشه لذت می برم. مردم به بازیگران توجه زیادی نشان می دهند و این، از لطف شان است. البته بعضی مواقع هم هست که مثلا در رستوران نشسته ای و در حال غذا خوردن هستی و می بینی همه به شما توجه می کنند، شاید آن لحظه کمی اذیت شوی، اما این، از توجه و لطف مردم است که همیشه از ما حمایت می کنند و با محبت رفتار می کنند. همین رفتارهای مردم مشخص می کند که آنان مرا به عنوان یک بازیگر پذیرفته اند که اگر غیر از این باشد و شما رفتار خودخواهانه ای از خودتان نشان بدهید، به طور اطمینان مردم شما را پس می زنند.
سینمای تجاری
دوست داشتم بازی در سینمای تجاری را تجربه کنم که فکر کنم در «دلداده» این اتفاق افتاد، اما دوست دارم در فیلم های تجاری هم بازی کنم. با این حال دلم می خواهد بدون حاشیه باشم.
راحت زندگی می کنم
من با نقش هایم خیلی راحت زندگی می کنم، یعنی سعی می کنم، تکنیک کاری ام طوری باشد که مردم باور کنند. هیچ وقت سعی نکردم بازی کنم، بلکه با آن زندگی می کنم. اگر قرار است گریه کنم، واقعا باید گریه کنم یا خنده… برای مثال در سریال «زیر تیغ»، بیننده به واقع نقش مرا حس کرد. از خودم تعریف نمی کنم، اما خودتان دیدید که در زیر تیغ چگونه نقش را باور کردم، یا در سریال یوسف پیامبر(ع). نقش «آسنات» ویژگی خاصی ندارد، اما سعی کردم دیالوگ هایم را به نوعی دیگر بیان کنم یا نوع برخوردم با «زلیخا». می خواهم بگویم در آن شرایط خودم را جای «آسنات» گذاشتم تا بیننده این نقش را باور کند.
محیـــا
فیلم «محیا» که در جشنواره اکران شد، رسانه ها خیلی به آن پرداختند و خوب هم دیده شد. من برای آن نقش خیلی زحمت کشیدم، اما نمی دانم چرا دیده نشد و من جزو کاندیداها نبودم؟! افرادی که در آن فضا (غسالخانه) کار می کنند، همه شان وجه اشتراکی دارند و آن هم آن بغض فروخورده شان است. وقتی که با این افراد صحبت می کنی، خیلی از آنها از این موضوع رنج می برند که جامعه آنان را به خوبی نمی پذیرد و این باعث آزار روحشان می شود، من سعی کردم این بغض را نشان بدهم و برای اینکه به این نقش نزدیک شوم، خیلی زحمت کشیدم، اما دیده نشد! زمانی که کاندیداها را اعلام کردند من ناراحت شدم. هنوز هم به محیا فکر می کنم که چرا حتی جزو کاندیداها انتخاب نشدم و به طور کلی توقعم زیاد بود.
ستاره سـازی
به نظر من خانم نیکی کریمی و آقایان رضا گلزار و رادان جزو سوپراستارهای انگشت شمار سینمای ایران هستند. اما آنچه که می خواهم بگویم، این است که ما در ایران ستاره سازی را نمی دانیم! در واقع روش ستاره سازی مان اشتباه است، وگرنه بازیگران زیادی داریم که مستعد سوپراستار شدن هستند، اما فضا و عرصه را برایشان باز نمی کنیم یا نمی گذاریم که به این مرحله برسند. اگر عرصه را تنگ نکنند و سینما را به یک سری از بازیگران خاص محدود نکنند، شاید ستاره های بیشتری در هنر ایران ظهور کنند و دیده شوند… اما این روزها به یک شکلی همه چیز ثابت شده است.
ارتباط با مطبوعات
رابطه ام با مطبوعات بد نیست، اما بعضی ها ما را درک نمی کنند. برای مثال من حالا با شما گفتگو کرده ام، چند روز دیگر تماس می گیرند و تقاضای یک گفتگو دارند، من دیگر حرف تازه ای ندارم بزنم. پس باید مدتی زمان بگذرد. اما نباید از نقش حمایتی مطبوعات به راحتی بگذریم، چون سینما و تلویزیون و مطبوعات مانند یک چرخه هستند که باید به هم مرتبط باشند، اما این را هم باید بگویم که هستند! هستند نشریاتی که گفتگوی ۵ سال پیش شما را چاپ می کنند، شما تصور کنید که عقاید ۵ سال پیش تان با امروز تفاوت دارد! آن وقت آن نظراتتان را الان می خوانید چه ذهنیتی به شما دست می دهد؟! در صورتی که شرایط انسان ها عوض می شود. از این رو سعی می کنم با یک سری از نشریات خاص گفتگو کنم. اگر احساس کنم که حرف جدیدی برای گفتن دارم، حتما گفتگو می کنم. گرچه باید عنوان کنم یک سری از نشریات هستند با نام های مختلف که بیشتر به مسائل ناچیز و کم اهمیت می پردازند و این روحیه شما را آزار می دهد.
لابـه لای کـلام
گذشته ها که گذشته، امامهم این است که تو در آینده، شرایط گذشته را حفظ کنی و حتی بهتر شوی.
معمولا در فیلم های جدی بازی کردم، اما دوست داشتم ژانر طنز را هم تجربه کنم و به همین خاطر در فیلم سینمایی دلداده بازی کردم، تازه در آن فیلم هم نقش جدی داشتم!
ترجیح می دهم، در یک سریال تلویزیونی بازی کنم تا اینکه در کارهای سطح پایین سینمایی بازی کنم.
منتقدان این نکته را مطرح می کنند که چرا تنها در نقش های مثبت بازی می کنم، اما من معتقدم که بازیگر بنا بر روحیات خود، نقش هایش را انتخاب می کند، مثلا من نقش های صددرصد منفی و منفور را دوست ندارم.
من بیشتر نقش های خاکستری را دوست دارم، از طرفی نقش مطلق مثبت را هم دوست ندارم، با اینکه نظر منتقدان را قبول ندارم، اما به نظرشان احترام می گذارم.
نقاشی را به شکل حرفه ای دنبال نمی کنم، اما خیلی خوب نقاشی می کشم. چرا که دوست دارم به جز شغل اولم که بازیگری است، حرفه دیگری هم داشته باشم، در واقع یک دل مشغولی دیگر داشته باشم.
به بازی گوهر خیراندیش و فاطمه معتمدآریا علاقه فراوانی دارم، در دوران نوجوانی عاشق بازی او بودم و فیلم هنرپیشه با بازی او را چند بار دیدم.
بازی در کنار بازیگران دیده شده و مطرح در بین مردم به شما کمی استرس وارد می کند. درست مثل بازی در زیر تیغ، اما اگر از این فرصت، خوب استفاده کنید، تجارب بسیار خوبی از این بزرگان به دست خواهید آورد.
هر بازیگر دوست دارد که همیشه نقش های خوبی ایفا کند، امیدوارم در سال ۸۸ هم نقش های پیشنهادی باعث رشد در کار هنری ام شود.
بازی با کارگردانان زن را بیشتر دوست دارم، مثل خانم میلانی که یک سکانس کوتاه در فیلم وی بازی کردم و البته بگویم بازی در بچه های ابدی خانم پوران درخشنده…
خیلی از منتقدان هم به من لطف داشتند و من به راحتی با آن کنار آمدم. شما هم همیشه نباید انتظار داشته باشید که از شما تعریف و تمجید کنند، اما بعضی مواقع می بینید که انتقادات به حق نیست و شما ناراحت می شوید.
تاکنون به دنبال مدیر برنامه و مشاور نبودم، اما فکر می کنم خیلی خوب است که این موضوع باب شود، چون به واقع بعضی زمان ها شما احتیاج به یک مشاور خوب دارید تا درست تصمیم بگیرید.
فیلم های سینمایی الهام حمیدی
ثبت با سند برابر است (۱۳۹۴)
دو دوست (۱۳۹۳)
گهوارهای برای مادر (۱۳۹۱)
راه بهشت (۱۳۹۰)
اخلاقتو خوب کن (۱۳۸۹)
ما همه گناهکاریم(۱۳۸۹)
سه درجه تب (۱۳۸۸)
دلداده(قدرتالله صلحمیرزایی، ۱۳۸۷)
ملک سلیمان (شهریار بحرانی، ۱۳۸۷)
محیا (اکبر خواجویی، ۱۳۸۶)
بچههای ابدی (پوران درخشنده، ۱۳۸۵)
سرگیجه (علیرضا زریندست، ۱۳۸۵)
شهر آشوب (۱۳۸۴)
خیلی دور، خیلی نزدیک (رضا میرکریمی، ۱۳۸۳)
وعده دیدار (۱۳۸۲)
تیک (۱۳۸۰)
دنیا (منوچهر مصیری، ۱۳۸۰)
سریال های الهام حمیدی
روزهای بی قراری (۱۳۹۵)
همه چیز آنجاست (۱۳۹۳)
سرزمین کهن (۱۳۹۲)
راز پنهان (۱۳۹۱)
شوق پرواز (۱۳۸۹–۱۳۹۰)
موج و صخره (مجیدصالحی۱۳۸۹)
مختار نامه (داودمیرباقری۱۳۸۱–۱۳۸۹)
تبریز در مه (۱۳۸۹)
آخرین دعوت (۱۳۸۷)
یوسف پیامبر (فرجالله سلحشور۱۳۸۷)
شهریار (۱۳۸۵)
زیر تیغ (۱۳۸۵)
مسافری از هند (قاسم جعفری۱۳۸۲)
سقوط آزاد
فیلم های تلویزیونی الهام حمیدی
ای دوست کرا به خاطر آور
لذت حقیقت
دانلود سریال آشوب
دانلود سریال ایرانی آشوب با لینک مستقیم و کیفیت اصلی | همه قسمت ( قسمت 1 تا 6) رایگان
نسخه سینمایی فیلم آشوب چندی پیش در سینماها اکران گردید و نسخه سریالی آن نیز در شش قسمت در شبکه نمایش خانگی منتشر میگردد.
ژانر : تاریخی | سال ساخت : 1394 | کارگردان : کاظم راست گفتار | پخش : مهرماه 96 |
خلاصه داستان : سریال اشوب روایتگر یک داستان عاشقانه سیاسی است که در دهه 1320 میگذرد. این فیلم درباره یکی از نخستین فارغالتحصیلان رشته ادبیات دانشگاه تهران است که علاقه زیادی به ادبیات و روزنامهنگاری دارد، اما شرایط روزگار و اوضاع سیاسی جامعه در آن دوره از تاریخ اتفاقات دیگری را برای او رقم میزند.
به زودی لینک دانلود قانونی و خرید این سریال درج میگردد.
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
این فیلم یکی از پربازیگرترین سریالها می باشد و هنرمندان زیادی در آن حضور دارند.
بازیگران سریال آشوب
کوروش تهامی ، فرهاد آئیش ، آتیلا پسیانی ، داریوش فرهنگ ، لیلا اوتادی ، یکتا ناصر ، حبیب دهقان نسب ، آشا محرابی ، شهره لرستانی ، همایون ارشادی ، امیرحسین صدیق ، محمدرضا شریفی نیا ، محمدرضا هدایتی ، ارژنگ امیرفضلی ، نادر سلیمانی ، رامین ناصرنصیر ، داریوش کاردان ، نیما فلاح ، فخرالدین صدیق شریف ، رضا فیاضی ، سعید امیرسلیمانی ، رضا بنفشه خواه ، میرطاهر مظلومی ، پریا شمس ، غلامحسین لطفی ، مژگان غلامی ، بهرام سروری نژاد ، خسرو امیرصادقی ، امیرشروین امیرصادقی از بازیگران این مجموعه می باشند.
گالری عکسهای سریال
سریال آشوب
لیلا اوتادی از بازیگران زن سریال اشوب
یکتا ناصر و داریوش فرهنگ در نمایی از فیلم اشوب
آشا محرابی Asha Mehrabi بازیگر زن سینما تلویزیون و تئاتر متولد 31 مرداد ماه 1352 در تهران است. وی اصالتا اهل شمال کشور است.
تحصیلات : او فارغالتحصیل دوره کارشناسی در رشته مترجمی زبان انگلیسی و دوره کارشناسی ارشد در رشته روابط بینالملل است. همزمان با تحصیلات دانشگاهی اش به کانون هنری حمید سمندریان رفت و فارغالتحصیل بازیگری و کارگردانی از کانون سمندریان شد / فارغالتحصیل کارگردانی و فیلمسازی از سینمای جوان / او همچنین فارغالتحصیل فیلمسازی از کانادا /
اشا محرابی دختر اسماعیل محرابی از بازیگران قدیمی می باشد . وی اولین بار در سن 13 سالگی با سریال آیینه جلوی دوربین رفت . شروع فعالیت هنری او در سال 1374 با نمایش رادیویی آغاز شد و در سال 77 با تئاتر وارد بازیگری شد. او مدتی نیز دوبلاژ هم انجام میداد.
آشا محرابی چندین سال است که ازدواج کرده است و متاهل می باشد ( عکسی از همسر وی موجود نیست)
آدرس صفحه اینستاگرام : instagram / asha_mehrabi
آشا محرابی و سام درخشانی
چند سال قبل همزمان با پخش فیلمی به نام تهران من حراج که وی در آن به ایفای نقش می پرداخت , فیلمی که اجازه پخش نگرفت و حتی سازندگان فیلم را جهت ساخت این فیلم مجازت کردند خبر خودکشی آشا محرابی منتشر شد .
طبق گفته ها : پس از چند روز بستری شدن در بیمارستان خصوصی، راضی به مصاحبه با خبرنگاران نشد اما خبر خودکشی او را یکی از بستگان نزدیکش تکذیب کرد و اظهار داشت که : آشا فقط چند روزی مریض خواهد بود و نیاز به استراحت دارد و خودکشی نکرده است (به نقل از فردا نیوز)
شما که از ابتدا عاشق بازیگری بودید چرا در رشتهای مرتبط با سینما یا تئاتر تحصیل نکردید؟
واقعاً دلم میخواست این اتفاق برایم میافتاد، ولی متأسفانه شرایط بهگونهای پیش رفت که مجبور شدم در رشتهای غیر از بازیگری درس بخوانم. شاید همین دوری از فضای هنر و بازیگری باعث شد وقتی وارد این حرفه شدم کسی را نشناسم و حمایتی نداشته باشم.
اگر در رشته سینما تحصیل میکردم احتمالاً آشناییهایی اتفاق میافتاد که مسیر ورودم به دنیای بازیگری را هموار میکرد. اما اینطور نشد و من بیشتر مسیر را به تنهایی و البته بسختی طی کردم تا توانستم موقعیتم را بهعنوان یک بازیگر تثبیت کنم.
بازیگری را از کجا شروع کردید؟
از کلاسهای کارگردانی و بازیگری استاد سمندریان. دوره بسیار پرباری بود و آنچه میشد در 4 سال دانشگاه بیاموزم به صورت فشرده و در یک سال از استاد سمندریان آموختم. بعد هم برای بازی در نمایش «دایره گچی قفقازی» انتخاب شدم.
که در آن نمایش هم در 2 نقش بازی میکردید…
بله، تجربه فوقالعادهای بود. برای بازی در این نقش مثل بقیه دانشجوهای استاد تست دادم و انتخاب شدم. سپس در نمایش «رویای شب نیمه تابستان» به کارگردانی دکتر احمد کریمیحکاک بازی کردم و بعد در نمایشهای دیگری که هر کدام تجربهای و خاطرهای ارزشمند بودند.
کلا در تئاتر بیشتر از مدیومهای دیگر جا افتادهاید. دلیل این دلبستگی به دنیای نمایش چیست؟
فکر میکنم تئاتر فضایی دارد که میتواند ضعفها و تواناییهای بازیگر را صادقانه به او نشان دهد. بازیگر در سینما بزرگتر از آنچه هست نشان داده میشود و در تلویزیون کوچکتر؛ ولی در تئاتر میتوان هر بازیگری را در اندازههای واقعیاش دید. من بیش از 12 سال در تئاتر فعالیت کردهام و بهترین اتفاقها برایم در این فضا افتاد. بخش مهمی از چیزهایی که یاد گرفتهام را مدیون تئاتر هستم و معتقدم فضای تئاتر به رشد استعدادهای بازیگر کمک میکند.
در تئاتر کارگردانی هم میکنید و میدانم که نمایشنامهنویس قابلی هستید. از بازیگری اشباع شدهاید؟
به هیچ وجه. محال است که روزی از بازیگری دلزده شوم. من عاشق کارم هستم و هنوز خیلی از نقشها هست که دوست دارم بازی کنم. کارگردانی و نوشتن برایم در ادامه بازیگری معنی پیدا میکند. در رادیو بیشتر نمایشهای رادیویی را کارگردانی میکنم ولی در تئاتر علاقه اصلیام بازیگری است. چندی پیش با پریسا مقتدی نمایش «خاله ایران» را بهطور مشترک کارگردانی کردم و سال گذشته نیز اولین کارگردانی مستقلم را با نمایش «من حرفی ندارم دنبالشو نگیر» تجربه کردم که خوشبختانه اجرای موفقی داشت.
کارگردانی نسبت به بازیگری مسوولیت و دشواری بیشتری دارد. بهعنوان کسی که تجربه بازیگری و کارگردانی در تئاتر را دارید، فکر میکنید سختترین قسمت کار در تئاتر چیست؟
شاید مهمترین مشکل این باشد که با تغییر مدیریت در هر بخش، سیاستها نیز عوض میشود. چیزهایی که تا پیش از این ممنوع بودند آزاد میشوند و برای چیزهایی که آزاد بودند ممنوعیت در نظر میگیرند. وقتی محدوده خطوط قرمز مشخص نیست و هیچ ثباتی در قانونها وجود ندارد، آدم نمیداند باید چه کند که دچار مشکل نشود. به نظرم این حق طبیعی هر گروه تئاتری است که دستکم برنامهها و سیاستهای فرهنگی و نظارتی یکی دو سال آینده را بداند تا فعالیتهایش را بر اساس آن تنظیم کند. نه اینکه با تغییر مدیریت همهچیز به نقطه صفر برگردد و بلاتکلیفی ایجاد شود. این توقع زیادی نیست که مدیران تئاتر که با این اعتماد به نفس درباره همهچیز قانون و دستورالعمل وضع میکنند حداقل سالی چند بار تئاتر ببینند و با فضای دنیای نمایش آشنا باشند. وقتی یک مدیر درباره تئاتر صاحب نظر نیست چگونه میتواند قانونگذار باشد و مسیر حرکت تئاتر را مطابق صلاحدید خودش ترسیم کند؟
به هر حال این شرایط در مدیریت فرهنگی ما در سطح کلان وجود دارد و مخصوص تئاتر نیست. اما قبول دارم که تئاتر به نسبت سینما ممکن است آسیبپذیرتر باشد، چون روی موج خبرسازی قرار ندارد و مثل سینما نیست که وقتی بلایی سرش میآید بسرعت به تیتر رسانهها تبدیل میشود.
از همه مهمتر این است که وقتی ارزشها و ضدارزشها به همین راحتی و با تغییر یک مدیر عوض میشود همه باورها به هم میریزد و بلاتکلیفی به وجود میآید. متأسفانه هرکسی که از راه میرسد میخواهد در بنیان تئاتر تحول ایجاد کند و البته هیچ تعریف دقیقی هم از تحول ارائه نمیدهد که بدانیم معیار سنجش چیست. برای آینده تئاتر نگرانم و مطمئن باشید اگر تئاتر تضعیف شود تلویزیون و سینما بهطور مستقیم آسیب میبینند.
الان که به پشت سر نگاه میکنید از مسیری که پیمودهاید راضی هستید؟
تا حدودی. شاید خیلی از کسانی که از بیرون نگاه میکنند تصورشان این باشد که وقتی یک بازیگر موقعیتی تثبیتشده دارد و در مدیومهای مختلف پرکار است در حرفهاش موفق بوده است. ولی در مقایسه با توقعی که از خودم دارم واقعاً خودم را بازیگر موفقی نمیدانم. ایدهآلم تفاوت زیادی با موقعیت اکنونم دارد. شاید در آینده بتوانم به تصویری که در ذهن داشتم نزدیکتر شوم، اما در حال حاضر باید بگویم که هنوز به جایگاه دلخواهم نرسیدهام.
آشا محرابی از جدایی پدرش اسماعیل محرابی می گوید :
بینندگان تلویزیون آشا محرابی را زمانی که دختر نوجوانی بود در یک قسمت از سریال «آیینه» دیدند، اما پس از آن خبری از او نبود تا حدود 15 سال بعد که بهعنوان بازیگری شناخته شده در تئاتر، تلویزیون و سینما مطرح شد. دلیل این وقفه طولانی چه بود؟
در آن زمان 13 سال داشتم و سراسر وجودم عشق به بازیگری بود. بعد از «آیینه» پیشنهادهایی برای بازی در تلویزیون و سینما داشتم، اما به دلایلی مجبور شدم از دنیای بازیگری دور بمانم و مشغول تحصیل شوم. این جریان حدود 10 سال به طول انجامید و زمانی دوباره به دنیای بازیگری برگشتم که از دانشگاه فارغالتحصیل شده بودم.
در آیینه همبازی اسماعیل محرابی (پدرتان) بودید. آیا مسیر شما برای ورود به دنیای بازیگری با حمایت او هموار شد؟ چون در این صورت این پرسش ایجاد میشود که چرا بعد از آیینه فعالیتی نداشتید؟
نه، بههیچوجه. در واقع نقش پدرم بیشتر بازدارندگی بوده تا حمایت. در همان دوران با آقای اسماعیل محرابی قرار گذاشته بودیم که من درسم را بخوانم و او شرایط ورودم به بازیگری را فراهم کند. در واقع نوعی قرارداد معنوی بود که من کاملاً روی آن حساب کرده بودم.
مثل خیلی از پدرهای بازیگر که فرزندانشان را برای بازیگری معرفی میکنند…
دقیقاً. اشکالی هم ندارد، چون اگر کسی واقعاً مستعد باشد میتواند از این میانبر استفاده کند و اگر مستعد نباشد با پارتیبازی به جایی نمیرسد. به هر حال من تمام برنامههای زندگیام را در آن زمان براساس قراری که با اسماعیل محرابی داشتم تنظیم کردم، ولی زمانی که نوجوان بودم او از ما جدا شد و ترجیح داد زندگی تازهای را تجربه کند. به این ترتیب قرار ما به هم خورد و دیگر خبری از او نداشتم تا وقتی که در تئاتری بازی میکردم و او برای تماشا آمده بود. وقتی مرا دید خیلی تعجب کرد و گفت نمیدانستم که بازیگر شدهای. شاید اگر همان زمان با آن علاقه و انرژی سراغ بازیگری میرفتم بسیار زودتر از این میتوانستم به مقصودم برسم.
گفتید نقش پدرتان بیشتر بازدارندگی بوده. از چه جهت؟
ببینید، زمانی که او رفت تمام برنامههایی که برای آینده داشتم به هم خورد. اصلاً دلیل اینکه در رشتهای غیرهنری کنکور دادم همین قرار بود که در نهایت منتفی شد. همه موقعیتهایی که من در بازیگری به دست آوردم با تلاش شخصی خودم بود. الان که به گذشته فکر میکنم میبینم چه دوران دشوار و پردردسری را گذراندم. حس کودکی را داشتم که بیدار میشود و میبیند عروسکش مرده است. ضربه سختی بود. مدتها طول کشید تا بتوانم بر اوضاع پیرامونم مسلط شوم، ولی در مجموع همین دشواریها و تلاشی که برای ایستادن روی پای خودم کردم باعث شد قویتر شوم و دید بهتری نسبت به حرفهام پیدا کنم. مجبور شدم مسیری را که به زندگیام تحمیل شده بود تا انتها بروم و بعد دوباره برگردم سر نقطه اول و همهچیز را از نو شروع کنم.
طبیعی است که وقتی کسی با تلاش خودش و بدون حمایت دیگران به هدفش میرسد احساس بهتری دارد.
همینطور است و بجز احمد آقالو که بهترین دوست و مشاورم بود، کسی از من حمایتی نکرد. او تنها کسی بود که قواعد رفتار حرفهای را به من آموخت و در همه کارهایی که میکردم از مشورت دلسوزانه او بهرهمند بودم.
عکسی از آشا محرابی در کنار شبنم قلی خانی
سریال های آشا محرابی
آئینه (۱۳۶۶–۱۳۶۴)
توی گوش سالمم زمزمه کن (۱۳۸۵)
مرگ تدریجی یک رؤیا (۸۷–۱۳۸۵)
مسافرخانه سعادت (۱۳۸۷)
سرزمین کهن (۱۳۸۷)
آشپزباشی[۱] (۱۳۸۹–۱۳۸۸)
ساختمان ۸۵ (۱۳۸۹)
تاوان (۱۳۸۹)
مهمانان ویژه (۱۳۹۱–۱۳۹۰)
خط (۱۳۹۳–۱۳۹۲)
همه چیز آنجاست (۱۳۹۳)
آمین (۱۳۹۳–۹۴)
چرخ فلک (۱۳۹۵)
هشت و نیم دقیقه (۱۳۹۵)
آرام میگیریم (۱۳۹۵)
سریال برنا (1396)
فیلمهای سینمایی آشا محرابی
دو لکه ابر (۱۳۹۴)
نیم (۱۳۹۴)
جاده مه آلود (۱۳۹۳)
تهران من حراج (۱۳۸۸)
از رئیس جمهور پاداش نگیرید (۱۳۸۷)
مردی که گیلاسهایش را خورد (۱۳۸۷)
شبکه نمایش خانگی
قلب یخی (فصل سوم)
ماهرخ
ساعت صفر
با ستاره بودن
فیلمهای تلویزیونی
حبیب
فریدون مهربان است
پنجرهای رو به حیاط
بنبست یلدا
وارونگی
پاشنه بلند
بچه نشو
حدس بزن جه کسی برای عید میآید
مرا بشناس
فیروزه سیاه
آلونک
پلکان
روز یلدا شب جله
جت کات
شاید زود شاید هرگز
روز اردو
کارت به کارت
نیمه روشن
هفت سین
در دنیای من
زمان فرا خواهد رسید
دوبلاژ
سریال جنایتهای غیر حرفهای (انا)
سریال اوای وحش (اما)
سریال مدیر کل (لیلا)
سینمایی درست مثل بهشت (الیزابت)
انیمیشن شاهزاده و گدا (پرنسس آنالیز)
انیمیشن دوازده پرنسس رقصنده (پرنسس جنی)
انیمیشن در جستجوی نمو (مادر نمو)
انیمیشن دیو و دلبر (پرنسس بل)
انیمیشن جیمی نوترون ۱ (مادر جیمی نوترون)
دانلود آهنگهای فیلم ایتالیا ایتالیا
آهنگ های تیتراژ میانی و وسط فیلم سینمایی ایرانی ایتالیا ایتالیا + آهنگ های خارجی فیلم
اهنگ های ایتالیایی فیلم جهت دانلود قرار گرفته است.
دانلود فیلم زیر سقف دودی با کیفیت hd و لینک مستقیم و رایگان
تاریخ پخش در نمایش خانگی : نا مشخص
تیزر و آنونس فیلم قرار گرفت که می توانید آنلاین مشاهده کنید و دانلود نمایید.
ژانز : اجتماعی
سال ساخت : 1395
کارگردان فیلم : پوران درخشنده
خلاصه داستان : به موضوع طلاق عاطفی میان زوج ها میپردازد.شیرین که در زندگی خانوادگی با فرزند و همسرش به تدریج دچار مشکل میشود، به دنبال پیدا کردن راهی برای ایجاد ارتباط با آنهاست، که موفق نمیشود و به بحران میرسد. تلاش مجدد او برای برون رفت او از این بحران او را با چالش جدیدی رو به رو میکند.
بازیگران : فرهاد اصلانی / مریلا زارعی / بهنوش طباطبایی / هوشنگ توکلی / مریم بوبانی / هادی مرزبان / فریبا متخصص / شهرام حقیقت دوست و …
دانلود با کیفیت 1080p
دانلود با کیفیت 720p
دانلود با کیفیت 360p حجم کم
دانلود آنونس با خوانندگی تیتراژ سینا سرلک
اخبار و حواشی فیلم :
مریلا زارعی بازیگر نقش اول زن این فیلم توانست جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره فیلم فجر 35 دریافت نماید. همچنین تندیس بهترین چهرپردازی نیز به این فیلم اهدا شد.
میزان فروش فیلم : این فیلم در مدت اکران خود مبلغ ۲٬۷۸۹٬۹۲۵٬۰۰۰ فروش داشته است.
بیوگرافی کارگردان فیلم : پوران درخشنده متولد 1330 در کرمانشاه است.او تحصیلات تکمیلی خود را در مدرسه عالی تلویزیون و سینما (دانشکده فعلی صدا و سیما) در سال 1354 به اتمام رسانده و در سازمان صدا و سیما به عنوان مستندساز مشغول به کار شد و چندین مستند را ساخت . درخشنده تا کنون فیلمهای پر سر صدایی را از جمله هیس دخترها فریاد نمیزنند , خواب های دنباله دار , رویای خیس و به تازگی فیلم زیر سقف دودی را که به موضوع طلاق عاطفی می پردازد کارگردانی کرده است.
بیوگرافی و زندگینامه
Ziba Boroufeh بازیگر سینما و تلویزیون متولد 29 شهریور 1354 در تهران می باشد و 42 سال سن دارد.
تخصیلات : وی دارای مدرک لیسانس حقوق قضایی است.
بروفه فعالیت هنری و بازیگری خود را از سال 1375 با بازی در فیلم شب روباه ساخته همایون اسعدیان آغاز نمود. اما حضور او در مجموعه مجید دلبندم در سال 77 باعث شد وی به خوبی شناخته شود و یادها بماند.
زیبا بروفه متاهل است و چندسالی هست ازدواج کرده است. همسر او پیام صابری از طراحان گریم و چهره پرداز سینما است
اینستاگرام زیبا بروفه : instagram/zibabroufeh
من بازیگرم نه کارمند!
من از ابتدای ورودم به سینما آدم منصفی بودم. خیلی دلی کار کردم و هرگز توقع دستمزدهای آنچنانی نداشتم. طی این یکی دو سال اخیر چندان پیشنهاد دلچسبی نداشتم. شاید هم خیلی پرتوقع عمل کردم و مدام منتظر پیشنهادی بهتر ماندم. دوست ندارم به صرف دیده شدن و نقش بازی کردن کاری را قبول کنم؛ این برایم خوشایند نیست. برایم مهم است اگر کار میکنم خودم نقش را دوست داشته باشم چون اگر نقشی را دوست نداشته باشم نمیتوانم مانند کارمند عمل کنم و نقش را بازی و پولم را دریافت کنم و تمام.
خیلی زود به شهرت رسیدم
من در سنین خیلی جوانی و درست زمانی که تنها یک ماه بود کار بازیگری را شروع کرده بودم، به شهرت رسیدم. سریال «مجید دلبندم» آنقدر بین مردم محبوب شد که همه مرا به چهره و نام در کوچه و خیابان میشناختند. همین موضوع باعث شد کمی توقعم بالا برود و پیشنهادهای مختلف را رد میکردم. پیشنهادها به حدی زیاد بودند که فرصت نمیکردم همهشان را بخوانم.
جالب اینکه گاهی وقتی فیلم یا سریالی میدیدم، حس میکردم چقدر داستان آن آشناست و تازه یادم میافتاد که فیلمنامه را قبلا خواندهام و نقشی در آن فیلم یا سریال به من هم پیشنهاد شده بوده. با این اوصاف برایم خوشایند نیست پس از چند سال دوری از سینما با نقشی که دوست ندارم به دنیای بازیگری بازگردم.
دستمزد پایینتر از حد معمول توهین به بازیگر است
در مقوله دستمزد های سینما یک حداقل و یک حداکثری وجود دارد. وقتی میزان دستمزد پیشنهادی از حداقل پایینتر باشد، توهینآمیز است. مردم از دستمزدهای آنچنانی عده اندکی از بازیگران میشنوند و میخوانند و فکر میکنند ما بازیگران آدمهای خیلی پولداری هستیم اما الان شرایط به گونهای شده که وقتی پیشنهاد کاری به من داده میشود، دستمزدش با دستمزد کارهایم در 10سال پیش برابری میکند یا حتی کمتر است! جالب اینکه اگر به تهیهکننده اعتراض کنیم، بهراحتی همکارانی را که با نصف همان دستمزد هم حاضر به کار کردن هستند، جایگزین میکنند یا حتی کسانی را دعوت میکنند که حاضرند بدون دریافت دستمزد کار کنند.
من به عنوان یک بازیگر تابهحال طلب دستمزد غیر متعارف نکردهام. انتظار دارم به اندازه زحمتی که میکشم، به من دستمزد داده شود. اتفاقا هفته گذشته یکی از کارگردانان جوان و خوشآتیه کشورمان به من پیشنهاد بازی در فیلم سینماییشان را داد ولی رقم پیشنهادی به حدی کم بود که من ترجیح دادم قبول نکنم چون این مبلغ بسیار کمتر از زحمتی است که باید برای انجام کار بکشم. این روزها مردم مرا هر جا میبینند از کم کاریام میپرسند. این نشان میدهد آنها دوست دارند چهرههای شناخته شده را ببینند. من هم دوست دارم به میزان تجربه و سابقهای که در سینما و تلویزیون دارم، دستمزد دریافت کنم.
بازیگری را مدتی مسکوت گذاشتم
شاید عده ای فکر کنند قهر یا لجبازی میکنم اما من فقط خواستم بهخاطر شرایط بد سینما و تلویزیون مدتی این کار را مسکوت بگذارم تا شاید اوضاع بهتر شود. من در کیش زندگی میکنم.البته خانه و زندگیام در تهران است ولی مدتی از سال را در کیش ساکن هستم.جالب اینکه همین بهانهای شده است تا برخی دوستان بگویند «دوست داشتیم در فیلممان بازی کنی ولی تو که تهران نیستی!» همهمان بازیگرانی را میشناسیم که در خارج از کشور زندگی میکنند و فقط برای بازیگری به ایران میآیند. خوشبختانه در این دوره و زمانه ارسال فیلمنامه فقط با یک لپتاپ و اتصال به اینترنت که همه دارند، میسر است.
نمیتوانم نقش زن 60 ساله یا دختر 18 ساله را بازی کنم
در این مدت نقش زن60 ساله و دختر 18 ساله به من پیشنهاد شده است. من معتقدم بازیگر باید هر نقشی را بازی کند اما این تفاوت سنی کاراکتر را برای مخاطب غیر قابل باور میکند. ممکن است بازیگری این چیزها را بپذیرد ولی برای من قابل درک نیست. شاید بعضیها بگویند«بروفه خودش را میگیرد» ولی این هم برایم مهم نیست. آنچه برایم اهمیت دارد خوب ظاهر شدن در نقش و احترام گذاشتن به سلیقه مخاطب است.
همه نقشهایم را عاشقانه بازی کردهام
بازیگری را به این دلیل انتخاب کردم که بتوانم در نقش آدمهای مختلف ظاهر شوم و این برایم بسیار راضیکننده و جذاب است. شاید برایتان جالب باشد بگویم من هر وقت نقشی را قبول میکردم، آنقدر درگیر آن میشدم که همسرم به من میگفت:« من الان با ریحانه (شخصیت اصلی سریال ریحانه) زندگی میکنم.» همه نقشهایی که بازی کردهام با عشق همراه بوده است. حتی نقشهایی بوده که موقع فیلمبرداری خیلی اذیت شدم اما همچنان نقش را عاشقانه و با حوصله ایفا کردهام چون معتقد بودم مخاطب این حق را دارد که همیشه و تحت هر شرایطی بهترین را برایش ارائه دهم.
دغدغهام تنها بازیگری است و شغل دیگری ندارم
دوست خبرنگاری چند روز پیش به من گفت« فکر میکنم شما چون شغلهای دیگری دارید، بازیگری را کنار گذاشتهاید». در حالی که من هیچ شغل دیگری جز بازیگری نداشته و ندارم. دغدغه من تنها بازیگری است. وقتی شما را به عنوان بازیگر و با نام بشناسند، میتوانید وارد هر بیزینس یا شغلی بشوید چون به هرحال نامتان باعث جلبتوجه میشود و به سود شرکت یا بیزینس خواهد بود و در شروع هر کاری روبه جلو هستید اما من هرگز چنین کاری نکردهام و دوست هم ندارم وارد حرفه دیگری جز بازیگری شوم.
بودن در کنار همکارانم حس خوبی دارد
چند شب پیش به مراسم افتتاحیه فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» به کارگردانی آقای وحید جلیلوند دعوت شدم و پس از مدتها در جوی کاملا سینمایی قرار گرفتم. بودن در کنار دوستان سینماگر و همکارانم حس بسیار زیبایی داشت و بهشدت من را برای بازیگری و حضور در این جو دلتنگ کرد. بودن در کنار دوستان و همکارانی که با آنها وجه اشتراک زیادی داشته و دارم، برایم شادیبخش و خوشایند بود و با خودم گفتم :«زیبا چه خوب است باز هم در کنار دوستانت باشی و از بودن در فضای سینما لذت ببری.»
کیش زیباترین جای جهان است
زمان فیلمبرداری سریال «موج و صخره» ما سه ماه در کیش فیلمبرداری داشتیم. هتل ما در غرب این جزیره و نزدیک به بخش بومینشین و دور از مراکز تجاری و تفریحی بود. در این منطقه سکوت و آرامشی وجود داشت که قبلا تجربه نکرده بودم. وقتی کار فیلمبرداری تمام شد، با همسرم جایی را تهیه کردیم و برای مدتی دیگر در کیش ماندیم. در این مدت حس خیلی خوبی داشتم. فکرکردم چقدر زندگی اینجا جریان دارد. نه از دود خبری بود و نه از ترافیک و همه جا پر بود از گلهای کاغذی زیبا ،دریای آبی و… . این جزیره و زندگی در آن لذتبخش است و من آرامشم را مدیون کیش هستم و این منطقه برایم زیباترین جای دنیاست.
با برادرم 14 سال اختلاف سنی دارم
زیبا : من و میلاد 14سال اختلاف سنی داریم و من خوب به یاد دارم وقتی میلاد به دنیا آمده بود من پوشکش را عوض میکردم. (میخندد) وقتی بزرگتر شد از او مراقبت میکردم، به حمام میبردمش و غذایش را میدادم؛ خلاصه در حقش مادری کردهام.
میلاد : اختلاف سنی من با مادرم زیاد است؛ به همین خاطر ارتباطم با زیبا خیلی نزدیک است. حرفهایی که شاید نتوانم به مادرم بگویم بهراحتی با زیبا مطرح میکنم. زیبا واقعا برایم مانند یک مادر است.
با همه اعضای خانوادهام دوستم
میلاد : شاید ارتباطم با خواهرم بهواسطه شغل و زندگیاش در کیش کمتر از سابق باشد اما زمانهایی که در کنار هم هستیم ارتباطی قوی داریم و آن زمان را به کارهای دیگر اختصاص نمیدهیم. من خواهر کوچک ترم را بیشتر از زیبا میبینم اما نوع ارتباطی که با زیبا دارم متفاوت است.
زیبا : من هرگز احساس نکردهام از میلاد بزرگترم و همیشه سعی کردهام میلاد هم این حس را نداشته باشد و ارتباطمان دوستانه باشد. من حتی با پدر و مادرم هم به همین شکل ارتباط را دارم و سعی میکنم با آنها هم دوست باشم.
میلاد بروفه: کلا زیبا این توانایی را دارد که با افراد در هر سن و سالی ارتباط برقرار کند و دوست باشد.
بینیمان را عمل نکردهایم
زیر همه عکسهایم در اینستاگرام مینویسند که من بینی جراحی کردهام یا پروتز لب و گونه گذاشتهام. برخی مینویسند: « این خانم همه صورتش را عمل کرده و دیگر جای غیرعملی ندارد ». (میخندد) بامزه اینکه یکبار عکسی از میلاد در صفحهام گذاشتم و یکی از کاربران نوشته بود: « برادرش هم بینیاش را عمل کرده.» درحالیکه نه من و نه برادرم هرگز جراحی زیبایی نداشتهایم. همان موقع به شوخی به میلاد گفتم به جمع ما خوش آمدی. (میخندد)
میلاد صبور و آرام است
میلاد بسیار صبور، آرام و ملاحظهکار است و از کودکی هم همینطور بوده. خوب به یاد دارم یکبار وقتی فقط چند ماهه بود در آغوش گرفته بودمش و در آشپرخانه میچرخیدم. تا اینکه به سمت اجاقگاز رفتم و بدون آنکه متوجه باشم دست میلاد به ظرف روغن داغ خورد و سوخت اما این بچه که فقط چند ماه داشت نه جیغ و داد کرد و نه گریه بلند. به صورتش نگاه کردم، دیدم فقط بغض کرده و آرام گریه میکند.
یکبار هم وقتی چهار ساله بود و در پارکینگ خانه سهچرخهسواری میکرد زمین خورد و چانهاش پاره شد؛ به شکلی که همه لباسش خونی شده بود. من و مادرم حسابی هول شدیم و به سمتش دویدیم اما میلاد بااینکه درد زیادی داشت برای اینکه من و مادرم نترسیدم به خون روی لباسش اشاره کرد و گفت: « چیزی نیست، هیچیم نشده، اینا ربه ». (میخندد)
در کل برادرم صبور است و به نسبت سن و سالی که دارد همیشه بسیار پخته و عاقلانه عمل میکند. میلاد بچه مثبت خانواده ماست. (میخندد)
فیلم های سینمایی زیبا بروفه
پایان دوم (یعقوب غفاری ۱۳۸۹)
پرتقال خونی (سیروس الوند ۱۳۸۹)
احضار شدگان (آرش معیریان ۱۳۸۶)
یک مرد، یک شهر (حسن هدایت ۱۳۸۶)
دوشیزه (محمد درمنش ۱۳۸۱)
بی همتا (جهانگیر جهانگیری ۱۳۸۰)
پر پرواز (خسرو معصومی ۱۳۷۹)
مانی و ندا (پرویز صبری ۱۳۷۹)
شب روباه (همایون اسعدیان ۱۳۷۵)
سایهها (حسین شهابی ۱۳۸۴)
سریال های زیبا بروفه
سریال هاتف
آسپرین
رخنه (حسین تبریزی) (۱۳۹۲)
موج و صخره (مجید صالحی ۱۳۹۰)
مار و پله (۱۳۸۵)
ریحانه (۱۳۸۴)
پول کثیف (۱۳۸۴)
طلسمشدگان (۱۳۸۳)
مجید دلبندم ( رضا عطاران ۱۳۷۷)
با اجازه (۱۳۷۵–۱۳۷۴)
زیر گنبد کبود (۱۳۷۴)
فیلم های تلویزیونی
حس تماس (داریوش یاری ۱۳۹۱)
دوباره زندگی (سید علی سجادی ۱۳۸۸)
سکو
نشانی لالهها (اکبر منصورفلاح)
بلور باران (شاهد احمدلو ۱۳۸۹)
آخرین مجرد (محمدرضا فاضلی ۱۳۸۹)
دانلود قسمت 15 سریال شهرزاد فصل دوم 2
قسمت پانزدهم فصل دوم سریال دیدنی شهرزاد را می توانید با کیفیت بالا و لینک مستقیم دانلود کنید.
خلاصه داستان قسمت ۱۵ : قباد در ملاقاتی که با سروان دارد با او به درگیر مشود و نصرت او را از خانه قباد بیرون می کند. همچنین عده ای قصد کشتن شاپور را دارند و در مکانی روی او چندین اسلحه میکشند . همچنین قباد از رفتارهایی که در این مدت با شیرین داشته احساس پشیمانی میکند و از طرفی هاشم بلقیس را کشته است و … .
زمان پخش: دوشنبه 17 مهر
طبق اعلام شرکت پخش قسمت پایانی سریال شهرزاد این هفته به دلیل ایام سوگواری پخش نمیگردد و دوشنبه هفته آینده (17 مهرماه) قابل دانلود خواهد بود . جهتن اطلاع دقیق از زمان پخش در کانال ما عضو شوید : @ariapix
دانلود تیزر این قسمت – Download
پشتیبانی دانلود
در صورت برزو خطا و مشکلات در دانلود و پرداخت هزینه می توانید از طریق زیر اقدام کنید.
شماره پشتیبانی (ساعات اداری): 02177729557 , پشتیبانی تلگرام: @Shop_Upera_Bot و @Srmweb
صفحه راهنما : shop.upera.co/pages/guide
بازیگران : شهاب حسینی / مصطفی زمانی / ترانه علیدوستی / پریناز ایزدیار / سام نوری / رضا کیانیان / امیر جعفری
دانلود فیلم سینمایی ایرانی بمب به کارگرددانی پیمان معادی با لینک مستقیم کامل و رایگان
ژانر فیلم : اجتماعی تاریخی | کارگردان : پیمان معادی | تهیه کننده : مهدی داوری | سال ساخت : 1396 | فرمت : MP4 | کیفیت : hd 1080p 720p
بازیگران : لیلا حاتمی , پیمان معادی , سیامک انصاری , حبیب رضایی و …
خلاصه داستان : فیلم به زندگی یک خانواده در دهه 60 و زمان جنگ میپردازد.
دانلود و خرید قانونی فیلم بعد از اکران قرار خواهد گرفت.
زمان احتمالی اکران : جشنواره فیلم فجر 96 – بهمن ماه
درباره کارگردان :
پیمان معادی کارگردان,بازیگر و فیلمنامه نویس ایرانی متولد 9 تیرماه 1346 در نیویورک می باشد و 46 سال دارد.
تحصیلات : . وی فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانشگاه آزاد کرج سال (1373) می باشد.
فیلم بمب دومین تجربه کارگردانی او بعد از فیلم برف رو کاج های می باشد
دانلود فیلم به وقت شام به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا با لینک مستقیم
فیلم سینمایی ایرانی به وقت شام با کیفیت بالا و حجم کم رایگان برای دانلود قرار خواهد گرفت.
ژانر فیلم : حماسی | کارگردان : ابراهیم حاتمی کیا | تهیه کننده : محمد خزاعی | سال ساخت : 1396 | فرمت : mp4 | زمان اکران : جشنواره فجر 96
خلاصه داستان : «به وقت شام» درباره داعش و تهدیدات تکفیریهاست این فیلم که تنها دو بازیگر مرد ایرانی در آن حضور دارند
بازیگران : بابک حمیدیان , هادی حجازی فر و چند بازیگر روسی …
لینکهای دانلود
لینکهای دانلود و خرید قانونی فیلم بعد از اکران در همین صفحه قرار میگیرد.
درباره کارگردان به وقت شام :
ابراهیم حاتَمیکیا (متولد ۱ مهر ۱۳۴۰ در تهران) کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر و بازیگر سینمای ایران است. وی دانش آموخته رشته سینما ( گرایش فیلمنامهنویسی ) از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر است. وی فعالیتهای سینمایی خود را با ساخت فیلمهای کوتاه و مستند در رابطه با سینمای جنگ آغاز کرد . فیلم آژانس شیشه ای , بادیگار ,چ , دعوت و … از جمله فیلمهای این کارگردان می باشد.
دانلود فیلم سینمایی سد معبر با کیفیت بالا Hd با لینک مستقیم و رایگان
ژانر فیلم: اجتماعی | کارگردان : محسن قرایی | نویسنده : سعید روستایی | سال ساخت : 1395 | اکران و پخش : 96 | فرمت : MP4
خلاصه داستان : این فیلم داستان زندگی یک مامور شهرداری به نام قاسم با بازی حامد بهداد است که در حین انجام شغلش وارد اتفاقاتی می شود.
بازیگران : حامد بهداد , باران کوثری , نادر فلاح , محسن کیایی
به زودی بعد از اکران لینکهای دانلود فعال میگردد. به صورت قانونی و حلال بخرید و دانلود کنید.
دانلود تیزر فیلم – Download
پخش انلاین
مصطفی زمانی متولد 30 خرداد 1361 در فریدونکار می باشد و اصالتا از خطه شمال کشور می باشد. او هم اکنون 35 سال سن دارد.
تحصیلات وی کارشناس مدیریت صنعتی می باشد.
وی در سال 1383 با حضور در سریال یوسف پیامبر به کارگردانی مرحوم فرج اله سلحشور به عنوان نقش اصلی اش ( حضرت یوسف یا یوزارسیف ) توانست به خوبی شناخته شود.
پس از آن پیشنهای بسیاری برای بازی در فیلم های سینمایی و سریالهای تلویزیونی داشت.
سریال در چشم باد دومین سریالی بود که او در آن حضور داشت و بعد از ان بیشتر در پروژه های سینمایی مشغول بود.
وی در سال 94 در سریال شهرزاد به کارگردانی حسن فتحی که به یکی از پرطرفدارترین و پربیننده ترین مجموعه تبدیل گردد به عنوان یکی از نقش های اصلی ( نقش فرهاد ) حضور داشت.
مصطفی زمانی تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد. وی در این خصوص گفته : ازدواج به قصد نیست. می افتی توی ش. هر وقت شد می پریم.
اینستاگرام مصطفی زمانی : instagram / mostafazamanif
عکس از مصطفی زمانی در پشت صحنه سریال شهرزاد
مصطفی زمانی: عشق هورمونی است
قدیمی ها می گفتند مرد گریه نمی کند، شما با این طرز فکر موافقید یا مثل فرهاد، گریه را برای مرد عار نمی دانید؟
مرد گریه نمی کند؟ مرد غلط می کند! مرد مگر انسان نیست؟
اگر برای بازی در یک نقش مجبور باشید گریه کنید و گریه تان نگیرد، چه می کنید؟
تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. نمی دانم چرا، گریه همیشه دم دستم است.
پس راحت گریه می کنید؟
ای… غم به دل ما راحت می نشیند.
چرا راحت گریه می کنید؟
این به ذات و طبیعت هر کسی بر می گردد و من با طبیعتم نمی جنگم.
در این صورت نقش فرهاد به شخصیت خودتان شبیه است.
بله به دوران بیست و دو سالگی ام نزدیک است ولی به الان نه.
الان چه فرق هایی با آن دوران کرده اید؟
الان بیشتر به احساسات می خندم.
اگر الان در موقعیت مشابه در سریال شهرزاد و در مثلث عشق قرار داشتید، عکس العمل شخصی تان چه بود؟
مصطفی زمانی مرد عاشق پیشه شهرزاد : مرد غلط می کند گریه نکند!
نمی دانم. فکر می کنم خودزنی می کردم. یعنی تسلیم منِ خودم می شدم. می دانید چه می گویم؟
نه!
یعنی سعی نمی کردم با این مسئله بسازم. خودم را می خوردم. از خودم و درون
خودم که باعث شده این اتفاق عاشقانه برایم بیفتد، انتقام می گرفتم.
چطور انتقام می گرفتید؟
پدر خودم را در می آوردم و به خودم خیانت می کردم. قطعا با این اتفاق نمی ساختم.
این نساختن شما از جنس مقاومت نبود؟ اینکه با رقیب عشقی مبارزه کنید؟
نه ببینید فرهاد به جای اینکه مبارزه کند، می پذیرد.
این ماجرا در مورد شخصیت خودتان چطور است؟ خود شما چطور رفتار می کنید؟
من می توانم بپذیرم، اما به نظرم خوشمزگی اش به این است که نپذیری. می دانید، گاهی اوقات دلت می خواهد به خودت خیانت نکنی. دلت می خواهد بپذیری. اصلا از نظر من عشق پذیرفتنی نیست. عشق باید جور دیگری دست و پا بزند، به همین خاطر پذیرفتن مسخره است.
به نظرتان فرهاد چقدر بازنده است و چقدر عاشق؟
بازنده کسی است که در عشق فکر می کند. فرهاد که فکر نمی کند. فرهاد، اگر
دقت بکنید، یک عشق را تا ته می رود. عشق برنده و بازنده ندارد. عشق رفتن
است که فرهاد می رود. فرهاد آدمی است که با قلبش زندگی می کند. جهان اطرافش
را درک می کند اما تصمیماتش را با قلبش می گیرد.
شما با چندضلعی عشقی موافقید؟
خیلی. اصلا طنز عشقی راه بیندازیم. این جمله از یک دوست عزیزی است
که می گوید عشق هم جزئی از عمل و عکس العمل است. من خیلی وقت ها دوست
داشتم، عشق ها را واکاوی کنم، نهایتان به طنز عجیبی می رسیم. خیلی وقت ها
خودمان هم نمی دانیم چیست، به نظر من خیلی از عشق ها به غرایز باز می گردد.
یعنی عشق ها را هورمونی می بینید؟
آره. به نظر من هورمونی است. یعنی حتی عکس العمل و عمل هم نیست. خیلی عقب افتاده تر از این حرف هاست. بیشتر هورمونی است.
به نظر شما، شکل عشق ها در گذشته و حال فرق کرده؟
نه. به نظر من عشق های قدیم با عشق های الان فرقی نکرده است. تصوری که
عاشق ها از هم دارند فرق می کند. می دانید، تصویر یکدیگر را دوست دراند.
چون دنیا به وسیله اینترنت بزرگتر شده، آدم ها به خودشان در عشق شان شک می
کنند. قبلا ثبات داشتند. عشق یک خلوت لازم دارد و الان دنیا در این خلوت
هست و خودت را مقایسه می کنی در حالی که عشق منحصر به فرد است و نباید
قیاسش کرد. شما اگر چیزی را باور کنید، هست و اگر چیزی را باور نکنید،
نیست. الان دلشان نمی خواهد باور کنند. قدیم ها باور می کردند و آدم ها با
باورهایشان زندگی می کردند اما الان نه.
شما تا به حال عاشق شده اید؟
دوبار! اولین بار فکر کنم 19 یا 20 سالم بود. دومین بار هم بماند.
در این عشق ها اتفاقات بامزه ای برایتان افتاده است؟
بامزگی و جذابیتش این است که نمی دانی و نمی فهمی که عاشق شدی و این خیلی
برایم بامزه بود. یعنی آن موقعی که فهمیدم یک خنده قشنگ به خودم کردم. گفتم
باریکلا! بالاخره شدی.
همان 19 سالگی؟
نه. بعدیش. 19 سالگی خیلی زجر داشت. خیلی احساسی بودم.
تا به حال نقش کمدی به شما پیشنهاد شده است؟
نقش کمدی نه، اما موقعیت کمدی خوب، آره. نقش کمدی، بستگی به این دارد که
چه نقشی باشد. چیزی که طنز در آن باشد را من خیلی دوست دارم، درواقع عاشقش
هستم. ولی کاراکتری که خوشمزه باشد را نمی فهمم. چون در آن صورت باید
براساس خوشمزگی هایی که مردم دوست دارند جلو برویم و در این صورت ساختارمان
با هم نمی خواند.
یعنی خیلی با جنس کمدی های امروز سینما موافق نیستید.
قطعا همینطور است. یعنی خوشمزگی ذات آدم هاست و نمی شود اسم آن را سینمای کمدی بگذاریم.
از ژانر فرهیخته شهرزاد، می توانید بروید به نقش زینال بندری؟
آره. خیلی راحت. برای من خیلی آسان است البته به شرطی که بجا باشد. مثل همین کار «آه ای عبدالحلیم» که امیدوارم خوب دربیاید. اگر همه چیز سر جایش باشد، هر نقشی را می توان بازی کرد به شرطی که من در روحیات زندگی ام سرجایم باشم. کار هنری یک کار گروهی است و به نظر من به همین دلیل است که فیلم های خوب زیادی ساخته نمی شود.
عجیب ترین بیماری ای که به آن دچار شده اید چه بوده؟
دو سال پیش می خواستم روزه بگیرم. روز اول روزه گرفتن آپاندیسم ترکید. برایم اتفاق بامزه ای بود.
اگر یکی به شما بگوید می خواهد حرف مهمی بزند و شما را کنجکاو کند ولی بعد بگوید ولش کن مهم نیست، با او چه کار می کنید؟
من خودم این شیطنت را برای کسانی که کنجکاو هستند دارم. یعنی اگر بدانم کنجکاو هستند، از قصد این کار را با آنها می کنم.
اگر کسی این کار را با خود شما بکند، چه کار می کنید؟
هیچی. وقتی خودم این رکب را به همه از کسی
چنین رکبی نمی خورم. ولی ممکن است ادا دربیاورم و خواهش کنم بگوید که فکر
کند حرفتان مهم است.
رابطه تان با سلفی چطور است؟
من اصلا نمی فهمم این دنیایی را که آدم ها از خودشان عکس می گیرند ولی خب،
مجبورم بندازم. وقتی از خودم عکس می اندازم خیلی خیلی برایم خنده دار است.
چون همیشه یکی در مغزم می گوید که آدمیزاد مگر از خودش عکس می گیرد نمی
دانم این به عادت هر کسی بر می گردد، نه اینکه بگویم خوب یا بد است.
سلفی مصطفی زمانی با ترانه علیدوستی و حسن فتحی
فیلم های سینمایی
سارا و آیدا
لابی
یک روز بخصوص
تیک آف
ماهی سیاه کوچولو
جامه دران
خط ویژه
آینه شمعدون
برلین ۷-
جیب بر خیابان جنوبی
من همسرش هستم
قصه عشق پدرم
ملکه
یک عاشقانه ساده
سوت پایان
پریناز
بوی گندم
قصه پریا
کیفر
بدرود بغداد
آل
سریالها
شهرزاد (فصل 1و 2 و 3)
در چشم باد
یوسف پیامبر
عکسی از مصطفی زمانی و شهاب حسینی و حسن فتحی در پشت صحنه سریال شهرزاد
سریال سایه بان به کارگردانی برادران محمودی برای پخش از یکی از شبکه سیما در حال تولید می باشد . این سریال یکی از مجموعه های پربازیگر می باشد و هنرمندان زیادی در آن حضور دارند . در ادامه به معرفی این سریال می پردازیم.
زمان پخش : این سریال زمستان 96 از شبکه دوم سیما پخش می شود.
اسامی بازیگران با نقش
امین تارخ در نقش مهران / آزیتا حاجیان در نقش مهشید / بهزاد فراهانی در نقش دایی خسرو / علی اوسیوند در نقش صباحی / پریوش نظریه در نقش رعنا / محمدرضا غفاری / مجتبی پیرزاده در نقش سهراب / آرمان درویش در نقش سعید/ هستی مهدوی در نقش نسرین/ کاوه خداشناس در نقش قربان / افسانه کمالی در نقش سارا / سامان صفاری در نقش آرمان/ خاطره حاتمی در نقش فریبا / افشین اخلاقی / سینا مهراد / ساقی حاجی پور / زهرا بهروز منش / مهری آل آقا / جعفر کرمانی / نگار جعفری
سایه بان قصه زندگی امروز ما و شماست. دو رفیق که در منطقه ای کارگر نشین بزرگ شده اند، تا پای جان تلاش می کنند تا با امید چراغ خانه هایشان را روشن نگه دارند. ایستاده اند در برابر سرنوشت سرکش. عشق و ایمان، خون می شود در رگ هایشان تا از پا نیفتند و دلخوش بمانند به رحمت خدا و فرداهای بهتر اما زخمی در راه است زخمی که سنگ محکی است برای رفاقت دیرینه شان …
هستی مهدوی در سریال سایه بان
بهزاد فراهانی در نمایی از مجموعه
امین تارخ بازیگر فیلم سایه بان
عوامل سریال سایه بان
نویسنده: سعید دولتخانی، جمشید محمودی، ناظر کیفی: سیدهادی موسوی، مدیر تصویربرداری: امیر موسوی، تصویربردار: مهدی رضایی، دستیاران تصویربرداری: فرهاد رستمی، مهدی میر اعلایی و مسلم میرشکاری، سینه موبیل: میلاد عباسی پور حسین ایمانی، طراح گریم: محمدرضا قومی، مجری گریم آقایان: سعید سدابی، مجری گریم بانوان: شیرین زواری، تدوین: نیما جعفری جوزانی، دستیاران: فرشید فارسیجانی، لیلی نوروزی.
جلوه های ویژه بصری: علیرضا قادری اقدم، مدیر صدابرداری: سعید بجنوردی، دستیاران صدا: فرزین زند و حمیدرضا محب، طراح صحنه: امیرحسین باباییان، دستیار اول صحنه: سامان دلشاد، مدیر صحنه: مهدی ابراهیمی، دستیاران صحنه: میلاد رازی و محمد فخری، منشی صحنه: مرجان تاجیک عکاس: فتاح ذی نوری،.
طراح لباس: مهرناز اکبری، دستیار لباس: المیرا شیر انگیز، دستیار اول و مدیر برنامه ریزی: فرزاد رحمانی، برنامه ریز: احسان طرخورانی، دستیار کارگردان: بهروز هداوند، محمد مهرورز، محمد خان محمد، مجری طرح: شیما قنبری، مدیر تولید: سامان شعشعه، مشاور تهیه کننده: ارشاد محمودی، مدیر تولید پیش تولید: علیرضا باقربیگی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، دستیار اول تدارکات: احسان رشیدیان، دستیاران تدارکات: رسول عابدی، مصطفی سلطانی زاده، مصطفی حسنی، علی اسماعیلی، مسئول سرویس: سعید رفیع زاده، مسئول هنروران: حمید بخشی، نماینده هنروران: آرش منتظری هستند.
سریال سرزمین مادری به کارگردانی کمال تبریزی بالاخره پس از چندین سال از نیمه مهرماه 96 از شبکه سه پخش میگردد.
این سریال دو سال قبل که سرزمین کهن نام داشت و 3 قسمت از آن روی آنتن را اما با اعتراضات عده ای روبه رو شد و پخش آن متوقف گردید .
زمان پخش : این سریال از جمعه 14 مهرماه 96 در حدود 45 قسمت از ساعت 20:45 از شبکه سه 3 پخش میگردد.
در ادامه به معرفی داستان و بازیگران سریال می پردازیم.
اسامی بازیگران با نقش شان
نیکی کریمی / محمدرضا فروتن / شهاب حسینی / حسن پورشیرازی / فرشته صدر عرفایی / جعفر دهقان / امیر آقایی / شبنم قلی خانی / الهام حمیدی / ثریا قاسمی / پریوش نظریه / سعید راد / آرش مجیدی / علی شادمان / پژمان بازغی / هنگامه قاضیانی / میتراحجار / پرویز پورحسینی / حسین محجوب / بیتا فرهی / هومن سیدی / مهرداد ضیایی / لیلا زارع / آشا محرابی / محسن تنابنده / جواد عزتی / رسول نقوی / شیوا بلوچی / متین حیدرنیا / امین رحیمی / درشن سینک / بهرام کمیجانی / فریبرز گرم رودی / حسین مهری و …
این سریال تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران از سال ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی را در بستر زندگی یک پسربچه به نام رهی بررسی می کند.
سر بچه ای بنام رهی که بعد از بمباران دهکده ای توسط نیروهای متفقین ،از زیر آوار بیرون کشیده میشود . رهی پس از چند روز مراقبت توسط مادرش ، راهی تهران میشود . سالها بعد او در یک خانواده توده ای بزرگ میشود ، اما بر اثر به وقوع پیوستن ماجراهایی ،او به خانواده درباری سپرده میشود.در این خانواده است که او رفته رفته به هویت خود پی میبرد و …
فاز اول این سریال در دهه ۳۰ است، فاز دوم در دهه ۴۰ و فاز سوم در دهه ۵۰ می گذرد و این تغییر زمان که از فاز یک تا فاز سه حدود ۲۰ سال بود باعث شد بعضی از شخصیت های سریال در فاز سوم تغییر کنند. از جمله این بازیگران می توان به آرش مجیدی، پریوش نظریه، سعید راد و… اشاره کرد.
شهاب حسینی و جعفر دهقان در نمایی از سریال
اسم بازیگران فیلم سرزمین مادری
امیر آقایی و هنگامه قاضیانی بازیگر فاز 3 سرزمین مادری
نیکی کریمی و شهاب حسینی بازیگران سریال سرزمین مادری
دانلود فیلم ایرانی ایتالیا ایتالیا با لینک مستقیم و کیفیت بالا HD
Download Italy Italy Movie by Kaveh Sabaghzadeh
دانلود مستقیم و رایگان فیلم سینمایی ایتالیا ایتالیا با حجم کم
ژانر فیلم : عاشفانه | کارگردان : کاوه صباغ زاده | سال ساخت : 1395 | مدت زمان : 120 دقیقه | فرمت : mp4 | سال پخش : 1396 | تهیه کننده : مهدی صباغ زاده | شروع اکران : مهر 96
لینکهای دانلود
دانلود فیلم به صورت قانونی بعد از پایان اکران فیلم ( اواخر سال 96)
بازیگران فیلم ایتالیا ایتالیا
حامد کمیلی / سارا بهرامی / همایون ارشادی / فرید سجادی حسینی
داستان فیلم ایتالیا ایتالیا
داستان این فیلم در رابطه با آشنایی یک مرد و زن است به واسطه حضور در ساخت یک اثر سینمایی اتفاق می افتد . این رابطه کم کمک عمق میگیرد و منجر به ازدواج این زوج می شود اما این زوج در زندگی خود دچار اختلافاتی می شوند و … .
حواشی فیلم
سارا بهرامی بازیگر زن این فیلم برای در جشنواره فیلم فجر 35 برای بهترین بازیگر نقش اول زن کاندید سیمرغ بلورین گردید.
از نکات قابل توجه این فیلم استفاده از موزیک ها و آهنگهای ایتالیایی است .
عکسهای فیلم
پخش آنلاین
دانلود فیلم ملی و راه های نرفته اش با لینک مستقیم و کیفیت بالا
دانلود رایگان فیلم سینمایی ملی و راههای نرفته اش
نویسنده و تهیه کننده و کارگردان : تهمینه میلانی | سال ساخت : 1395 | فرمت فیلم : mp4 | پخش سال 96 | مدت زمان : 110 دقیقه
Downlod Meli Va Rahhaye narafte Movie Diector Tahmine Milani
این لینکهای بعد از پایان اکران فیلم و پخش در شبکه نمایش خانگی فعال میگردد و توانید با خرید قانونی ببینید.
بازیگران ملی و راه های نرفته اش :
میلاد کی مرام | ماهور الوند ( بازیگر دختر فیلم در نقش ملیحه) , السا فیروزآذر / جمشید هاشم پور / افسر اسدی / جمشید جهانزاده / فرزانه نشاط خواه / ستاره اسکندری / سارا خویینی ها / مسعود فروتن و فلور نظری
داستان فیلم ملی و راه های نرفته اش
داستان فیلم به این صورت است که ملیحه، دختر جوان و کمتجربه عاشق جوانی به نام سیامک میشود و بر خلاف میل خانواده، با او ازدواج میکند و به زودی تفاوت دیدگاه و اختلاف فرهنگی بین این دو آشکار میشود.
نقد کوتاه فیلم
در « مَلی و راه های نفرفته اش » تهمینه میلانی بار دیگر داستانی را روایت کرده که در آن مردان هیولا و روان پریش می باشند و شخصیت زن اصلی داستان نیز قربانی جنون آنان معرفی می شود. البته در تمام نقاط دنیا فیلمسازان زنی حضور دارند که در آثارشان رگه های فمینیستی یافت می شود.
اما تفاوت بارز کارگردانان زن بین المللی و تهمینه میلانی در این است که آنها قصه جذاب و پرداخت شده ای برای روایت دارند که می توان به راحتی به تماشای آن نشست و از آن لذت برد کما اینکه بخواهند در آن وجه فمینیستی بکار ببرند.
گالری عکسهای فیلم
پخش آنلاین فیلم
مریم شاه ولی بازیگر جوان تلویزیون متولد سال 1375 می باشد و 21 سال سن دارد.
تحصیلات : وی دانشجوی مهندسی عمران می باشد.
وی دوره های بازیگری را در دانشگاه تهران گذرانده است و در کارگاههای بازیگر هومن سیدی و سیامک صفری نیز شرکت کرده است.
وی در فیلمهای پارادیس به کارگردانی علی عطشانی و جوراب شو و ویولن به کارگردانی علیرضا محمودزاده و سریال کیمیا حضور داشته است . جدیدترین کار او نیز حضور در سریال نفس شیرین در نقش مبینا دختر حاج علی می باشد که ایام محرم 96 از شبکه سه سیما پخش گردیده است.
صفحه رسمی در اینستاگرام : instagram / maryamshahvaliii
مجموعه تصاویر جدید از بازیگران و هنرمندان ایرانی ویژه مهر ماه 1396 را برای شما آماده کرده ایم که به همراه بیوگرافی شان می توانید در ادامه مشاهده نمایید.
هنرمندان ایرانی
جهت مشاهده بیوگرافی هر بازیگر با کیلیک بر روی اسم ان می توانید به صفحه آن هنرمند وارد شوید.
عکس جدید از پریناز ایزدیار
حمید گودرزی و داریوش یاری
مرجانه گلچین و خواهرش
نگار جواهریان در اکران فیلم نگار
مهناز افشار بازیگر زن سینما
سام درخشانی / مهرماه 96
لیلا اوتادی بازیگر زن / مهر 96
عکس جدید از ساره بیات
هدیه تهرانی
دانلود فیلم ایرانی ماجان با لینک مستقیم , دانلود ماجان با کیفیت اصلی hd و حجم کم
ژانر : اجتماعی | سال ساخت : 1395 | کارگردان : رحمان سیفی آزاد | تهیه کننده : محمدمهدی عسکر پور | پخش در نمایش خانگی : پاییز 96 | فرمت : mp4
خلاصه داستان : فیلم روایتگر قصه زوجی است که با چالش بزرگی در مواجه با فرزند خود روبرو هستند.
بازیگران : مهتاب کرامتی , فرهاد اصلانی , سیما تیرانداز , بهنوش بختیاری , بازیگر نوجوان محمد مهدی احدی
لینکهای دانلود و خرید قانونی فیلم ماجان – به زودی پس از پخش فعال میشود
دانلود با کیفیت 1080p
دانلود با کیفیت 720p
دانلود با کیفیت 480p
بیشتر در باره موضوع فیلم ماجان
فیلم «ماجان» خانوادهای را ترسیم میکند که کودکی معلول دارند؛ اما رویکرد وی بیش از آنکه متمرکز بر مشکلات زندگی چنین خانوادهای باشد، بر اختلافات درونی و پذیرش چنین فرزندی در یک خانواده روستایی متمرکز است. ماجان، مهتاب کرامتی، عاشق کودک معلولش، احسان است اما همسرش که فرهاد اصلانی نقشش را ایفا میکند، وجود این کودک را کفارهای برای گناهانش میداند و سعی دارد با فشار آوردن به ماجان او را وادار کند که احسان را به یک آسایشگاه بفرستد. این خط اصلی فیلم «ماجان» است.
همچنین فیلمهای زیر را دانلود کنید
دانلود فیلم آینه بغل
دانلود فیلم سینمایی آینه بغل با لینک مستقیم و کیفیت hd 1080p , دانلود رایگان فیلم اینه بغل با بازی محمدرضا گلزار
ژانر : طنز اجتماعی | کارگردان : منوچهر هادی | تهیه کننده : منصور سهراب | سال ساخت : 1396 | زمان اکران : احتمالا نوروز 97 | فرمت : mp4
خلاصه داستان : قیمت اینه بغل ماشین بعضی ها برابر تمام زندگی خیلی هاست… .
بازیگران : محمدرضا گلزار , جواد عزتی , نازنین بیاتی , مه لقا جابری , یکتا ناصر
دانلود با کیفیت 1080p
دانلود با کیفیت 720p
دانلود با کیفیت 480p
دانلود با کیفیت 360p
عکسهای فیلم
دانلود قسمت 14 چهاردهم سریال شهرزاد فصل 2
دانلود قسمت 14 فصل دوم شهرزاد با لینک مستقیم
دانلود سریال شهرزاد قسمت چهاردهم فصل دوم غیر رایگان
ژانر : تاریخی و عاشقانه | کارگردان : حسن فتحی | تهیه کننده : محمد امامی | فرمت : mp4 | سال ساخت : 1395 | مدت زمان : 60 دقیقه
خلاصه داستان قسمت ۱۴ : قباد در یک مراسم که فرهاد و شهرزاد هم حضور دارند هزینه ایتام و کودکان بی سرپرست را برعهده میگیرد . همچنین عمه بلقیس با اکرم درگیر می شود اما اکرم به وی میگوید خیلی چیزها در باره قباد و نصرت میداند . عمه بلقیس به مرگ طبیعی بزرگ آقا مشکوک می شود و میگوید که احتمال می دهد کار نصرت باشد و … .
خرید و دانلود آنی کیفیت HQ 1080p – حجم 2.46 گیگ (قیمت : 2500 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 1080p – حجم 1 گیگ (قیمت : 2000 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 720p – حجم 820 مگابایت (قیمت : 1800 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 480p – حجم 430 مگابایت – (قیمت : 1500 تومان)
دانلود تیزر و آنونس این قسمت – Download
پشتیبانی دانلود
در صورت برزو خطا و مشکلات در دانلود و پرداخت هزینه می توانید از طریق زیر اقدام کنید.
شماره پشتیبانی (ساعات اداری): 02177729557 , پشتیبانی تلگرام: @Shop_Upera_Bot و @Srmweb
صفحه راهنما : shop.upera.co/pages/guide
در کنار سکانسهایی تماشایی نظیر مکالمه بلقیس و شیرین در آسایشگاه جدید که از برخورد پرستاران تا دکوراسیون بسیار متفاوت از تیمارستان قبل است، تا پشیمانی شاپور از رفتارهایش که در اکثر مواقع بهواسطه بازی فوقالعاده بازیگران محقق شدهاند، چندان بینقص ظاهر نمیشود.
مواردی همچون اضافه کردن رابطه گذشته هاشم و بلقیس به داستان و تمرکز بیش از اندازه روی رابطهای که پر است از تناقض و روند تکراری لو دادن بخشی از اپیزود در قالب طرح روی جلد، به تجربه کلی صدمه میزنند. با این وجود که روند کند همچنان حفظ شده، سرانجام اتفاقات اپیزود قبل به نمایش در نیامد و قباد در دقایق کوتاهی حضور داشت، اما نمیتوان اپیزود سیزدهم را تمام بیاثر و خستهکننده دانست، بلکه این اپیزود جزء معدود قسمتهایی است که در هنگام مشاهده آن متوجه گذر زمان نخواهید شد.
بازیگران : شهاب حسینی , ترانه علیدوستی , رویا نونهالی , مهدی سلطانی , مصطفی زمانی , گلاره عباسی , پرویز فلاحی پور , امیر حسین فتحی
تصاویر مربوطه
دانلود قسمتهای قبلی
قسمت سیزدهم
خرید و دانلود آنی کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان)
قسمت دوازدهم
خرید و دانلود آنی کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان)
خرید و دانلود آنی کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان)
قسمت یازدهم
خرید و دانلود کیفیت HQ 1080p (قیمت : 2500 تومان)
خرید و دانلود کیفیت 1080p (قیمت : 2000 تومان)
خرید و دانلود کیفیت 720p (قیمت : 1800 تومان)
خرید و دانلود کیفیت 480p (قیمت : 1500 تومان)
قسمت دهم
بیوگرافی و زندگینامه
سارا منجزی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد 6 مهرماه سال 1361 در اهواز می باشد و 35 سال سن دارد و اصالتا اهل اهواز است.
تحصیلات : وی فارغ التحصیل رشته معماری در مقطع کارشناسی است.
وی به واسطه محمدرضا شریفی نیا وارد سینما شد و حضور او در فیلم خنده در باران در سال 90 اولین تجربه بازیگری او در سینما و سریال کلاه پهلوی اولین سریال او می باشد.
او یک برادر به نام علی دارد که او هم وارد سینما شده است.
سارا منجزی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.
instagram : saramonjezipour
من و علی خیلی به هم نزدیک و وابسته هستیم. البته یک برادر دیگر هم داریم که خیلی عشق است اما از آنجا که علی بچه کوچک خانواده است یک جور دیگری دوستش داریم. او بچه موفقی است و امیدوارم همیشه هم موفق باشد. یادم هست یک سال میخواستم به اهواز بروم از او خواستم همراهم باشد تا در راه با هم حرف بزنیم و صحبت کنیم تا حوصلهام سر نرود و احساس تنهایی نکنم اما او از خود تهران تا اهواز را در خواب بود.
ظاهری مناسب به سبک سارا متجزی
ظاهری زیبا و آراسته داشتن فقط به آرایش داشتن نیست. پوست خوب، دندان های سفید و مرتب، موهای مرتب و آراسته نیز در داشتن یک ظاهر ایده آل و مرتب نقش مهم و تاثیرگذاری دارند. سارا متجزی راهکارها و توصیه های جالبی برای داشتن پوستی سالم و بی عیب و نقص دارد که در گفتگویش با ما به آنها اشاره کرده است، توصیه هایی که به گفته خودش آنها جزیی از سبک زندگی اش شده اند.
از خواب شب غافل نشوید
شب نخوابیدن و بیدار ماندن های طولانی متاسفانه در کار ما زیاد است و ما بیشتر مواقع به خاطر موقعیت کاری که داریم مجبور هستیم شب بیداری داشته باشیم که البته این موضوع اجتناب ناپذیر است، برای مثال سکانسی که قصه اش در شب اتفاق می افتد را باید همان زمان فیلمبرداری کنیم و ما نیز باید همان زمان سر مکار حضور داشته باشیم. این موضوع بدون شک تاثیر زیادی روی صورت افراد حالا چه بازیگرها چه کسانی که مشاغل دیگر دارند، می گذارد.
من در مقاله ای که می خواندم نوشته شده بود سعی کنید از ساعت 10 شب به بعد بخوابید. این نکته را پزشک زیبایی خودم هم همیشه به من یادآوری می کند. دلیل این نکته هم این است که در بدن کلاژنی وجود دارد که روی پوست و مخصوصا دور چشم تاثیر خیلی زیادی می گذارد و اگر خواب در زمان مناسب اتفاق بیفتد، این کلاژن ساخته و باعث می شود پوست دچار پیری زودرس نشود.
شاید شما هم افرادی را دیده باشید که دور چشم شان تیره است. یکی از دلایل این موضوع شب نخوابیدن و خواب نامناسب است، در حالی که اگر خواب به موقع صورت بگیرد همان کلاژن این مشکل را برطرف می کند. آزادسازی این کلاژن ها در بدن زمان به خصوصی دارد و به همین دلیل است که پزشکان و متخصصان زیبایی تاکید زیادی روی زمان مناسب خواب شب دارند.
سادگی هیچ وقت از مد نمی افتد
مردم معمولا به عنوان یک الگو به بازیگران و هنرمندانی که چهره هستند نگاه می کنند، بنابراین یک بازیگر باید حواسش باشد تا همیشه درست و متناسب لباس بپوشد و در عین حال آراسته باشد و عرف جامعه را هم رعایت کند چون دیده می شود. خیلی ها هستند که تو را نگاه می کنند و دوست دارند که شبیه تو باشند پس باید در انتخاب لباس و پوشش ات خیلی چیزها را رعایت کنی چون به عنوان یک چهره دیگر خودت نیستی و هزاران چشم تو را می بیند.
واقعیت این است که من اصلا به دنبال مد نیستم و همیشه ساده پوشیدن را می پسندم و فکر می کنم سادگی و در عین حال آراستگی باعث می شود تو مرتب و به روز به چشم بیایی. نظر شخصی من این است که شیک و آراسته بودن به سادگی است تا اینکه بخواهی رنگ های عجیب و غریب یا مدل های مختلف استفاده کنی. سادگی هیچ وقت از مد نمی افتد و همیشه هم طرفداران خاص خودش را دارد.
سریال نفس شیرین
کلاه پهلوی
دختران دم بخت
دردسر بزرگ
پایتخت
سیاه و سپید
کالسکه
تاکسی پلیس
دومینو
سمفونی مرگ
صدای سکوت
خنده در باران
پوست انداختن
زیباتر از رؤی
تی تی مان
تقدیر نهایی
سکوت پروانهها
ذهن خاموش
از یاد رفته
خانهای کنار دریا
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
چهارشنبه خون به پا میشود
۹۰ درجه
لابی