دانلود فیلم ساعت 5 عصر

دانلود فیلم ساعت 5 عصر

دانلود فیلم سینمایی ساعت پنج عصر با لینک مستقیم و چهار کیفیت مختلف

فیلم ساعت ۵ عصر به کارگردانی مهران مدیری

دانلود فیلم ساعت پنج عصر

ژانر فیلم : کمدی | نویسنده و کارگردان : مهران مدیری | سال ساخت : 1395 | مدت زمان : 95 دقیقه | فرمت Mp4 | پخش در نمایش خانگی : به زودی

دانلود تیزر اول فیلم – Download

دانلود تیزر دوم فیلم – Download

لینکهای دانلود فیلم

این لینکهای بعد از پایان اکران فیلم در سینماها فعال میگردد و به صورت قانونی و غیر رایگان می باشد.

دانلود با کیفیت 1080p
دانلود با کیفیت 720p
دانلود با کیفیت 480p
دانلود با کیفیت 360p


دانلود ساعت 5 عصر

خلاصه داستان :این فیلم از 7 صبح تا ۵ بعداز ظهر یک فرد (با بازی سیامک انصاری)  را در تهران روایت می‌کند که آن روز آخرین فرصت آن فرد است که باید کاری را انجام دهد.مهران مدیری به این دلیل که شخصیت اصلی فیلم تنها تا ساعت ۵ عصر وقت دارد که یک امضا بگیرد، نام فیلم سینمایی اش را «ساعت 5 عصر» گذاشت.

بازیگران : سیامک انصاری , مهران مدیری , امیر جعفری , آزاده صمدی , نگین معتضدی , رسول نجفیان

رکورد های فیلم

رکورد اول : تعداد سانس(40 سانس در کورش)
رکورد دوم : فروش اینترنتی
رکورد سوم : فروش اولین روز اکران


تصاویر فیلم

دانلود ساعت پنج عصر

دانلود فیلم ساعت پنج عصر

دانلود سریال شهرزاد فصل دوم قسمت پنجم

دانلود سریال شهرزاد فصل دوم قسمت پنجم

قسمت ۵ فصل 2 شهرزاد با لینک مستقیم و کیفیت بالا ( 4 کیفیت)

جدیدترین قسمت شهرزاد ۲ در تاریخ 2 مرداد از آریا پیکس پخش میگردد.

دانلود قسمت پنجم فصل دوم شهرزاد

ژانر : تاریخی, عاشقانه | کارگردان : حسن فتحی | فرمت : MP4 | تاریخ پخش : 2 مرداد | سال ساخت : 95

خلاصه داستان قسمت پنجم : در این قسمت شاهد اتفاقات جدید از جمله جدایی و طلاق قباد از شیرین خواهیم بود . همچنین قباد با عمه خود نیز بر سر این موضوع بحث مکیند . در پایان قسمت نیز فردی به قصد کشتن قباد به منزل او وارد می شود و ….

تیزر این قسمت – دانلود


لینک های دانلود قسمت 5 شهرزاد

در تاریخ 2 مرداد در همین صفحه


قسمت های قبلی

قسمت چهارم

دانلود با کیفیت فوق العاده ۱۰۸۰ – 2500 تومان
دانلود با کیفیت ۱۰۸۰ – 2000 تومان

دانلود با کیفیت ۷۲۰ – 1800 تومان
دانلود با کیفیت ۴۸۰ – 1500 تومان

قسمت سوم

دانلود با کیفیت فوق العاده ۱۰۸۰ – 2500 تومان
دانلود با کیفیت ۱۰۸۰ – 2000 تومان

دانلود با کیفیت ۷۲۰ – 1800 تومان
دانلود با کیفیت ۴۸۰ – 1500 تومان

قسمت دوم

دانلود با کیفیت فوق العاده ۱۰۸۰ – 2500 تومان
دانلود با کیفیت ۱۰۸۰ – 2000 تومان

دانلود با کیفیت ۷۲۰ – 1800 تومان
دانلود با کیفیت ۴۸۰ – 1500 تومان

قسمت اول

دانلود باکیفیت فوق العاده 1080 ( 2500 تومان)
دانلود با کیفیت1080 (2000 تومان)

دانلود با کیفیت  72 (1800 تومان)
دانلود با کیفیت  480p (قیمت 1000 تومان)

 

تصاویر مربوطه :قسمت 5 شهرزاد

سریال شهرزاد فصل 2 قسمت 5

 

قسمت ۵ فصل ۲ شهرزاد

خلاصه داستان و بازیگران سریال گمشدگان

سریال گمشدگان به کارگردانی رضا کریمی تولید گردیده است تا به زودی از شبکه دوم سیما پخش گردد.

سریال گمشدگان

زمان پخش : این سریال قرار است در ایام تابستان 96 (اواسط مرداد ماه) از شبکه 2 سیما به صورت هر شبی پخش گردد.

در ادامه به معرفی بازیگران و موضوع و داستان سریال ایرانی گمشدگان می پردازیم.

بازیگران گمشدگان

بازیگران سریال گمشدگان

اسم اصلی بازیگران به همراه نقش :

روشنک گرامی در نقش ترنج / بهنام تشکر در نقش پدر ترنج / کوروش تهامی / ستاره اسکندری در نقش شهین / پژمان بازغی / شقایق فراهانی / سعید داخ / کتانه افشاری نژاد در نقش مادر غنچچه / فریبا نادری / مهرداد ضیایی در نقش خسرو / حسن تسعیری / یاسر جعفری / آرزوابی زاده / سارا مهدوی / ادوین راستاد / پرویز پورحسینی / پاشا رستمی / بهاران بنی‌احمدی

همچنین افسانه بایگان به تازگی به جمع بازیگران سریال اضافه شده است.

بازیگران زن و مرد سریال گمشدگان

موضوع و خلاصه داستان سریال گمشدگان

داستان این سریال درباره دختری جوان به نام ترنج است ( با بازی روشنگ گرامی) که در رشته عکاسی تحصیل می‌کند و به این حرفه مشغول است. او برای تغییر شرایط زندگی وارد مسیری می‌شود که اتفاقات پیش‌بینی‌نشده‌ زیادی را به همراه دارد.

گمشدگان یک ملودرام اجتماعی است که با رویکردی آسیب‌شناسانه معضل اعتیاد و وضعیت معتادان را روایت می‌کند.

براساس اظهارات تهیه‌کننده، سریال داستانی شیوا و پرکشش دارد و نقش خانواده و جامعه را در اعتیاد افراد مدنظر قرار می‌دهد.

فیلم گمشدگان

لوکیشن ها و محل فیلمبردای مجوعه

قصه در تهران و شیراز روایت می‌شود؛ بخش‌های مربوط به شیراز پایان سال گذشته تصویربرداری شد و این روزها گروه تولید در تهران مشغول به کار است.

گمشدگان

آهنگ تیتراژ سریال نیز توسط رضا یزدانی خوانده شده است : دانلود تیتراژ سریال گمشدگان

 

داستان سریال گمشدگان ایرانی

کریمی به عنوان کارگردان به موفقیت سریال گمشدگان بسیار امیدوار است؛ او درباره دلایل این امیدواری یادآور می‌شود:

به نظر من و سایر عوامل، این سریال قصه جذابی دارد. همچنین من تمام تلاشم را به کار بسته‌ام تا از تمام تجربه و توانم برای ساخت این مجموعه استفاده کنم و نیز یک گروه حرفه‌ای پشت دوربین و یک گروه بازیگری با انگیزه و توانا جلوی دوربین در ساخت این سریال سهیم هستند.

بنابراین می‌توان امیدوار بود که بینندگان تلویزیون به طور جدی این کار را دنبال کنند و احساس رضایت داشته باشند؛ چون با قصه‌ای قابل باور و واقع‌گرایانه و همین‌طور شخصیت‌هایی ملموس و قابل‌باور مواجه خواهند شد.

 

عکسهای سریال گمشدگان

 

زمان پخش سریال گمشدگان

عوامل سریال گمشدگان

کارگردان: رضا کریمی، نویسندگان: رضا مقصودی و احسان جوانمرد، مدیر تصویربرداری: علیرضا رنجبران، تصویربردار: سجاد حیدری، تدوین: فریدون جامه بزرگ مدیر تولید: مهدی رجبی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز.

عادل معصومیان، طراح صحنه و لباس: پیام سوری، طراح گریم: مجید اسکندری، صدابردار: رضا کنشلو، منشی صحنه: محسن بهاری، مدیر تدارکات: روح‌الله رهبری،، عکاس: علی حمیدنژاد، نورپرداز: نورالدین جعفری، مجری گریم: هادی لطفی، فیروزه پرچمی، شهره خراسانی، ناظر کیفی: سیدهادی موسوی، تهیه‌کننده: علی حجازی مهر

سریال گمشدگان

خلاصه داستان و بازیگران سریال گمشدگان

بیوگرافی بهنام بانی

بهنام بانی

بهنام بانی خواننده موسیقی پاپ در تاریخ 11 مهرماه سال 1366 متولد شده است و 30 سال سن دارد . وی اصالتا دامغانی می باشد و عضو یک خانواده 4 نفری است.

او یک خواهر بزرگتر از خودش دارد و با مادرش فقط 19 سال اختلاف سن دارد.

وی دوران دانشجویی خود را در سال 84 در شهر شاهرود گذرانده است و از همان موقع در عرصه موسیقی فعالیت داشته است اما به گفته ی خودش او سالها تلاش کرد تا شناخته شود و صدایش شنید شود اما در ان مدت موفق نشد.

تا اینکه در یکی دو سال اخیر قطعاتی را با همراهی و تنظیم حامد برادران تولید کردم وارد شرایط جدیدی شدیم که به نوعی آغازگر فاز تازه ای از فعالیت های من در عرصه موسیقی است که طی انعقاد قراردادی با مدیریت موسسه «آوای فروهر» به زودی کارهای جدیدی را آغاز خواهیم کرد.

البته طبق برنامه ریزی هایی که انجام گرفته آلبوم جدیدم با شکل و شمایلی کاملا متفاوت وارد بازار می شود و ما بعد از انتشار آلبوم عملا وارد فاز برگزاری کنسرت ها خواهیم شد که امیدوارم این فضای جدید بتواند دربرگیرنده اتفاقات خوبی باشد.

ازدواج و همسرش

بهنام بانی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد و طبق گفته ی خودش فعلا تصمیمی برای انجام این کار ندارد.

مادر بهنام بانی

بهنام بانی و مادرش

بهنام بانی و حامد برادران

بهنام بانی و حامد برادران آهنگساز و تنظیم کننده آهنگهایش

بیوگرافی بهنام بانی

اینستاگرام بهنام بانی : instagram / Behnambani

عکسهای بهنام بانی

تک اهنگ های بهنام بانی : اخماتو واکن / بسمه / همه دنیام / عاشقم کرده / چی بگم / من یه دیوونم / علاقه خاص / زیبای بی همتا / بیخیال / بیا اینجا / مرز دیوونگی / زندگیمون قصه نبود / فصل عاشقی / ای کاش

بهنام بانی و مهران مدیری

بهنام بانی در برنامه دورهمی

behnam bani

بیوگرافی بهنام بانی

بیوگرافی نگین معتضدی و همسرش

نگین معتضدی

بیوگرافی و زندگینامه

نگین معتضدی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد 3 مهرماه سال 1364 در شهر تهران می باشد و 32 سال سن دارد.

وی خواهر طلا معتضدی از نویسندگان و فیلنامه نویسان تلویزیون و سینما است.

وی با حضور در کارهای مهران مدیری توانست به خوبی شناخته شود و در بیشتر کارهای او حضور داشته است و میتوان گفت او یکی از کشفیات مهران مدیری است.

وی به تازگی نیز در اولین فیلم سینمایی مهران مدیری به نام ساعت 5 عصر نیز به عنوان یکی از بازیگران اصلی حضور دارد.

ازدواج و همسرش

نگین معتضدی متاهل است و در سال 95 ازدواج کرده است . همسر او جواد خیرخواه می باشد.

مادر نگین معتضدی

نگین معتضدی و مادرش

نگین معتضدی و خواهرش

نگین معتضدی و خواهرش طلا معتضدی

گفتگو و مصاحبه با نگین معتضدی

جراحی زیبایی نکرده ام و نمی کنم

  وی درباره از دست دادن تعداد زیادی نقش بخاطر فرم بینی اش صحبت کرد و گفت هیچوقت حاضر نیست آن را عمل جراحی کند.

از چه زمانی وارد وادی هنر شدید؟

نگین: از زمانی که یادم می‌آید طلا بود و کتاب. او زودتر از من وارد کار شد. هیچ‌وقت او و کتاب از هم جدا نبودند. همیشه در اتاقش در حال کتاب خواندن بود. قطعا حضور یک آدم کتابخوان در خانواده به‌شدت تاثیرگذار است؛ به خصوص روی خواهر کوچکترش. به نظرم خواهر بزرگتر یک‌جورهایی الگو است. شاید اگر طلا می‌رفت سمت مهندسی، من هم به آن سمت می‌رفتم. تاثیری که طلا در زندگی من داشته خیلی مهم است. من حتی تئاتر را هم با طلا شناختم و حتی نخستین تئاتر زندگی‌ام را با طلا رفتم. زمانی که طلا به رشته تئاتر رفت من می‌خواستم دامپزشکی بخوانم چون به حیوانات علاقه زیادی دارم. اما وقتی با او سر کارهایش رفتم، دیدم به آن محیط و کار علاقه دارم و رفتم دنبال مسیری که او رفته بود.

حالا که سه کار قوی در عرصه طنز در کارنامه کاریتان ثبت کردید، خودتان را بازیگر طنز می‌دانید ؟

من مصرانه می‌گویم که بازیگر طنز نیستم و اصلا بلد نیستم و اگر بخواهم جوکی را برای دوستانم بگویم آنقدر بی‌مزه می‌گویم که هیچکس نمی‌خندد. به‌خاطر همین خوب می‌دانم مولکولی از طنز در من وجود ندارد. در کارهای طنزی که تا به امروز بازی کرده بودم مثل «ویلای من» شخصیتی جدی داشتم که در موقعیتی طنز قرار گرفته است و پارادوکس این شخصیت جدی در کنار شخصیت‌های طناز، باعث ایجاد موقعیت‌های طنز می‌شد. این اتفاق در «شوخی کردم» هم وجود داشت.

در سریال «ابله» هم من نقش سه شخصیت متفاوت با گریم‌های جذابی که کار استاد اسکندری بود را ایفا می‌کردم و مخاطب باز شخصیت طنزی نمی‌دید اما در «شهرک جیم» سعی شده کاراکتر من کمی به‌سمت طنز برود البته این اتفاق با لوده‌بازی و ادای دیالوگ و حرکات عجیب و غریب نمی‌ا‌فتد بلکه در صفات این شخصیت که در برخی از خانم‌ها وجود دارد اغراق شده است.

نگین معتضدی و همسرش

اینستاگرام نگین معتضدی : instagram : motazedinegin 

چقدر مهران مدیری در تغییر مسیرتان به‌سمت آثار طنز و حضور در این حوزه تاثیر‌گذار بود؟

قبل از همکاری با مهران مدیری من نه پیشنهاد طنز و نه علاقه‌ای به فعالیت در این حوزه داشتم و همان‌طور که از کارنامه کاری‌ام مشخص است پیش از آن در آثار درام و ملودرام دیده شده بودم اما با همه این‌ها چه‌کسی می‌تواند به پیشنهاد همکاری با مهران مدیری نه بگوید؟

تجربه همکاری با او برایتان چطور بود؟

صبح روزی که قرار بود به دفتر آقای مدیری بروم از شدت استرس به مادرم گفتم می‌خواهم تماس بگیرم و قرار را کنسل کنم و واقعا مواجهه با آقای مدیری که از سال‌ها قبل جزو اسطوره‌هایم بود برایم کار دشواری بود اما این برخورد بسیار خوب اتفاق افتاد و آقای مدیری با من که آن زمان نهایتا سه سریال و ده تله فیلم بازی کردم بسیار متواضعانه و فروتن برخورد کرد و من با خودم گفتم وقتی چنین ناخدایی هست من چرا سوار کشتی نشوم. تلاش‌ها و عملکرد مهران مدیری و گروه او باعث شد کاراکتر من در این سریال به‌خوبی شکل بگیرد تا آن‌جایی که با گذشت چندسال از پخش سریال هنوز من را با نام هنگامه مهاجر یا خانم وکیل می‌شناسند.

گفتید نمی‌خواهید بازیگر طنز باشید؛ از این‌که در این عرصه بمانید نمی‌ترسید؟

بعد از بازی در «ویلای من» پیشنهاد بازی در آثار طنز بسیار داشتم و حتی ترسیده بودم از این‌که در این ژانر بمانم و نتوانم شخصیتی جدی داشته باشم اما خدا را شکر با بازی در «گذر از رنج‌ها»، آقای فریدون حسن‌پور توانست من را باز هم به‌عنوان بازیگری برای نقش‌های جدی جا بیندازد اما بعد از «ابله» واقعا قصد داشتم که دیگر در حوزه طنز بازی نکنم و حتی مصاحبه‌ای هم داشتم و این نکته را گفتم که دیگر در آثار طنز بازی نخواهم کرد اما همه‌چیز دست‌به‌دست هم داد تا در «شهرک جیم» هم حضور داشته باشم.

همان‌طور که خودتان اشاره کردید شما در سریال «ابله» کمال تبریزی هم حضور داشتید، با وجود اتفاقات و حاشیه‌هایی که برای این سریال به‌وجود آمد و نیمه‌کاره رها شد از حضور در آن پشیمان نیستید؟

خیر؛ شاید برای سریال «ابله» بازخورد و آن اتفاقی که سازندگان می‌خواستند نیفتاد اما با همه این‌ها کار کردن و آموختن از کمال تبریزی، گریم شدن توسط استاد اسکندری، حضور در گروهی حرفه‌ای و آشنایی و همکاری با هانیه توسلی آنقدر برایم لذت‌بخش بود که اگر زمان به عقب هم برگردد باوجود تمام مشکلات و اتفاقات باز هم این کار را انجام می‌دهم.

اوایل امسال فیلم سینمایی «دزد و پری» را در اکران داشتید و درحال‌حاضر سر فیلمبرداری فیلم سینمایی مهران مدیری هستید، چرا انقدر دیر وارد سینما شدید یا بهتر بگویم چرا کمتر در فیلم‌های سینمایی حضور دارید؟

نگین معتضدی بازیگر ساعت 5 عصر

من در سینما خیلی خوش‌شانس نبودم. کار اولی که در این مدیوم بازی کردم به‌کارگردانی قاسم جعفری، هیچ‌وقت اکران نشد و همین‌طور کار دومم هم فقط در جشنواره فجر به‌نمایش درآمد. درحال‌حاضر «شک نرگس» را برای حضور در جشنواره فجر دارم اما جدا از همه این‌ها یکی از بهترین اتفاقات زندگی حرفه‌ای‌ام بازی کردن در فیلم سینمایی مهران مدیری است و برایم افتخار بزرگی به‌حساب می‌آید که در اولین فیلم سینمایی او و مقابل دوربین استاد کلاری حضور دارم.

مدتی در تلویزیون بسیار پرکار بودید اما بعد به یک‌باره رویه‌تان تغییر کرد و در اصطلاح گزیده‌کار شدید، علتش چه بود؟

من اوایل فعالیت‌ام در عرصه بازیگری بسیار پرکار بودم و به‌مدت چهار یا پنج سال بدون‌وقفه جلوی دوربین بودم تا حدی که یک‌بار پژمان بازغی به‌شوخی به من گفت تو فقط در کانال کولر نیستی، ما هر کانالی می‌زنیم تو هستی…اما وقتی که نام کارگردانان بزرگی چون مهران مدیری، کمال تبریزی، فریدون حسن‌پور، فریدون فرهودی و دیگر دوستان در کارنامه کاری‌ام جای گرفت ناخودآگاه و بالطبع من به‌عنوان یک بازیگر مجبورم سخت‌تر انتخاب کنم چرا که توقعم حتی بالا می‌رود.

وقتی یک بازیگر تجربه حضور در کار حرفه‌ای و با عوامل درجه‌یک را داشته باشد برایش کارکردن با گروه‌هایی که مناسبات حرفه‌ای را رعایت نمی‌کنند طبیعتا خسته‌کننده می‌شود؛ مثلا این اتفاق برایم بعد از بازی در «گذر از رنج‌» های فریدون حسن‌پور بسیار پررنگ بود و به‌خاطر حرفه‌ای بودن آن کار دیگر به هر پروژه‌ای راضی نمی‌شدم.

شما خواهر طلا معتضدی، یکی از بهترین و پرکارترین فیلمنامه‌نویسان تلویزیون هستید، چقدر حضور او در زندگی شخصی و حرفه‌ای شما تاثیر‌گذار و پیش‌برنده بود؟

داشتن خواهر نویسنده از کودکی روی من آنقدر تاثیر گذاشت که دیگر حتی لازم نبود در بزرگسالی از او تاثیر بگیرم وقتی خواهری داشته باشی که به‌جای عروسک‌بازی برایت قصه‌های صمد بهرنگی را بخواند مسلما جهانی پر از تخیل خواهی داشت. طلا چهار سال از من بزرگ‌تر است و تمامی خاطرات من از او محدود می‌شود به این‌که او برایم قصه تعریف می‌کرد، کتاب می‌خواند یا برایم کارتون می‌خرید.

طلا من را با کتاب آشنا کرد و کتاب عنصر جداناپذیر زندگی من شد. طلا کاراکتری قوی دارد و برای من که در کودکی شخصیت حساس و زودرنجی داشتم، باعث شد تا بتوانم با اتفاقات زندگی راحت‌تر کنار بیایم. در اوایل شروع فعالیتم شرایط بسیار دشوار بود و باید خودم را به همه و گروه‌هایی که در آن بودم ثابت می‌کردم گاهی که کم می‌آوردم وجود طلا به‌عنوان یک شخصیت قوی در کنارم تاثیر‌گذار بود تا بتوانم مسیرم را ادامه دهم.

عکسهای نگین معتضدی

فیلم های سینمایی نگین معتضدی

 تله فیلم راز – ۱۳۸۷
 سپید و سیاه – ۱۳۸۸
 خیابان یک‌ طرفه – ۱۳۹۰
شیرین قناری بود – 1390

 به خاطر مهدی – ۱۳۹۰
 دزد و پری – ۱۳۹۳
لاله‌ های واژگون – ۱۳۹۴
ساعت 5 عصر – 1395

سریالهای نگین معتضدی

 سریال خلسه
 شاید برای شما هم اتفاق بیفتد – ۱۳۹۲
 مثل من، مثل تو – ۱۳۹۳
 گذر از رنج‌ها – 1393
تیکه بر باد

 کشیک قلب – 1395
 شهرک جیم – 1395
 روزهای بهتر – 1395
دیوار شیشه ای – 1395

سریالهای نمایش خانگی

ویلای من – ۱۳۹۱
 شوخی کردم – ۱۳۹۲
ابله – 1393

بیوگرافی نگین معتضدی و همسرش

دانلود فیلم رگ خواب

دانلود فیلم رگ خواب

دانلود فیلم سینمایی رگ خواب با لینک مستقیم و 4 کیفیت متفاوت hd غیر رایگان

دانلود رگ خواب

نویسنده و کارگردان : حمید نعمت اله |  ژانر فیلم : عاشقانه| سال ساخت :  1394

تاریخ پخش در شبکه نمایش خانگی – نامشخص – به زودی

لینکهای دانلود | Download Link

دانلود با کیفیت 1080p
دانلود با کیفیت 720p

دانلود با کیفیت 480p
دانلود با کیفیت 360P

توجه : این فیلم به صورت غیر رایگان قرار خواهد گرفت و باید به صورت قانونی دانلود نمایید.

دانلود فیلم رگ خواب

دانلود فیلم امتحان نهایی

دانلود فیلم سینمایی امتحان نهایی

دانلود فیلم امتحان نهایی با بازی شهاب حسینی با 4 کیفیت لینک مستقیم و رایگان

فیلم ایرانی امتحان نهایی به کارگردانی عادل یراقی و فیلمنامه مرحوم عباس کیارستمی

منتشر شد.

دانلود فیلم امتحان نهایی

ژانر : اجتماعی | کیفیت Mp4 | سال ساخت : 1395 | کیفیت : 1080p HD | پخش در نمایش خانگی : تیرماه 96

دانلود با کیفیت 1080p
Download

دانلود با کیفیت 720P
Download

دانلود با حجم کم 480p
Download

دانلود فیلم امتحان نهایی


تیزر فیلم

دانلود فیلم برادرم خسرو

دانلود فیلم برادرم خسرو

دانلود فیلم سینمایی ایرانی برادرم خسرو با 4 کیفیت و لینک مستقیم

دانلود رایگان برادرم خسرو با بازی شهاب حسینی

دانلود فیلم برادرم خسرو

ژانر : اجتماعی | کارگردان : احسان بیگلری | سال ساخت : 1394 | سال پخش : 96 | کیفیت : MP4 | به زودی در شبکه نمایش خانگی

دانلود برادرم خسرو

خلاصه داستان : داستان خسرو، پسر جوانی است که به بیماری اختلال دو قطبی مبتلا است. او مجبور می شود چند هفته ای در خانه برادر بزرگتر خود به سر ببرد که این سرمنشا اتفاقاتی است و… .

دانلود با کیفیت 1080p
دانلود با کیفیت 720p

دانلود با کیفیت 480p
دانلود کیفیت موبایلی حجم کم 360p


پخش تیزر آنلاین فیلم – دانلود

کوروش تهامی و همسرش جدیدش پونه یزدانی و همسر سابقش شبنم طلوعی

کوروش تهامی

بیوگرافی و زندگینامه

کوروش تهامی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 4 اردیبهشت 1350 در تهران می باشد و 46 سال سن دارد.

تحصیلات : تهامی دارای مدرک لیسانس تاتر از دانشگاه آزاد می باشد. 

کوروش تهامی فعالیت بازیگری و  هنری خود را از سال 1375 با حضور در فیلم سینمایی سینما سینماست ساخته سید ضیا الدین دری آغاز نمود. 

وی در سال 85 با بازی در سال زیر تیغ به خوبی شناخته شد . همچنین در سال 89 نیز در سریال ملکوت با بازی در یک نقش متفاوت در یادها ماند . آخرین حضور او در تلویزیون نیز بازی در سریال گمشدگان به کارگردانی رضا کریمی می باشد که تابستان 96 روی آنتن میرود .

ازدواج ها و همسران

کوروش تهامی تا کنون دوبار ازدواج کرده است , بار شبنم طلوعی که این ازدواج منجر به طلاق شان گردید و همسر سابق او هم اکنون در شبکه انگلیسی من و تو حضور دارد. اما ازدواج دوم او با پونه یزدانی بوده است که هم اکنون با یگدیگر زندگی میکنند.همسر جدید کوروش تهامی.

کوروش تهامی و همسرش

گفت و گو با کوروش تهامی و همسر جدیدش پونه یزدانی

ماجرای آشنایی و ازدواج

کورش : نحوه آشنایی ما خیلی هنری بود (می‌خندد). همسرم برای خرید یک سی‌دی موسیقی وارد مغازه‌ای شد که من هم داشتم از آنجا خرید می‌کردم و اتفاقا من هم آن موسیقی را خیلی دوست داشتم. وقتی دیدم ایشان سخت مشغول توضیح دادن هستند و فروشنده هم متوجه نمی‌شود، وارد معرکه شدم و با توضیحاتم که البته کمی هم مخصوص بود، مغازه‌دار را متوجه کردم موسیقی کار کیست و خواننده آن آلبوم چه کسی است.

پونه یزدانی : خیلی جالب بود. کورش عینک بزرگی زده بود و من نشناختمش. آمد جلو و گفت بگذارید کمک‌تان کنم. فکر کنم دلش سوخته بود (می‌خندد). چون من هرچه توضیح می‌دادم فروشنده اصلا متوجه نمی‌شد. به هرحال کورش آمد و قسمتی از آن آواز را خواند و من با کمال تعجب گوش می‌کردم. بالاخره جناب فروشنده متوجه شد ما از کدام آلبوم و کدام خواننده حرف می‌زنیم. آن روز را فراموش نمی‌کنم، اتفاق بسیار جالبی بود.

کورش : اولین جرقه آشنایی ما آنجا بود و بعد هم رفت‌وآمد‌های معمول و خواستگاری و ازدواج.

همسر کوروش تهامی

اینستاگرام کوروش تهامی : instagram /Kooroshtahami

درهمه کارها مشارکت و مشورت داریم

کورش : خدارا شکر ارتباط بسیار خوبی با هم داریم و از بودن در کنار هم لذت می‌بریم. زحمت بسیاری از هماهنگی‌های زندگی‌مان مانند سفرها، دیدارهای خانوادگی، رفت‌وآمد و. . . برعهده همسر عزیزم است و اوست که در زندگی مشترک‌مان مراقب خیلی از مسائل است.

پونه : ما از همان ابتدای ازدواج بنا را بر مشارکت و مشورت گذاشتیم و من هم همیشه سعی می‌کنم در تمام کارها با هم همفکری داشته باشیم و معمولا کمتر اتفاق می‌افتد کاری را بدون مشورت با هم انجام دهیم.

به خواسته‌های یکدیگر احترام می‌گذاریم

کورش : فکر می‌کنم رمز ارتباط خوب‌مان به‌خاطر احترام گذاشتن به خواسته‌های یکدیگر است. ببینید زندگی مشترک یک اتفاق دوطرفه است. به نظر من در زندگی زناشویی هرگز نباید صرفا به توقعات، خواسته‌ها یا حتی آرزوهای خود فکر کنیم و همیشه باید بدانیم 50 درصد این قضیه همسرمان است.

اینکه شخصی تصمیم گرفته در تمام شرایط همراه شما باشد و البته ثابت کرده که چنین است، در این روزگار ارزش این را دارد که برایش جان بدهی؛ بنابراین احترام گذاشتن به خواسته‌ها و علایق و مشورت کردن‌هاست که باعث استحکام روابط و درنتیجه علاقه و محبت می‌شود.

پونه : من هم در این زمینه با همسرم موافقم. وقتی در زندگی زناشویی طرف مقابل برای شما اهمیت قائل شود و این اهمیت و توجه برای هر دو طرف ثابت شود، احساس خواهید کرد به تکیه‌گاه درستی اتکا کرده‌اید و به این شکل، ارتباط‌ها هم خوب می‌شود و استحکام و البته دوام پیدا می‌کند.

بیوگرافی کوروش تهامی

برنامه‌ریزی سفرها با همسرم است

پونه : تفریحات مشترک ما زیاد است؛ سفر، سینما، خرید، پیاده‌روی و البته رستوران و. . .

کورش : ما واقعا به سفر خیلی علاقه داریم و برای سفرهای‌مان هم بسیار برنامه‌ریزی می‌کنیم که البته تقریبا همه این برنامه‌ریزی‌ها توسط همسر عزیزم انجام می‌شود. ما طی سال و به فراخور فرصت‌ها و زمان‌های فراغت، برای سفر برنامه می‌چینیم. به نظر ما سفر باعث می‌شود آدم‌ها بهتر خودشان را بشناسند و البته دیدن مکان‌های جدید و زیبا و همینطور برقرار کردن ارتباط با آدم‌های جدید روحیه هر شخص را عوض می‌کند و باعث نشاط می‌شود.

پونه : سفر باعث ایجاد حس شادی در انسان می‌شود؛ ضمن اینکه شما می‌توانید با یک سفر خاطره‌انگیز خستگی‌های روحی که به واسطه کار یا روزمرگی سراغ‌تان آمده از خود دور کنید. من فکر می‌کنم با کمی برنامه‌ریزی اصولی همه می‌توانند به سفر بروند و با دیدن جاهای جدید و نو روح‌شان را تازه کنند. غیر از این سفرهای گروهی هم می‌تواند خیلی جذاب و به یاد ماندنی باشد. من یکی از طرفداران سفرهای دسته‌جمعی هستم.

کورش : درکنار سفر که شاید تفریح اصلی ما باشد، اهل سینما رفتن هستیم و در خانه هم فیلم زیاد می‌بینیم. خرید جزء برنامه‌های اصلی ماست چون هر دو به شکل عجیبی عاشق خرید کردن هستیم (می‌خندد). من حتی خرید از سوپر مارکت را هم دوست دارم. پیاده‌روی و رستوران هم جزو تفریحات ماست. من مطالعه را هم خیلی دوست دارم و به‌شدت روزنامه‌خوان هستم.

عکسهای کوروش تهامی

در رشته گریم آموزش دیده‌ام

پونه : من در رشته گریم آموزش دیده‌ام و این رشته را که اتفاقا مرتبط با عالم سینما و هنر است خیلی دوست دارم. هنوز این فرصت را نداشته‌ام که در این رشته فعالیت کنم اما می‌دانم کاری جذاب و البته سخت است.

همه نقش‌های کورش را دوست دارم

پونه : انتخاب یکی از کارهای همسرم واقعا سخت است. همه کارهای ایشان را دوست دارم؛ چون می‌دانم و می‌بینم برای اجرای تک‌تک نقش‌های‌شان چقدر وقت و انرژی می‌گذارند. همه کارهای‌شان دوست‌داشتنی هستند؛ چون هیچکدام سرسری اجرا نشده و پشت تمام‌شان فکر و انرژی بوده. اصلا مگر کورش تهامی تابه حال کار بد هم داشته؟!

زندگی با یک بازیگر راحت نیست

پونه : زندگی با یک بازیگر به‌هرحال راحت نیست. کورش یک رویه کاملا منحصر به فرد در این حرفه دارد و بسیار محترمانه با خودش، همکارانش و حرفه‌اش برخورد می‌کند. برای کورش خیلی مهم است که نگاه مردم نسبت به این حرفه پاک باشد و به همین دلیل آگاهانه خیلی مسائل را رعایت می‌کند. همسرم معتقد است از این حرفه نباید سوءاستفاده شود، هر کسی نباید وارد آن شود و کسی هم نباید خدای ناکرده آلودگی وارد این حرفه کند.

شاید باورتان نشود ولی گاهی ساعت‌ها از دست بعضی آدم‌ها حرص می‌خورد و با خودش کلنجار می‌رود که چطور می‌شود غیرمستقیم آنها را متوجه اشتباه‌شان کرد تا به آنها برنخورد. کورش همه این دغدغه‌ها و نگرانی‌هایش را با من در میان می‌گذارد و می‌دانم و درک می‌کنم که چقدر حواسش به همکاران و مسائل مرتبط با کارش هست و از اتفاقات اینچنینی متاثر می‌شود.

گذشته از اینها کار بازیگری مانند بسیاری از مشاغل نیست که زمان مشخصی داشته باشد و ساعت کاری در آن از قبل به شکل دقیق اعلام شود. یعنی خیلی اوقات ساعات کاری همسرم بیشتر از آن چیزی می‌شود که ما تصور می‌کردیم؛ بنابراین تمام قول و قرارهای‌مان به هم می‌خورد و حتی ممکن است بعضی از دوستان یا فامیل ناراحت شوند که چرا ما مثلا وقتی دعوت‌مان کرده‌اند نتوانسته‌ایم به خانه‌شان برویم. البته من معمولا سعی می‌کنم با برنامه‌ریزی و صحبت کردن با این عزیزان قضیه را درست کنم، خب بالاخره این شغل همسر من است و می‌دانم حرفه‌اش برایش چقدر عزیز و مهم است.

کورش : از همسرم به‌خاطر درک این موضوع تشکر می‌کنم.

همسرم حواسش به تغذیه‌مان است

کورش : ورزش در زندگی‌مان جایگاه مهمی دارد. به هرحال بدن یک بازیگران یکی از ابزارهای کار اوست و نباید از فرم خارج شود. خوشبختانه همسرم بسیار پیگیر تغذیه سالم و نوشیدن آب به شیوه صحیح در روز و این قبیل مسائل است که برای هر فرد ازجمله یک بازیگر خیلی مهم است.

پونه : تغذیه سالم نقش مهمی در سلامت روح و جسم دارد. خب روزی هشت لیوان آب که باید میل شود. در مورد تغذیه هم ما معمولا صبحانه را کامل صرف می‌کنیم. برنجی که در خانه ما صرف می‌شود برنج قهوه‌ای است و با غذاهایی کم روغن و کم نمک سرو می شود. روغن هم معمولا یا روغن زیتون است یا روغن کنجد. سبزی و میوه هم همیشه در برنامه غذایی‌مان است؛ مخصوصا عصر‌ها یا شب‌ها که حتما سعی می‌کنیم میوه تازه صرف کنیم.

مشارکت در خانه‌داری

کورش : خداراشکر در همه کارهای‌مان مشارکت داریم. به‌هرحال قرار نیست همه کارها سر یک نفر انباشته شود. در مورد کارهای منزل هم همیشه با هم تقسیم کار می‌کنیم. به‌نظرم در زندگی مشترک همه چیز باید به اشتراک گذاشته شود؛ حتی کارهای خانه (می‌خندد).

خرید هدیه وظیفه یک مرد است

کورش : من فکر می‌کنم وظیفه یک مرد است که در مناسبت‌های مختلف برای همسرش هدیه بخرد و اهمیت او را در زندگی فراموش نکرده و به این شکل یادآوری کند.

پونه یزدانی: من هم همین نظر را دارم و معتقدم باید به همسرمان در مناسبت‌های مختلف مثل تولد، عید، سالروز ازدواج و. . . هدیه بدهیم و البته هدیه بگیریم (می‌خندد). این جور کارها ممکن است در نگاه اول خیلی مهم به‌نظر نرسند اما در بطن خود باعث می‌شوند زوج‌ها بیشتر به هم علاقه‌مند شوند و رابطه و درنتیجه زندگی‌شان زیباتر شود.

به داشتن فرزند فکر می‌کنیم

پونه : می‌دانیم ورود فرزند به زندگی زوج‌ها مسوولیت سنگینی با خود به همراه می‌آورد ولی به داشتن فرزند فکر می‌کنیم.

کورش تهامی: کاملا با همسرم موافقم. بچه‌دار شدن در کنار شیرینی‌هایش، مسوولیتی سنگین است و باید قبل از داشتن فرزند خوب در موردش فکر کرد و آگاهانه تصمیم گرفت.

حرف آخر

کوروش : دوست دارم به عنوان حرف پایانی چند جمله عرض کنم «ما جزو ثروتمند‌ترین آدم‌های جهان هستیم چون خدا را در زندگی‌مان داریم. خدایا سپاس به‌خاطر این همه حضورت در زندگی‌مان. . .» .

کوروش تهامی

سریال های کوروش تهامی

1385 زیر تیغ
1386 ساعت شنی
1387 شب می گذرد

1388 خسته دلان
1389 ملکوت
شوق پرواز
تبریز در مه
قلب یخی
عصر پاییزی
گمشدگان – 1396

خانواده کوروش تهامی

لیست فیلم های سینمایی

1375 سینما سینماست
1376 ساحره
1378 دفتری از آسمان
شراره

1379 مریم مقدس
1382 این زن حرف نمی زند
1383 به رنگ ارغوان
از دوردست

شبانه
امیر بنکدار
1385 سرگیجه
نسل جادویی

1386 آن مرد آمد
1389 برف روی شیروانی داغ
1391 بی خداحافظی

1391 دل بی قرار
1393 آشوب
1394 رگ خواب

فیلم های تلویزیونی کوروش تهامی

1380 گنج
1384 زندگی برگ برگ
1387 شبهای خرمشهر
1388 خانه ای در غبار
1387 ماه از روی سکو
1389 بازی مهره سفید

کوروش تهامی و همسرش جدیدش پونه یزدانی و همسر سابقش شبنم طلوعی

بیوگرافی ارژنگ امیرفضلی و همسرش

ارژنگ امیرفضلی

بیوگرافی و زندگینامه

ارژنگ امیرفضلی بازیگر و کارگردان ایرانی وی متولد سال 1349 می باشد و 46 سال سن دارد.

ارژنگ فعالیت سینمایی خود را در سال 1373 با بازی در فیلم الو الو من جوجو ام آغاز نمود. 

وی  بیشتر به عنوان یک کمدین شناخته می شود و بیشتر در کارهایی که فضای طنز دارد حضور دارد.

همچنین وی در برنامه خندوانه نیز به اجرای استندآپ پرداخته است.

ازدواج و همسرش

به گفته ی خودش چندین سال پیش ازدواج کرده است و متاهل می باشد. عکسی از همسر او در دسترس نیست.

پدر ارژنگ امیرفضلی

پدر ارژنگ امیرفضلی 

ارژنگ امیرفضلی فرزند حسین امیرفضلی می باشد که بازیگر، کارگردان و صداپیشه ایرانی است.

ماجرای بیماری اش

ارژنگ امیر فضلی بازیگر مجموعه‌های تلویزیونی از صحت بستری شدن خود گفت: به دلیل عارضه گوارشی در بیمارستان بستری شدم و عمل جراحی را با موفقیت پشت سر گذاشته‌ام. وی در ادامه در حالی که شرایط مناسبی برای صحبت کردن نداشت، درخصوص زمان مرخص شدن و روند ادامه درمان خود از بیان کرد: همچنان زمانی برای مرخصی مشخص نشده است و درحال حاضر نمیدانم جراحی دوباره دارم یا نه!

گفت و گو با ارژنگ امیرفضلی 

خیلی وقت است از شما خبری نیست، در تلویزیون هم کم دیده می‌شوید؟

تولیدات آثار کمدی و بخصوص سریال‌هایی که به نود شبی شهرت یافته بودند خیلی کم شده است. البته من هم مقداری در نوع انتخاب‌هایم تجدید نظر کرده‌ام و در کارهای آیتمی بازی نمی‌کنم چون در همان سال‌هایی که کارهای آیتمی در اوج بود، هر چه خلاقیت در این زمینه داشتم به نمایش گذاشتم و از وقتی احساس کردم، دارم به دام تکرار و کلیشه می‌افتم این‌جور نقش‌ها را نپذیرفتم. دوست ندارم مردم با دیدن نقش‌های تکراری از من دلزده شوند. شاید نقش‌های بد را قبول کنم اما زیر بار نقش‌های کلیشه‌ای نمی‌روم.

چند هفته قبل عکسی متفاوت از شما در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های خبری منتشر شد که شما با موی سپید و پیرتر از سن‌تان نشان می‌داد، این عکس گریم بود یا عکس واقعی؟

من در اینستاگرام صفحه دارم و هر چند وقت عکس‌هایی از خودم در آن به اشتراک می‌گذارم. عکس‌های واقعی که خودم را نشان می‌دهد در این صفحه وجود دارد.

صفحه‌تان در اینستاگرام را می‌بینم، فالور و دنبال‌کننده زیادی دارید، حدود 38 هزار و 800 نفر اما کسانی که شما آنها را فالو کرده‌اید و دنبال می‌کنید صفر است!‌ یعنی اینستاگرام هیچ کس را دنبال نمی‌کنید؟

نه! راستش زیاد حوصله این‌جور کارها را ندارم. خیلی‌ها بهم می‌گفتند مرا فالو کن یا گلایه می‌کردند که چرا مرا فالو نمی‌کنی به همین دلیل تصمیم گرفتم صفحه هیچ‌کس را دنبال نکنم! ‌انتظار هم ندارم کسی مرا فالو کند. این که 38 هزار دنبال‌کننده دارم نشان‌دهنده لطف مردم است.

ارژنگ امیرفضلی ,بیوگرافی ارژنگ امیرفضلی ,عکس ارژنگ امیرفضلی

حضور در شبکه‌های اجتماعی چقدر از وقت شما را به خود اختصاص می‌دهد؟

خیلی کم!‌ شاید نیم‌ساعت یا یک ساعت در روز. چشمانم را با زل زدن به صفحه گوشی تلفن خسته نمی‌کنم. حوصله حرف‌های بیهوده و تکراری که در کانال‌های تلگرامی گفته می‌شود را هم ندارم. در گروه‌های دوستی هم که مدام دارند باهم احوالپرسی می‌کنند که از این روش هم خوشم نمی‌آید! می‌خواهی حال کسی را بپرسی به او تلفن کن و حالش را بپرس چه لزومی دارد در گروه‌‌های تلگرامی زمان زیادی را به احوالپرسی اختصاص بدهی؟!

کمی دلگیرکننده شده که آدم‌ها حتی حوصله تلفن زدن به هم و پرسیدن حال یکدیگر را را هم ندارند؟

این از قدیم بوده که آدم‌ها سراغ یکدیگر را کمتر می‌گیرند و بندرت از حال هم باخبرند. از همان قدیم وقتی سر یک کار بودیم همه از هم شماره می‌گرفتند تا با هم در ارتباط باشند و حال یکدیگر را بپرسند اما همین که کار تمام می‌شد، خیلی زود همدیگر را فراموش می‌کردند. الان هم که تز دوری و دوستی بیشتر جواب می‌دهد!

اما تز خوبی نیست!‌ آدم‌ها را بیشتر از هم دور می‌کند.

نه اتفاقا خوب است! ‌از بچگی پدر و مادرمان به ما این جمله را گفته‌اند و ما به مرور متوجه شده‌ایم که درست هم هست. آدم از بعضی‌ها دوری کند خیلی بهتر است.

پسر هوشنگ امیرفضلی هستید، ‌از پدر چه چیزهایی را آموختید؟

جواب دادن به این سوال خیلی سخت است. چون من دنیایی خاطره و آموزه از پدرم به یاد دارم و انتخاب یکی از آنها و بیانش دشوار است. فقط می‌توانم بگویم که از نظر روحیات فردی جا پای پدرم گذاشته‌ام. اما از نظر اخلاقی پدرم خیلی بهتر از من بود.

پدرتان آدم شادی بود و این را به دیگران هم منتقل می‌کرد، شما هم چنین ویژگی دارید؟

صدای پدرم دو وجهی بود؛ هم می‌توانست شادی را منتقل کند و هم غم را و من این ویژگی را از او به ارث بردم.

arzhang amirfazli

در زندگی واقعی هم همین‌طور هستید؟

زندگی واقعی همه آدم‌ها شبیه به هم است. یک روز خوشحالند یک روز ناراحت. مسافرت خوشحالشان می‌کند، بی‌پولی ناراحت و… یک‌سری ویژگی‌ها هست که فردی‌تر است، مثلا یک نفر به نواختن ساز علاقه‌مند است و دیگری به کتاب خواندن. اما در کلیات همه مشترک هستیم.

اما جزئیات زندگی هر فردی مختص خودش است…

جزئیات زندگی من مثل یک مجموعه موسیقی است که در آن همه جور آهنگ و ترانه‌ای پیدا می‌شود و من بنا به حس و حالی که دارم برخی از این آهنگ‌ها را گوش می‌کنم. شاید زمانی فقط پاپ گوش کنم اما روزهایی را هم به گوش دادن آهنگ‌های سنتی اختصاص دهم. زندگی هم مجموعه‌ای از موسیقی‌های مختلف است که در هر موقعیتی یکی از آنها جذبت می‌کند.

چه چیزهایی در زندگی آزارتان می‌دهد؟

اولین آزار این است که تهیه‌کننده‌ها دستمزد ما را یا نمی‌دهند یا خیلی دیر می‌دهند. از بی‌حرمتی هم خیلی آزرده می‌شوم، توقع‌‌های بی‌جا و این‌که بعضی از آدم‌ها جوری رفتار می‌کنند که انگار از ما خیلی بالاتر هستند در صورتی که هیچ‌کدام از ما از دیگری بهتر و خاص‌تر نیست. البته رانندگی‌های بد هم خیلی اذیت می‌کند.

وقتی سرکار نیستید، وقتتان را چگونه پر می‌کنید؟

فیلم می‌بینم. تا چند وقت پیش خیلی کتاب می‌خواندم اما الان کمتر می‌خوانم. خیلی دوست دارم بیرون بروم و در کوچه و خیابان راه بروم اما واقعیت این است الان این‌ کار را هم انجام نمی‌دهم چون مردم مدام می‌خواهند با بازیگرها عکس بگیرند و…

یعنی از شهرت خسته شده‌اید؟

بله! خیلی دوست دارم مثلا به بازار تجریش بروم و بین مردم راه بروم و خرید مردم را ببینم اما نمی‌توانم چون مردم مرا تماشا می‌کنند. زیر ذره‌بین بودن اذیتم می‌کند به همین دلیل بیشتر در خانه می‌مانم.

اما خیلی‌ها دوست دارند بازیگر شوند تا به شهرت برسند؟

ما بازیگر نشدیم که مشهور شویم! به نظرم از سال 72 موج شهرت‌طلبی به‌واسطه بازیگری رواج پیدا کرد. همه ما که سراغ بازیگری رفتیم به این دلیل بود که به این حرفه علاقه‌مند بودیم. بعد از برنامه‌‌های ساعت خوش و هژیرها و… خیلی‌ها برای شهرت پیگیر این هستند که بازیگر شوند که غلط هم هست. اگر می‌خواهی بازیگر شوی باید به دانشگاه بروی و درس این حرفه را بخوانی اگر می‌خواهی به شهرت برسی و در کوچه و خیابان تو را بشناسند اصلا لازم نیست بازیگر شوی، پول بدهی روی خیلی از مجلات عکس‌ات را چاپ می‌کنند و در مقطعی معروف می‌شوی.

ارژنگ امیر فضلی

بازیگری پول دارد؟

در اوایلی که هم نسل‌های من بازیگر شدند، خوب بود.مثلا ماهی 20 هزار تومان می‌گرفتیم که در زمان خودش خوب بود. برای ساعت خوش ماهی 80 هزار تومان گرفتم که خیلی خوب بود، یک‌ سال پولم را جمع کردم و به اصطلاح پس‌انداز را زدم به زخم زندگی. اما یک دوره‌ای به بیکاری خوردم که خیلی بد بود و به نان شبم هم محتاج بودم اما آن دوره هم گذشت و اوضاع بهتر شد. اما حدود ده سال است که اُفت کرده و همچنان سیر نزولی را طی می‌کند.

الان نان شب دارم، اما مثلا یک سال بیشتر است که تلاش می‌کنم پرایدم را تبدیل به یک ماشین بهتر بکنم اما نمی‌توانم! ‌آن‌قدر درآمد دارم که فقط خرج روزانه‌ام را تامین کنم. جالب این‌جاست که بیشتر مردم فکر می‌کنند بازیگرها باید زندگی خاص و ویژه‌ای داشته باشند و زمانی‌که مرا پشت فرمان پراید می‌بینند، داد می‌زنند: ماشین بنزت را کجا گذاشتی! مردم از ما توقع دارند زندگی شیکی داشته باشیم اما با این پول‌ها نمی‌شود، شیک زندگی کرد.

ارژنگ امیرفضلی و همسرش

فیلم های ارژنگ امیر فضلی

قهرمانان کوچک (حسین قناعت)(۱۳۹۵)
هر چی خدا بخواد (نوید میهن‌دوست) (۱۳۸۹)
محاکمه در خیابان (مسعود کیمیایی) (۱۳۸۷)

دو خواهر (محمد بانکی) (۱۳۸۷)
اخراجی‌ها ۲ (مسعود ده‌نمکی) (۱۳۸۷)
هم‌خانه (مهرداد فرید) (۱۳۸۶)

اخراجی‌ها (مسعود ده‌نمکی) (۱۳۸۵)
شام عروسی (۱۳۸۴)
شارلاتان (۱۳۸۳)

گرداب (۱۳۸۳)
مربای شیرین (۱۳۸۰)
جنگجوی پیروز (۱۳۷۷)
الو! او! من جوجوام! (۱۳۷۳)

بیوگرافی ارژنگ امیرفضلی

سریال های ارژنگ امیرفضلی 

سر به راه
همه فرزندان من
تهران پلاک 1
کسی خوابه

خانه اجاره ای 1
جمدان
دانی و من 3
تبریز در مه
شمس العماره

دیدار
آرزو های شیرین
قشقرق
قرارگاه مسکونی
همینه

آتیئه
زنگ آخر
توی خونه
تماشا 79
مثل زندگی

نوروزی ها
آقای حسابی
حرف تو
این چند نفر
قصه های فلای

سلام کوچولو
گل های 77
ساعت خوش
پرواز 57
نوروز 72

بیوگرافی ارژنگ امیرفضلی و همسرش

بیوگرافی رضا داود نژاد و همسرش غزل بدیعی

رضا داود نژاد

بیوگرافی و زندگینامه

رضا داود نژاد بازیگر سینما و تلویزیون متولد 1359 در تهران می باشد.

وی فعالیت هنری و بازیگری را از سال 1365 با بازی در فیلم بی پناه آغاز نمود. 

«مصائب شیرین»، نامش را بر سر زبان ها انداخت و نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر شد و دعوت برای حضور در جشنواره سینمایی فوکوئوکای ژاپن را برایش به ارمغان آورد. 

داوود نژاد داور هفدهمین دوره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان (1381) بود.

وی پس از چند سال دوری از تلویزیون قرار است در سال 96 به عنوان بازیگر در سریال پنچری حضور داشته باشد.

ازدواج و همسر

همسر رضا داود نژاد غزل بدیعی (خواهر مرحوم عسل بدیعی می باشد) که چند سال پیش با هم ازدواج کرده اند.

رضا داود نژاد و همسرشداستان ازدواج آشنایی شما چطور بود؟

رضا: داستان آشنایی ما بر می گردد به خواهرهای ما 8  سال پیش خواهرمن زهرا، خانه عسل بدیعی خواهر خانم من دعوت بود. برای اولین بار غزل را که می بیند به غزل می گوید بیا عروس ما شو ( می خندد) در واقع آشنایی ما به واسطه خواهرهای ما بود.

غزل: البته از وقتی این جمله ها ردوبدل شد تا آشنایی من و رضا حدود 4 سال گذشت.

رضا: بله 4 سال پیش که غزل را برای اولین بار دیدم،  پسندیدم (هردو می خندند) … یاد می آید وقتی غزل را دیدم تمام دوروبری هایم به من می گفتند غزل؟ عمراً! مرتب به گوشم می رساندند که غزل دوست ندارد ازدواج سینمایی داشته باشد. اما خب چاره ای نبود ( می خندد).

رضا داود نژاد فرزند علیرضا داود نژاد است که از کارگردانان سینما می باشد.

رضا داود نژاد و پدرش

گفتگو با رضا داود نژاد و همسر او / از بیماری اش تا ازدواج

چقدر خوب است که سرحال و سرپایی، الان چطوری؟

در حال حاضر شغل شریف استراحت را سپری می کنم. آبان ماه یک جراحی دیگر دارم بعد از آن هم باید 4-5 ماه استراحت کنم.

همیشه وقتی تورا می دیدم فکر می کردیم چقدر خوب است که کسی بتواند آنقدر اراده داشته باشد و این همه کاهش وزن، اما انگار کلیت ماجرا این است که اگر آدم با چاقی اش کنار بیاید به نفعش است!

واقعیت این است که هرطور که باشی یک حرفی در می آید. وقتی لاغر شدم همه دوروبری هایمان می گفتند بس کن بگذار کمی چاق شوی. آن موقع به 76 کیلو رسیده بودم و در کار «فراموشی» مشغول بودم. مردم که من را می دیدند می گفتند وقتی چاق بودی با نمک تربودی. در حالی که وقتی هم که وزنم بالا بود همه به من گفتند چه کار می کنی داری می ترکی. من هم در کل دائم دنبال یک خطر تعادل هستم که یک جایی آن را پیدا کنم.

الان چند کیلویی؟

به دلیل جراحی هایی که انجام دادم نمی توانم فعالیت کنم و دائم در خانه نشسته ام تا همل جراحی را انجام بدهم. من زمانی که به بیمارستان رفتم 110 کیلو وزن داشتم. در حال حاضر هم بعد از این همه خانه نشینی 94 کیلو هستم. البته مردم به من می گویند رضا چاق شده ای منظورم این است که این جمله چاق شدی، لاغر شدی همیشه با آدم هایی که اضافه وزن دارند هست.

البته خود من شخصاً عاشق چاقی هستم. حتی وقتی لاغر شدم دلم برای وزن زیاد تنگ شده بود احساس می کنم وقتی چاقم بامزه تر هستم. به هر حال حجم و ابعاد زیادم را بیشتر دوست دارم.

به خصوص که شما چهره آشنایی دارید و مردم یک تصویر ذهنی از شما دارند. وقتی آن تصویر تغییر می کند، به خصوص در مرحله کاهش وزن، پوست صورت هم جمع می شود و مردم خوش شان نمی آید.

این مربوط است به تصوری که از آدم دارند. بعد از اینکه حالم بد شد و به بیمارستان رفتم، مردم از روی دلسوزی به من می گفتند ای کاش که هیچ وقت لاغر نمی شدی به هر حال هنوز اندر خم پیچ این کوچه هستم!

بیوگرافی رضا داوود نژاد

اینستاگرام رضا داود نژاد : instagram / rezadavoodnejad

آنقدر نخوردم که افتادم

ظاهراً جراحی های نامتعارفی برای کاهش وزنت انجام دادی که کارت به بیمارستان کشید.

بله، اصل داستان این است که من 10 سال پیش معده ام را کوچک کردم و این جراحی مشکلات زیادی برایم به وجود آورد. بعد از آن سیستم گوارشی ام دچار اختلالاتی شد و مجبور به تحمل بای پس روده ام شدم و باید بعد از این جراحی، خیلی مسائل را رعایت می کردم. باید آمپول و سرم هایی می زدم، اما من وقتی روی دور لاغر شدن افتادم هیچ کدام از مسائل پزشکی ام را رعایت نکردم. این بی خیالی باعث شد که بدنم تحلیل برود. به همین دلیل هم بعد از پیوند بهبود من خیلی طول کشیده. معمولاً بعد از پیوند اعضا افراد خیلی سریع مرخص می شوند. اما من چون ضعف شدید جسمی داشتم جراحی ام خیلی سنگین تر انجام شد.

وقتی شروع می کنی به غذا نخوردن بدن عادت می کند و تو فکر می کنی چقدر خوب که اشتها ندارم.

بله، من یک جنگی با نخوردن پیدا کرده بودم، طوری شده بودم که از غذا خوردن فرار می کردم. غزل (همسرم) متوجه شده بود به محل فیلمبرداری می آمد و مجبورم می کرد رو به رویش بنشینم و غذا بخورم. قبل تر یواشکی و دور از جمع غذا می خوردم الان باید جلوی چشم ها غذا بخورم که دیگران ببینند.

حالا به هم وابسته تریم

خانم بدیعی قاعدتا بیشترین درگیری ها را در این مدت، شما داشتید به خصوص خبرهای نا امید کننده ای که در این وقت به گوشتان می رسید. این مدت را چطور پشت سرگذاشتی.

غزل بدیعی: روزهای خیلی بدی را گذراندم. حجم تلفن ها و ملاقات های رضا هم خیلی زیاد بودو البته این دوران در عین تلخی دوران خوبی برایمان بود. نتیجه این روزها اثار خوبی برای هردوی ما داشت.

رضا داوود نژاد و همسرش

منظورتان از این آثار چیست؟

قبل از این نمی دانستیم مردم تا این حد رضا را دوست دارند. در این دوره مردم دوستان آنقدر به ما محبت کردند که واقعا برای من غیر قابل تصور بود. رضا وقتی درآی سی یو بستری بود از ساعت 3 تا 5 که وقت بازدید بیمارها بود هر روز حدود 200 نفر از دوستان و آشنایان جمع می شدند. تازه رضا هم وضعیتش طوری نبود که بتواند آنها را ملاقات کند و بیشتر من کنارشان بودم . حمایت دوستان در آن دوران خیلی به من کمک کرد.

پشت سرگذاشتن این بحران روی زندگی شخصی شما تاثیر هم گذاشت؟

غزل: فکر می کنم بله خیلی.

رضا: به هرحال ما یک دوره سخت را پشت سر گذاشتیم.  من به مرزهای خیلی خطرناکی نزدیک شدم. این اتفاق بعد از گذشتن 2 سال قبل از ازدواج ما پیش آمد من و غزل 2 سال قبل از ازدواجمان با هم نامزد بودیم و چه در دوره نامزدی و چه در زندگی مان همیشه با هم خوب بودیم و هیچ وقت مشکلی با هم نداشتیم و همیشه فکر می کردیم رابطه مان در آخرین حدی است که می تواند بین زن و شوهر باشد و این دوران بیماری من هم وابستگی مان را خیلی بیشتر کرده است. به هرحال پدرو مادر رابطه فرزندی و پدر و مادری دارند که طبیعی است اما غزل در تمام این روزها کنار من بود و روزهای خیلی سختی را پشت سرگذاشت.

هیچ وقت به روی خودم نیاوردم

تصویری که همیشه از تو وجود دارد تصویر یک فرد با روحیه است که به نظر من این انرژی به تو کمک زیادی کرد.

بله، معمولاً در طول بیماری هم مریض خوبی هستم. روحیه ام را از دست نمی دهم. اگر چه باید اعتراف کنم یکی از دلایلی که آمپول ها و سرم های ویتامینم را نمی زدم ترس بود.

شما در وجود خودت هیچ وقت به ترس از دست دادن رسیدی؟

خوشبختانه فکر می کردم خیلی وضعیت حادی ندارم. تنها چیزی که نگرانم می کرد دوروبری هایم بودند که این موضوع که می دانستم از دست دادن من برایشان خیلی سخت است، توانست من را نگه دارد. یعنی دیدم اگر اتفاقی برای من بیفتد غزل، پدرم، مادربزرگم و خواهرم به کجا می رسند. پذیرفته بودم اتفاقی است که برایم پیش آمده است و خیلی سریع با آن کنار آمدم اما تنها چیزی که دائم فکرم را مشغول می کرد این بود که بعد از این ماجرا چه ضربه ای به آدم های دورو برمن خواهد خورد. این ترس به من انگیره ماندن می داد.

رضا داود نژاد

در این مدت خواب هم می دیدی؟

بله کلا در یک دنیای دیگر سیر می کردم نه اینکه بگویم خواب های عجیب و غریب این دنیا و آن دنیا را دیدم ، نه. اما حال خاصی داشتم امیدورام کسی آن حال را تجربه نکند ولی یک عالم خاصی بود که حسی است و قابل گفتن نیست.

به خاطر ازدواجت تصمیم به لاغر شدن گرفتی؟

نه اتفاقا زمانی که من و غزال آشنا شدیم درست بیشترین وزن زندگی ام را داشتم. من کلا با چاقی ام مشکل نداشتم. شاید دلیل بالا رفتن وزنم هم همین مسئله بود.

گفتیم شاید جزء شرط های ازدواجت پایین آوردن وزن بود.

نه، بعد از دوران آشنایی و نامزدی مان تصمیم گرفتن وزنم را پایین بیاورم. اتفاقا غزل شاکی بود که وزنم را پایین آوردم. به بابام می گفت رضا را به من قالب کرده این چینی است من که دیدمش چاق بود.

فاصله آشنایی تا ازدواجتان چقدر طول کشید؟

2سال مهر 2 سال قبل مراسم ازدواجمان بود.

به نظرم هیچ خانواده ای مثل خانواده داوودنژاد خانواده بودنشان رو نیست. شما همیشه کنار هم هستید در حالی که خیلی ها اهل به نمایش گذاشتن خانواده نیستند.

واقعاً دلیل بودن خودمن در سینما تاثیر مستقیم و کار پدرم در خانواده بود و همه ما به واسطه پدر و تجربه های او وارد سینما شدیم نمی توان این موضوع را نفی کرد.

روزی که گریه کردم

همیشه کنار مادر بزرگ و عمه و عمو بوده اید. آیا هنوز هم همان خانواده احساسی و به هم متصل هستید که ما از بیرون می بینیم؟

رضا: جاب این سوال را باید از غزل بپرسید.

غزل: صددرصد همان صمیمیتی که دیگران تصور می  کنند در خانواده رضا وجود دارد. رابطه همه اعضای خانواده با هم خیلی نزدیک تر از بقیه خانواده هاست. ما هم همه و خاله داریم اما به این شکل در زندگی هم سهم نداریم. ولی خانواده رضا خیلی عاطفی اند و به هم وابستگی دارند.

این جداشدن از خانواده بعد از ازدواجت چقدر برایت سخت بود.

رضا: من از 15 سالگی ام زندگی مجردی را تجربه کردم یعنی از خانواده ام جدا شدم . در فاصله این 15 سالی که تنها زندگی می کردم و بیشتر دوستانم در کنارمن ازدواج کردند متاسفانه بعضی ها طلاق هم گرفتند. حتی دوباره ازدواج کردند و بچه دار هم شدند ولی من هیچ وقت ازدواج نکردم با اینکه از خانواده ام جدا شده بودم همچنان در کنار همدیگر بودیم. مثلا من با مادر بزرگم 2 روز یک بار صحبت می کنم، یا با عمه ام رابطه نزدیکی دارم، با پدر، مادر و خواهرم هم که خیلی بیشتر. ما هرموقع که وقت کنیم دور هم هستیم. این دور همی ها جزء برنامه های اصلی زندگی مان است.

و شب عروسی گریه نکردی؟

رضا: نه اصلا گریه نکردم. غزل دور شدن از پدرو مادرش  برایش آسان نبود و خیلی جای خالی پدرو مادرش را احساس می کرد اما به حد گیره و زاری نرسید.

من اولین بار که خانه گرفتم و از خانه پدرم وسایلم را جمع کردم که به خانه خودم ببرم، این اتفاق برایم افتاد. مادرم و خواهرم گریه کردند اما فقط همان یکبار گریه کردند. چون زمانی که در خانه بودم خیلی شر بودم و همه را اذیت می کردم! بعد از ررفتنم خانواده ام به آرامش رسیدند!
دارم کیک می پزم حرفه ای

تو از 15 سالگی فعالیت کاری داشتی و دستت در جیب خودت بود.

بله وقتی تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم پدرم به من گفت باید دیگر دستت هم در جیب خودت باشد. ندارم و پول آب و برق و تلفن من را بدهید وجود ندارد. من اصولا آدمی نیستم که یکجا بنشینم، یعنی همین الان که مجبورم خانه نشین باشم زدم به کار شیرینی پزی و آشپزی مرتب کیک می پزم و می فرستم برای دوستانم. یعنی اینکه بخواهم تنها بنشینم و فیلم ببینم کلافه ام می کند. با توجه به اینکه نور آفتاب و هوای بیرون برایم ضرر دارد تصمیم گرفتم بروم لوازم تخصصی شیرینی پزی بخرم و شروع کنم به شیرینی پزی بعد با سامان گلریز صحبت کردم کلاس آشپزی به من معرفی کرد که بروم دوره آشپزی تخصصی ببینم.

غزل: رضا کلا نمی تواند در خانه بماند آدمی است که در کل آرام و قرار ندارد.

بیماری رضا داود نژاد

در شیرینی پزی به چه مراحلی رسیدی؟

رضا: به مراحل خوبی رسیدم.

غزل: روزی دو مدل شیرینی می پزد آن هم شیرینی حرفه ای.

تصمیم نداری نمایشگاه برگزار کنی؟

نه، برگزاری این نمایشگاه ها کار بقیه بازیگرهاست؛ کار من نیست ( می خندد) .

زندگی با رضا با آن تصوراتی که در ذهنت بود تطبیق داشت یا با آدم جدیدی روبه رو شدی؟

غزل: یکسری از خصوصیات رضا را می شناختم اما خب یکسری چیزها هم هست که در زندگی با آن روبه رو شدم اما آنقدر مسئله دار نبود که جا بخورم. اگر کسی خوب زندگی کند فرقی نمی کند که سینمایی باشد یا غیر سینمایی.

البته شاید دلیل آن هم آشنایی شما با فضای سینما از قبل بوده است.

غزل: بله، خواهر من چندین سال است که در سینما  فعالیت دارد من هم با او به سرصحنه می رفتم و بااین فضا آشنا بودم.

بدترین قسمت زندگی با یک بازیگر چیست؟

رضا: غزل نسبت به من خیلی آدم آرامی است. بعضی  وقت ها به صحنه که می آید همه از من شکایت می کنند. همه به او می گویند «غزل تو چطور با او زندگی می کنی؟ ! رضا ارام و قرار ندارد». من در صحنه آدم پرانرژی ای هستم و حتی شده که ترقه بر تکانم! بچه ها همیشه از شلوغ کاری های من شکایت دارند. غزل هم گاهی صدایش در می آید که بابا رضا کمی مراعات کن.

فیلم های رضا داوود نژاد

فراری (۱۳۹۵)
کلاس هنرپیشگی (۱۳۹۰)
خیابان‌های آرام (۱۳۸۹)

دردسر بزرگ (۱۳۸۹)
زنها شگفت انگیزند (۱۳۸۹)
کنسرت روی آب (۱۳۸۹)
مرهم (۱۳۸۹)

همه چی آرومه (۱۳۸۹)
نیش زنبور (۱۳۸۸)
تیغ زن (۱۳۸۷)

چپ دست (۱۳۸۴)
هوو (۱۳۸۴)
هشت پا (۱۳۸۳)

روایت سه‌گانه (اپیزود دوم، شوخی‌های خدا) (۱۳۸۲)
بانوی کوچک (۱۳۸۰)
بچه‌های بد (۱۳۷۹)

مصائب شیرین (۱۳۷۷)
بی‌پناه (۱۳۶۵)

سریال های رضا داود نژاد

پنجری
پشت کنکوری ها
نون و ریحون

بیوگرافی رضا داود نژاد و همسرش غزل بدیعی

بیوگرافی امین زندگانی و همسرش

موضوع :بازیگران مرد ایرانی ، بازیگران و همسرانشان ، بیوگرافی بازیگران مرد ، گفتگو با بازیگران به روز شده :

امین زندگانی ,بیوگرافی امین زندگانی ,همسر امین زندگانی

بیوگرافی و زندگینامه

امین زندگانی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 5 شهریور 1351 در تهران می باشد و 45 سال سن دارد.

تحصیلات :زندگانی سال 1370 وارد دانشگاه هنر شد و مشغول به تحصیل در رشته تاتر شد.وی دارای مدرک لیسانس بازیگری تاتر می باشد. 

اولین تجربه بازیگر اش  حضور وی مربوط به سریال وکلای جوان می باشد که در سال 1374 تولید شد. 

پدر امین مرحوم سیاوش زندگانی یکی از اساتید برجسته ی موسیقی بود که در سال 82 از دنیا رفت .

امین زندگانی بارها تلاش کرده تا هنر خود را در غیر از بازیگری محک بزند اما به گفته ی خود او حتی در عرصه ی اقتصادی (بازاری) نتوانسته موفق باشد . وی مدتی با یکی از دوستانش شرکت پخش مواد غذایی راه اندازی کرد که بعد از چند وقت خود را کنار کشید.در نتیجه فقط بازیگری را به عنوان شغل خود انتخاب کرده است.


ازدواج و همسرش

امین زندگانی متاهل است و ازدواج کرده است که البته بار اول ( با همسر سابقش مینا لاکانی) ناموفق بوده است و منجر به جدایی و طلاق شده است. همسر فعلی او الیکا عبدالرزاقی است که او هم از بازیگران سینما و تلویزیون است.

این زوج هنرمند تاکنون فرزندی ندارند.

امین زندگانی و همسرش

همسر امین زندگانی

امین زندگانی و همسرش الیکا عبدالرزاقی

عکس امین زندگانی با همسرش

اینستاگرام امین زندگانی : instagram /Aminzendegani2


گفت و گو با امین زندگانی

آقای زندگانی خودتان را معرفی کنید.

زندگانی: امین زندگانی هستم متولد سال 1351 در محله تهرا‌نپارس بزرگ شده‌ام و الان در نیاوران زندگی می‌کنم.

اگر بازیگر نبودید دوست داشتید چه کاره می‌شدید؟

 زندگانی: دوست داشتم یک رستوران داشته باشم.

دوست دارید با چه کارگردانی کار کنید که تا به حال کار نکرده‌اید؟

زندگانی: کارگردانی که دوست دارد با من کار کند و تا حالا با من کار نکرده است.

 دوست داشتید چه نقشی را بازی کنید که بازی نکرده‌اید؟

 زندگانی: همان نقشی که تا حالا بازی نکردم.

 آیا بوده بعد از سال‌ها از نحوه بازی در فیلمی خجالت بکشید؟

زندگانی: نه!

در بازیگری الگوی خاصی داشتید؟

زندگانی: در رفتار بله اما در بازی خیر، خسروشکیبایی و جمشید مشایخی و بزرگوارانی که اخلاقیاتشان حرف اول را می‌زند الگوهای رفتاری من بوده‌اند.

 به نظر شما رابطه مردم با سینما بهتر است یا تلویزیون؟

زندگانی: با تلویزیون و البته ماهواره

 چرا؟

زندگانی: به دلیل اینکه ظرفیت محدودیت‌های زیادتر از توقعات مردم شده و فکر می‌کنم که این خطر فرهنگ ما را تهدید می‌کند که یک سری سریال‌ها که ارزش فرهنگی ندارد جایگزین سریال‌های خوب ما مثل «امام علی(ع)»، «هزاردستان»، «ابوعلی سینا» و «سربداران» شده است. جای سریال‌های فاخری که در طول این سال‌ها ساخته شده بسیار کم است و متاسفانه سرعت ساخت سریال باعث شده که هویت اصلی سریال‌ها و داستان‌های ایرانی تحت الشعاع سریال‌های ماهواره‌ای قرار بگیرد.

 به نظر شما دستمزد بازیگران منصفانه است؟

 زندگانی: نه، خیلی کم است.

برخی‌ها درباره دستمزد بازیگران جدید اعتراض دارند، این اعتراض‌ها چقدر بجاست؟

 زندگانی: به هر حال در همه جا اعتراض وجود دارد. اما در خصوص بازیگران باید تمیز قائل شد، بازیگر دستمزدی که دریافت می‌کند، دستمزد بازی کردن نیست، دستمزد زندگی نکردن است.

آیا پول بازیگران از پارو بالا می‌رود؟

زندگانی: شاید الان اندازه پاروها کوچک شده است!

بازیگران ما چقدر به مبانی نظری بازیگری تسلط دارند؟

زندگانی:‌ من فکر می‌کنم تفاوت بازیگری که تحصیلات آکادمیک دارد با بازیگری که از در پشتی آمده شاید 12 جلد کتاب باشد! چون متاسفانه سیستم آموزشی بسیار ضعیف است و در نهایت محدودیت‌ها باعث می‌شود که ضعف آموزشی خودش را بروز دهد تا ما شاهد تکرار نقش‌ها و بازی‌ها باشیم.

بیوگرافی امین زندگانی

برخی عنوان می‌کنند که مانکن‌های خوشچهره جای بازیگران واقعی را گرفته‌اند نظر شما چیست؟

زندگانی: این هم یک بخش از نیاز سینما است.به هر حال سینما به تصویر خوب هم نیاز دارد همچنان که به بازی خوب نیاز دارد، ورود چهره‌های خوب و زیبا به قول بعضی ها اجتناب ناپذیر است اما میشود محدودیت‌های آموزشی قائل شد که برای تداوم چهره‌ها و اینکه نسل‌های بعدی فکر نکنند که سینما فقط چهره است، چهره نامتعارف آن‌ها باعث شده تا به عنوان بازیگر جلب توجه کنند.

 رابطه چهره با سینما چیست؟

 زندگانی: چهره به چهره‌اش خیلی رابطه قوی است!

آیا بازیگران با رسیدن به دوره پیری تمام می‌شوند؟

زندگانی: اگر به همین سمتی که حرکت می‌کنیم اصرار بورزیم متاسفانه باید بگویم بله، ولی در تمام دنیا بازیگر وقتی از سن 50 سالگی می‌گذرد میزان نقش‌های پیشنهادی به او بیشتر است و نقش‌های اصلی برایش نوشته می‌شود، اما در ایران با بالا رفتن سن بازیگر نقش‌های یک برای او خیلی کم می‌شود.

فیلم فارسی چیست؟

زندگانی: فیلم فارسی لقب بسیار بدی است که ما در موردش استفاده می‌کنیم و معمولا فیلم فارسی را به عنوان یک ضعف می‌بینیم اما وقتی به دوره فیلم فارسی برگردیم می‌بینیم چقد داستان‌ها جذاب بوده و می‌توانسته مخاطب را پای خودش نگه دارد چون فیلم فارسی قصه گویی خوبی داشت.

 چقدر به سالمندان هم صنف خود سر می‌زنید؟

زندگانی: الحمدلله سالمندان بیشتر از جوان‌ها مشغول کار هستند و انرژی مضاعفی دارند. باید ببینیم آن‌ها چقد وقت دارند یا اصلا ما را می‌پذیرند؟!

 چرا خانه همه بازیگران  در شمال شهر است در صورتی که عمده علاقمندان  به سینما در جنوب شهر هستند؟

زندگانی: الان الحمدلله قیمت ملک در سراسر تهران یکدست شده و جنوب و شمال فقط از نظر جغرافیای معنا دارد.

چرا زندگی شخصی تعداد قابل توجهی از بازیگران دچار مشکل می‌شود؟

 زندگانی: مشکل را برایشان درست می‌کنند.

 دوست داشتید در هالیوود بازی میکردید؟

زندگانی: مطمئنا.

 چرا در بین مردم این اعتقاد وجود دارد که بازیگران تقیدات مذهبی و اخلاقی ندارند؟

زندگانی: چون کسانی که تقید اخلاقی ندارند اصولا در فرهنگ ایرانی جایی ندارند، چون بازیگران جلوی چشم هستند این دسته از بزرگورارانی که اینطور فکر می‌کنند باید این را هم لحاظ کنند که انسان جایزالخطاست. اگر بخواهم منصفانه به این موضوع نگاه کنم، خطای اخلاقی و اجتماعی بازیگران خیلی کمتر از افراد معمولی است اما نمودشان برای خبرسازی و قلم به مزد بودن برخی نشریات زرد باعث بیشتر شدن این موضوع می‌شود.

 اگر روزی علیه ایران جنگ شود، شما برای دفاع شرکت می‌کنید؟

 زندگانی: صد در صد.

همسر سابق امین زندگانی

چرا فیلم‌ها با ژانر دفاع مقدس موردتوجه مردم قرار می‌گیرد؟

 زندگانی: من تا الان فکر می‌کردم قرار نمی‌گیرد! چون من در یک سریال و یک فیلم دفاع مقدس بازی کردم که مورد توجه قرار نگرفت.

 برخی می‌گویند الفاظ رکیک و خنداندن به هر قیمتی در سینما و البته تلویزیون زیاد شده است، نظر شما چیست؟

 زندگانی: وقتی بازار تقاضا زیاد باشد عرضه هم زیاد میشود.

چرا هنرپیشه‌های هالیوود همه جا مثل سومالی در سیاست‌های خارجی شرکت دارند ولی هنرپیشه‌های ما نیستند؟

زندگانی: چون در ساده‌ترین شکل وقتی تصمیم گرفتند در شورای شهر حضور پیدا کنند برخی رسانه‌ها شمشیر را از رو بستند.

 چقدر از اجناسی که مصرف می‌کنید ایرانی است؟

 زندگانی: بیشتر اجناسی که استفاده می‌کنیم چینی است.

 بحث فساد در سینما موضوعی است که بازیگران زیادی درباره آن صحبت کرده‌اند مثل استاد تارخ که گفتند برخی دختران برای ورود به سینما خودشان را عرضه می‌کنند این موضوع چقدر صحت دارد؟

 زندگانی: سکوت!

 اگر یک میلیارد پول داشتید آن چه می‌کردید؟

زندگانی: چون الان درگیر عوض کردن خانه هستم حتما خانه می‌خریدم.

آخرین کتابی که خواندید؟

زندگانی: «انشتین به آرایشگرش چه گفت؟»

آرزوی شما چیست؟

 زندگانی: صلح برای جهان و عاقبت به خیری هنرمندان.

عکس امین زندگانی


فیلم های سینمایی امین زندگانی

نیمکت (۱۳۹۵)
۲۴ سپتامبر (۱۳۹۴)
فصل فراموشی فریبا (۱۳۹۲)

شهابی از جنس نور (۱۳۹۲)
پیشونی سفید (۱۳۹۰)
راه بهشت (۱۳۹۰)

گلوگاه شیطان (۱۳۸۹)
خانواده ارنست (۱۳۸۸)
درخشش پنهان (۱۳۸۷)

ملک سلیمان (۱۳۸۷)
ژرفا (۱۳۸۷)
کابوس (۱۳۸۷)

شهرآشوب (۱۳۸۴)
من و دبورا (۱۳۸۴)
آدمک‌ها (۱۳۸۲)
بازیگر
زن شرقی (۱۳۷۶)


سریالهای امین زندگانی

سریال پرستاران (1395-1396)
چرخ و فلک ایپزود هستی (۱۳۹۵)
ساعت صفر (۱۳۹۴)
همه چیز آنجاست (۱۳۹۳)

خاطرات مرد ناتمام (۱۳۹۱)
مختارنامه(۱۳۸۹)
قفسی برای پرواز (۱۳۸۹)

طلسم شدگان (۱۳۸۳)
معصومیت از دست رفته
به سوی پیروزی

راه سوم
روزگار جوانی
همسفر
چند دقیقه زندگی
نوعروس
وکلای جوان

تاتر های امین زندگانی
تانگوی تخم مرغ داغ تالار وحدت ۱۳۹۳
یک زن، یک مرد (کارگردان: آزیتا حاجیان)
جاده طولانی مارپیچ (کارگردان: رضا گوران)

پایین گذر سقاخانه (کارگردان هادی مرزبان)
به من دروغ بگو (کارگردان: امین زندگانی)

بیوگرافی امین زندگانی

بیوگرافی امین زندگانی و همسرش

بیوگرافی بهنام تشکر و همسرش و فرزندشان

بهنام تشکر

بیوگرافی و زندگینامه

بهنام تشکر بازیگر، گوینده و دوبلور متولد 4 بهمن 1355 در بندر انزلی می باشد و 41 سال سن دارد.

تحصیلات : وی دارای مدرک کارشناسی اقتصاد بازرگانی از دانشگاه فیروزکوه می باشد. 

تشکر دو برادر نیز دارد که بهروز تشکر از مجریان و بهرام از کارگردانان تئاتر است.

تشکر در دوران نوجوانی، هافبک راست تیم نوجوانان باشگاه ملوان بندر انزلی بوده است، اما بنا به دلایلی، این رشته ورزشی را به صورت حرفه‌ای پیگیری نکرد.

وی با سریال ساختمان پزشکان توانست به خوبی شناخته شود و بعد از آن در سریالهای تلویزیونی بیشتری حضور یافت.


ازدواج و همسرش

بهنام تشکر در سال 1385 با آیدا یزدانی ازدواج کرد .حاصل این ازدواج نیز یک فرزند پسر به اسم کاوه می باشد.

همچنین چندی پیش شایعاتی مبنی بر این که همسر او خواهر عادل فردوسی است منتشر شده بود چرا که شباهت زیادی به او داشت.

 عکس بهنام تشکر و همسرش

همسر بهنام تشکر

بهنام تشکر و پسرش کاوه

بهنام تشکر و پسرش

بهنام تشکر چندین سال در آمریکا و انگلیس زندگی کرده است که مدتی شایئه مهاجرت دائم او به آرمیکا شنیده میشد که در مهر ماه 94 بعد از بازگشت اش این موضوع را تکذیب کرد

او علاوه بر بازیگری عکاسی و نمایش نامه خانی هم میکند می گوید بالغ بر 200 نمایش نامه خوانی شرکت داشته است و 300 عکس کلاسیک با دوربین حرفه ای در آمریکا گرفته و بخاطر احترامی که برای عکاسان ایرانی قائل است هرگز راضی به زدن نمایشگاه نشده است.

گفتگو با بهنام تشکر

بیایید اول از  قصه خودتان شروع کنید قصه که نه حقیقت زندگی شما وقتی به راهی که طی کردید نگاهی میکنیم ذهنمان از دنیای پسرنوجوان فوتبالیست پرت میشود به دنیای علم اقتصاد آکادمیک، در نهایت انتخاب بازیگری.

اینکه گفتید پس از فوتبال و دانشگاه به بازیگری آمدم  باید بگویم که من قبل از دانشگاه رفتن بازیگری را انتخاب کردم، در اصل الفبای تئاتر را  از  همان شهر بندر انزلی شروع و بعد که به ساری رفتیم در آن شهر نیز ادامه همین راه را دادم.همه چیز با  پیشنهاد یکی از دوستان آغاز شد. دوستی که اکنون درایران نیست، من به کارگردان تئاتر معرفی شدم و فعالیت آماتوری در زمینه تئاتر در سن نوجوانی در بندر انزلی را از همان روزها آغاز کردم.وقتی به به ساری رفتیم خیلی ناامید بودم تصور نمیکردم  بتوانم ورودی دوباره به دنیای بازیگری حرفه ای داشته باشم. 

 اولین حضورشما  در صحنه های نمایش شهر ساری با یک گروه نمایش کمدی بود، چرا کمدی؟

خودم تئاتر در فضای جدی را میپسندم ولی فرصت حضور در دنیای نمایش مورد علاقهام هنوز میسر نبود همین شد که با نمایشنامه  «میرزا فرفره» حضور پیدا کردم و پس از آن  کار دیگری به نام «غلام دروغگو» که فکر میکنم آن نیز از نوشتههای داوود فتحعلی بیگی بود که در آن جدیترین نقش را بازی کردم. بعد از آن به گروه نمایش دیگری  پیوستم که کار تئاتررا کمدی دنبال نمیکردند و طالب اجرای نمایشهای جدی بودند.

 شما انتخاب کرده بودید بازیگر شوید چرا دانشگاه اقتصاد؟

قبول نشدم، یعنی دانشکده هنر شرکت کردم و قبول نشدم و فکر میکردم که باید بروم دانشگاه.فکر میکنم آنهایی که در فضای بازیگری ایران  ماندند و هستند باید عاشق باشند، یعنی من واقعاً کار دیگری بلد نیستم جز بازیگری، تازه آن را هم همچنان دارم یاد میگیرم . یاد گرفتن این حرفه، لذت کشف و لذت  یاد گرفتن این حرفه برایم مهمترین علت انتخاب این حرفه بود وهست.

خانواده بهنام تشکر

 فضای تئاتر دنیای تخصصی تری را نسبت به فضاهای هنرپیشگی دیگر دارد و شما با تئاتر آغاز کردید با انسانهایی که بازیگری را یک هنر جدی میدانند چگونه تکنیکهای تخصصی این هنر را آموختید؟

به استعداد و جوهری که فرد دارد بر می گردد واین دو رکن از ارکان مهم این فضاست. اگر این دو اصل را همراه خود نداشته باشید و در بهترین دانشکدههای هنر تحصیل کنید، در شهر شکسپیر هم به دنیا بیاید و در آنجا همه نمایشها را ببیند ممکن است بازیگر نشوید حتی اگر عشق بازیگری داشته باشید.به نظرمن تمرین و ممارست مکمل این قضیه میشود و تیزهوشی لازمه هنر بازیگوشی است.البته این تیزهوشی شانس را هم باید با خود همراه داشته باشد.

 این اولین شانس چه وقت در خانه زندگی شما را زد؟

من دو نقطه عطف درفضای هنری داشتم، یکی موقعی بود که برای اولین بار در تئاتر شهر بازیگر یک نمایش بودم و بعد از اولین نمایشم در آن سالن از 14، 13 کارگردان پیشنهاد کار گرفتم که برایم بشدت لذتبخش بود.

 و بین آن کارگردانان شما کدام را با چه نمایشی انتخاب  کردید؟

«چند کاپریس برای ویلن» کاری از محمود رضا رحیمی که پس از پایان روزهای این نمایش بلافاصله ایوب آقاخانی پیشنهاد کار داد و بلافاصه بعد از ایوب آقاخانی،کیومرث مرادی با (ژولیو سزار) و بعد از آن فاصلههای این نمایشنامهها به زمانی کمتر از 4 یا 5 ماه میرسید. در تئاتر هر نقش را که قبول میکنی  یک مدت با آن کاراکتر هستی تا نقش بعدی. فضا بدین شکل نیست که بگویند فلان هنرمند تئاتر، بازیگر کاراکترهای اجتماعی است و بس ولی در سینما اینگونه است. در یک کاراکتر که خوش بدرخشی آن کاراکتر معرف نقشهای دیگر تو میشود و انگار تنها  آن کاراکتر به سراغت میآید به اصطلاح میشوی بازیگر نقشهای کمدی یا اکشن یا… و من چقدر نقش اکشن بازی کردن را دوست دارم.

نقش اکشن؟ نقشی که کلاً در سینمای ایران، جدی گرفته نمی شود ؟

 خیلی ها تصور می کنند که نقش های اکشن فقط برازنده بعضی از بازیگران است.نه! بازیگر نباید بگذارد چنین فضایی در توصیف بازیاش ایجاد شود، زیرا تاریخ مصرفش را تعیین میکند و روزهای خاتمه محبوبیتاش نزدیک میشود، بازیگر باید توانایی این را داشته باشد که هم بازیگری کمدی باشد و هم جدی و این تهیهکنندهها و کارگردانان هستند که با بیاعتمادی خود به بازیگر این فضا را ایجاد میکنند. مثلاً آقای فتحعلی اویسی را تا مدتها در نقشهای اکشن میدیدیم ولی ناگهان میبینیم که در سریالی آنهم در نقش یک داستان کاراکتر کمدی می گیرد و خوب نیز با مخاطب ارتباط برقرار میکند.

قد و سن بهنام تشکر

 بازیگران به حتم میدانند با تکراری بازی کردن یک نوع کاراکتر خود را در خطر بازیگر یکنواخت نقشآفرین قرار میدهند چرا ریسک بازی نکردن در نقشها را قبول نمیکنند تا با جای گرفتن در کاراکترهای مختلف بر بقای خود بیفزایند؟

باید صبر، تحمل زیاد و توانایی مالی خوبی داشته باشد تا از پس زندگی بربیاید، زیرا برای این متفاوت بازی کردن شاید مدتی بیکار بماند و اما این مدت صبر کردن نیز خود خطرناک است، زیرا نبودن در چرخه بازیگری یک خطر بزرگتر ایجاد میشود و آن اینکه بسیار امکان اینکه فراموش شود وجود دارد.

بازی در تئاتر و بازیگر تئاتر بودن در ارتباط مخاطب با دنیای سینما و تلویزیون چه تفاوتهایی دارد؟

در قالب یک خاطره میگویم، سالها در تئاتر بودم و حتی همسایه ام نمیدانست چکاره هستم ولی اولین قسمت سریال (ساختمان پزشکان) از تلویزیون که پخش شد فردا صبح که از در خانه خارج شدم انگشت اشاره مردم بسیاری به سویم بود که این همان بازیگر سریال دیشب است و یک دفعه شناخته میشوی بدون اینکه مانعی برای این شناخت داشته باشی یعنی تا این حد تلویزیون قوی است مردم به تلویزیون توجه دارند و به خاطر همین توجه است که وقتی برنامههای خوبی در تلویزیون ساخته نمیشود نگاه از آن بر میگردانند، به خاطر اینکه تلویزیون یک  عنصر بشدت سرگرم کننده است و مردم در ناخودآگاه به محض رسیدن به خانه آن را روشن میکنند.

 انگار تلویزیون صدای خانه است؟

بله تقریباً میتوان گفت که صدای خانه است، سالها رادیو بود، اکنون تلویزیون شده است و اما بر اساس آن مدیوم متفاوت شناخت مردم نیز با هنرمندان در عرصههای مختلف گوناگون است شاید سالها در تئاتر فعال باشی ولی قشری خاصتو را میشناسند ولی در تلویزیون ناگهان با میلیونها آدم همزمان معرفی میشوی.

کافی است که یک سریال یا برنامه طنز در تلویزیون پخش شود آن زمان است که در کوچه و خیابان و هر جا که میروی حرف آن است و نگاهها به تلویزیونی که از آن دور شدهاند برمیگردد؟

مردم ما مردم غصه مندی هستند به خاطر اینکه انگار طوری شده که از غصه هم بدشان نمی آید، به خاطر همین احتیاج به کمدی و خنده دارند و همه خنده را دوست دارند.

عکسهای بهنام تشکر

چرا خنداندن مردم ایران اینقدر سخت است؟

ما مردم خیلی باهوشی داریم فقط امکانات نداریم. ایرانیان به خاطر شرایط کشورمان و شرایطی که در آن در حال زندگی هستیم و بزرگ شدیم، آدمهای پیچیدهای هستند زیرا در شرایط خیلی ویژهای بزرگ شدیم، ما جنگ را دیدیم، ما بمباران و موشک باران را دیدیم، تحریمها به ما فشار آورده ما خیلی چیزها دیدیم که به نگاه بعضیها مردم جهان اولی ندیدند، به همین دلیل چیزی را که داریم میبینیم راجع به آن فکر میکنیم که آیا بخندیم یا نخندیم. کلاً ما آدمهای راحتی نیستیم.

 یک کمدی درست چیست؟

فیلمنامه هرچقدر صادقانه تر باشد و کمدی درست و به روزی داشته باشد موفقتر است.کمدی درست یعنی که ما سعی نکنیم به هر قیمتی تماشاگر را بخندانیم. این جمله شما خیلی کلیشها ی بود

 کمی بیشتر توضیح دهیدکلیشه ای است؟

چقدر زود همه چیز در کشور ما کلیشهای میشود.یعنی اینکه تماشاگر را گول نزنیم و به او نگوییم: «الکی بخند»، تماشاگر را به زور قلقلک ندهیم، این به زور قلقلک دادن میتواند، در بعضی مواقع نه تنها خنده بر لبانشان نیاورد که برایشان ناخوشایند هم باشد.

فیلم های سینمایی بهنام تشکر

استرداد (۱۳۹۰)
بچگیتو فراموش نکن (۱۳۹۰)
فیلم کوتاه «و پیشتر… باران همه چیز را شسته بود» (۱۳۹۰)

به امید دیدار (۱۳۹۰–۱۳۸۹)
روز رستاخیز (۱۳۸۹) در نقش حصین بن تمیم
زیر آب (۱۳۸۸)

فیلم کوتاه «اتو استاپ» (۱۳۸۲)
واژگونه (دلی یار)
لاک قرمز (۱۳۹۴)

بازدم (۹۵-۱۳۹۴)
اعترافات (۱۳۹۵)


بیوگرافی بهنام تشکر

سریالهای بهنام تشکر

گمشدگان (1396)
پادری – 1395
بین خودمون بمونه – 1394
فرید – 1393

هفت سنگ – 1392-1393
پژمان – 1392
دودکش – 1392

تاکسی پلیس – 1391
دزد و پلیس – 1391
پاپوش – 1390

ساختمان پزشکان – 1389-1390
حبیب – 1389
عشق و نیستی – 1388
تا صبح – 1385

مثل همیشه – 1384
عصای پیری – 1384
مختارنامه – 1383-1388

مروارید سرخ 1383-1384
ابله – 1393
یه شام خوب – 1392
ساخت ایران – 1390-1391


تئاترهای بهنام تشکر

میرزافرفره (۱۳۷۷)
معرکه عشق (۱۳۷۸)
بانوی قهرمان (۱۳۷۷)

سهمی پیش از مردار (۱۳۷۷)
ماه زدگان (۱۳۷۹)
خرس (۱۳۸۱)
خواستگاری (۱۳۸۱)

فالگوش (۱۳۸۲)
چند کاپریس برای ویلون (۱۳۸۲)
اسکوریال شاه (۱۳۸۳)
روزهای زرد (۱۳۸۳)
مردی که گلی به دهان داشت (۱۳۸۳)

رؤیای بسته شده به اسبی که از پا نمی‌افتد (۱۳۸۴)
ژولیوس سزار به روایت کابوس (۱۳۸۵)
سه خواهر (۱۳۸۴)
مکبث (۱۳۸۴)

لبخند باشکوه آقای گیل (۱۳۸۶)
مونسرا (۱۳۸۳)
سانتاکروز (۱۳۸۳)
خرس (۱۳۸۳)

دعوت (۱۳۸۳)
کابوس (۱۳۸۴)
مگس‌ها (۱۳۸۴)
دختر یانکی (۱۳۸۴)
خون (۱۳۸۴)

رستگاری در شب دور (۱۳۸۵)
دنیای دیوانه دیوانه دیوانه (۱۳۸۵)
ژولیوس سزار به روایت کابوس (۱۳۸۵)
طناب می‌زنی عزیزم (۱۳۸۶)

میهمانی درندگان (۱۳۸۶)
خدای کشتار(۱۳۸۷)
ماه زدگان (۱۳۹۰)
عشق اتفاقی نیست که بیفتد (۱۳۹۰)

دختر یانکی (۱۳۹۲)
سه‌گانه پاریسی (۱۳۹۴)
دختر یانکی،اجرای مجدد (۱۳۹۵)

گویندگی و دوبله

2سال گویندگی (دوبله) قرن بیست‌و یک ۱۳۸۵–۱۳۸۳ به مدیریت نصرالله مدقالچی
گویندگی در بیش از ۷۰ فیلم سینمایی در مؤسسه قرن بیست‌ویک زیر نظر نصرالله مدقالچی

گویندگی رادیو از سال ۱۳۸۷
گویندگی در شبکه رادیویی تهران، استودیو صداری شهر

گویندگی در شبکه جهانی صدای آشنا (برنامه‌های قند پارسی، رنگ خدا، ویژه برنامه دهه اول محرم)
گویندگی در شبکه جوان (برنامه ویژه جشنواره تئاتر فجر، مثلث، بین خودمون باشه)

بهنام تشکر


بیوگرافی بهنام تشکر و همسرش و فرزندشان

بیوگرافی روشنک گرامی و همسرش

روشنک گرامی

بیوگرافی و زندگینامه

روشنک گرامی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 1 مهر 1362 در تهران می باشد و 34 سال سن دارد.

وی در سال 85 کارگردانی تئاتر قبول شده است و در سال 87 هم کارگردانی کرده است که به گفته خودش در این راه موفق نبوده است.

وی فعالیت هنری و بازیگری خود را با حضور در سریال فاصله ها آغاز نمود. 

اوج کار روشنک گرامی در فیلم سینمایی قائده تصادف بود که آن فیلم در جشنواره فجر 31 برنده جوایز متعددی شد و در آن فیلم به خوبی دیده شد.

وی به تازگی در سال 96 در سریال گمشدگان به کارگردانی رضا کریمی در نقش ترنج به عنوان بازیگر اصلی سریال حضور دارد.

وی سال 93 در یکی از خیابان های تهران تصادف شدیدی کرد که باعث شد گرامی چند هفته در بیمارستان بستری شود. 


ازدواج و همسرش

روشنک گرامی تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

همسر روشنک گرامی


گفت و گو با روشنک گرامی 

عکسهای روشنک گرامی

 خانم گرامی ! از نقشتان در فیلم سینمایی «قاعده تصادف» برایمان بگویید و اینکه چطور این نقش به شما پیشنهاد شد ؟

یک روز به دفتر آقای بهزادی رفتم. نشستیم و کمی در خصوص خودم و فیلمنامه گپ زدیم. فیلمنامه را به من دادند تا بخوانم برای نقش “پریسا” و گفتند که بهم خبر می دهند. چند روز بعدش تولدم بود و آقای بهزادی گفتند که در این روز به من خبر می دهند که انتخاب شده ام یا خیر. چند روزی از تولدم گذشت و خبری نشد. به من گفتند که چرا زنگ نزدی که پیگیری کنی و من گفتم منتظر تماس شما بودم. اینجوری بود که متوجه شدم برای این نقش انتخابم کرده اند. بچه ها دو هفته بود که شروع به دورخوانی کرده بودند و من هم یک روز با گروه برای نقش “لادن” دورخوانی کردم. از فردایش تمرین را شروع کردیم و من نقش لادن را بازی می کردم.

به دلیل یک سری اتفاقات از پروژه کنار رفتم. بعد از یک هفته مجددا” با من تماس گرفته شد تا نقش “پریسا” را بازی کنم. تا سه – چهار روز قبل از ضبط من نقش “پریسا” را تمرین می کردم. ما حدود دو ماه تمرین و هجده روز ضبط داشتیم چون در مجموع هجده سکانس در فیلم وجود داشت. چند روز قبل از ضبط تصمیم گرفته شد که من و خانم بنی احمدی نقشمان را عوض کنیم که تقریبا” اتفاقی بود شبیه ماجرایی که در خود فیلم می بینیم که “شهرزاد” رفت و یکی از خود بچه ها جایش را گرفت. در نهایت من نقش «مریم» را بازی کردم. اتفاق خوبی بود و خودم هم راحت تر بودم برای ایفای این نقش و خانم بنی احمدی هم از بازی در نقش “پریسا” راضی تر به نظر می رسید.

 در ایام جشنواره فجر و در سینمای رسانه ها فیلم پسندیده شد از واکنش های مردمی تا چه اندازه اطلاع دارید و اینکه فیلم را با مردم تماشا کردید ؟

بله. بیشتر مخاطبان خوشبختانه با «مریم» ارتباط خوبی برقرار کردند و دوستش داشتند. در بین پسرها هم آقای مارتین شمعون پور بیشتر از سایرین مورد توجه قرار گرفته بود. همینطور از بازی مهرداد صدیقیان و ندا جبرئیلی تعریف های زیادی شنیدم. خانم جبرئیلی از دوستان خیلی خوب و صمیمی من هستند و در طول کار خیلی به هم کمک کردیم تا نقش هایمان به خوبی دیده شود. نظرات متفاوت بود.

فیلم قبلی آقای بهزادی را دیده بودید (تنها دوبار زندگی می کنیم) ؟

می دانم احتمالا” از دستم عصبانی هم خواهند شد ولی راستش را بخواهید نه. هنوز ندیدم.

قصه فیلم در مورد نسل سومی هاست یا نسل چهارمی ها ؟

نسل چهارمی ها.

 شما خودتان نسل سومی هستید یا نسل چهارمی ؟

من نسل سومی هستم. متولد سال 1362.

روشنک گرامی و همسرش

اینستاگرام روشنک گرامی : Instagram / Roshanakgerami

برای نزدیک شدن به دغدغه های این نسل چقدر تلاش کردید ؟

من دهه هفتادی ها را می شناسم. در فیلمنامه بیشتر به شخصیت “شهرزاد” پرداخته شده بود تا دیگر شخصیت ها. من تلاش کردم برای “مریم” شناسنامه ای تعریف کنم. «مریم» دختری بود که به همه از بالا نگاه می کرد و بقیه را هم سطح خودش نمی دانست غیر از یک نفر که او هم موزیسین بود و تصور می کرد فقط سواد مارتین در سطح اوست.

شما به عنوان کسی که با فیلمنامه چند ماه زندگی کرده در خصوص کاراکتری که “امیر جعفری” بازی می کند چه نظری دارید و چقدر به او حق می دهید ؟

من به عنوان یک نسل سومی آن پدر و مادر را درک نمی کنم و طبیعتا” آن پدر و مادر هم نمی توانند این بچه ها را درک کنند. به همین خاطر نمی توانم به آن پدر حق بدهم. مخصوصا” اینکه می گوید اجازه سفر به “شهرزاد” نمی دهم چون پیش از این یکبار با قرص خودکُشی کرده در حالی که این نرفتن هم می تواند باعث اقدام جدیدی از سوی او برای خودکُشی شود. من به عنوان “روشنک گرامی” حقی به این پدر و مادر نمی دهم اما برایم چنین کارهایی قابل درک است چرا که چنین والدینی را دیده ام.

 فکر می کنید بعدا” بچه های این نسل چه برخوردی با فرزندان خودشان داشته باشند ؟

من راه حل پیشنهادی ام این است که این نسل بچه دار نشوند که این اتفاقات نیفتد. با اینکه خودم هنوز بچه ندارم ولی وقتی پدر و مادرم می خواهند تا لواسان بروند از دلشوره و نگرانی جان به لب می شوم و خواهش می کنم که بدون من جایی نروند.

 خیلی ها این فیلم را با «درباره الی …» مقایسه کردند. شما چه نظری در این باره دارید ؟

“درباره الی …” … نمی دانم چرا چنین مقایسه ای شد. به خاطر اینکه کسی بین ما بوده و رفته یا به خاطر برگشت پدر یا تکنیک فیلم ولی من خودم هنگام خواندن فیلمنامه شباهتی ندیدم. شاید نوع فیلمبرداری چنین ذهنیتی را به وجود آورده چون از خیلی ها شنیدم که این فیلم “درباره شهرزاد ..” بوده و اینجور چیزها ولی حقیقتا” من شباهت چندانی بین این دو فیلم نمی بینم.

روشنک گرامی

چقدر سعی کردید تا این حس نزدیکی بین جمع دوستان در این فیلم به مخاطب منتقل شود ؟ گویی که سالهاست این نفرات یکدیگر را می شناسند و با هم زندگی و همکاری می کنند.

خب ما دو ماه با هم زندگی کردیم. از صبح تا غروب تمرین می کردیم تا بعدش که ضبط انجام شد. حتی دورخوانی و تمرینات ما هم در لوکیشن اتفاق می افتاد. بعد دوربین 5D اضافه شد و فیکس کردن میزانسن ها طبق نظرات آقای بهزادی صورت گرفت. شکر خدا به دلیل تمرینات طولانی گروه ، در ضبط پلان – سکانس ها به مشکل خاصی برنخوردیم. فقط چون دوربین Red یک روز قبل از ضبط به ما اضافه شد شاید تنها همین مورد بود که باعث می شد برخی تغییرات میزانسنی روی بدهد. گاهی اوقات برداشت زیاد هم داشتیم ولی کمتر پیش می آمد که به دلیل اشکال بازیگران این اتفاق بیفتد.

بیوگرافی روشنک گرامی


فیلم های سینمایی روشنک گرامی 

قائده تصادف
خانه دیگری
هلن


سریال های روشنک گرامی 

فاصله ها
گمشدگان (1396)

بیوگرافی روشنک گرامی و همسرش

رویا نونهالی و همسرش +بیوگرافی

رویا نونهالی

بیوگرافی و زندگینامه

رویا نونهالی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 24 بهمن 1341 در تهران می باشد و 55 سال سن دارد.

وی اصالتا مربوط به روستای تاکر از توابع بخش بلده شهرستان نور در استان مازندران می باشد.

تحصیلات : وی دارای تحصیلات در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است.

نونهالی فعالیت هنری خود را از سال 1362 با بازی در تاتر آغاز نمود. 

اولین حضور وی جلوی دوربین در سال 1366 می باشد که در آن سال نونهالی در فیلم یار در خانه ساخته خسرو سینایی ایفای نقش نمود. 

وی با حضور در سریال خواب و بیدار در سال 94 به کارگردانی مهدی فخیم زاده در نقش ناتاشا توانست به خوبی شناخته شود.

وی در فصل دوم سریال شهرزاد نیز در نقش عمه بلقیس حضور دارد.

ازدواج و همسرش

رویا نونهالی متاهل است و چندین سال است که ازدواج کرده است . همسر وی رامین حیدری می باشد . این زوج فرزندی ندارند. (اططلاعات دقیق موجود نیست).

رویا نونهالی و همسرش

رویا نونهالی و همسرش

گفتگو با رویا نونهالی

دوستان معتقدند شما بانوی مرموزی هستی، هستی؟ هستی که نقاشی خوانده ای و بازیگری و به شهادت شاهدان، یک دیگ آش درست می کنی، هر سال بهتر از پارسال. روش پخت را هم به کسی نمی گویی، نقاشی می کشی شبیه خواب و نشانش نمی دهد، شعرت این قدر بیدار است و منتشر نمی کنی! از خودت هم زیاد حرف نزده ای و این به جذابیت و مرموزیت «کاراکتر» شما افزوده است.

خب، مواد لازم برای پخت آش رشته، بر همگان روشن است. چه آنها که خورده اند و چه آنها که پخته اند. حالا دلت می خواهد چیزی به آن بیفزایی یا چیزهایی، و نگویی و یواشکی تماشا کنی و از قیافه ها و از واکنش ها دریابی حالشان خوب است، کیفورند یا مشکوک اند. هرچه هست راز کوچکی است و به بازی می ماند. مرموز نیست، فقط برایم جذاب است این بازی. شبیه بازی بزرگ زندگی است. آش در جوشش است، کسی گرد نمکی می پاشد، کسی گردشکری. حالا این که دریابی چه طعمی، چه وقتی خوشایند است، می شود یکی از بازی های جذاب زندگی.

... و اشاره پسندیده شما به دست پخت من یادآور شد که من از دست پخت شگفت انگیزت با آن ارائه های خلاقانه قدردانی کنم... و نظرت درباره شعر و نقاشی هم که موجب خوشحالی است. و اما این بحث «مرموز» را باید به حساب چه چیزی بگذاریم؟

حتما تعریف است دیگر، صاحب رمز و راز بودن، خودش هنر است.

 حالا خودت جدا چطور فکر می کنی در مورد مرموز بودن من؟

من فکر می کنم به نوع انتخاب نقش و تداوم در وسواس و سر و کله نزدن با اخبار حاشیه مربوط باشد. به نظر خودم تو مرموز نیستی، صاحب رازی!

آفرین، چه آقای فهمیده ای! باشد، از همین جا شروع می کنیم. نه مرموز نیستم، دوست داشته ام سرم به کار خودم گرم باشد و البته از دنیای اطرافم پرت نباشم و حواسم به چیزهایی که دوست دارم، جمع باشد؛ همین!

بیا از واژه های کلیدی شروع کنیم، مثلا جذابیت در حرفه ات معنی اش چیست و با چه چیزهایی مربوط است؟

ساده بگویم، نمی توانی تلاش کنی جذاب باشی. معادله و فرمول ندارد و اگر چیزهایی هست که موجب جذابیت می شود باید کاری به کارش نداشته باشی. ولی خب آدمیزاد است دیگر، می خواهد تولید جذابیت کند، حواشی جذاب بسازد برای موضوعی یا فردی یا هر چه.

چیزهایی نسبی را پیدا می کند یا حتی می سازد و به موضوع مورد نظر می افزاید که سرجمع می شود خبر، تولید خبر، خبر ساختن، عمر خبر و ابن جور چیزها که موضوع بازاریابی و بازار ساختن و تجارت است و هزینه اش از نظر آدم های مختلف، مختلف است و انتخاب من نیست. اما آنها که اگر باشد خوب است، چیزهای مربوط به کیفیت است، کیفیت انتخاب، کیفیت جرا و شکل تداوم و تمایز. بودن و تکراری نشدن و لطف کار را نگه داشتن که اگر در مورد آدم بازیگر باشد (و افراد کاردان و مردمان مهربان، این تشخیص را در مورد او داشته باشند) مایه خوشحالی و شکرگزاری است. 

همسر رویا نونهالی

انتخاب، کلمه کلیدی دوم است. براساس چه چیزهایی انتخاب می کنی؟ چه چیز برایت جذاب تر است؛ تو در تئاتر، سینما، تلویزیون، ویدئو کلیپ و مستند، تجربه های موفقی داشته ای و به نظر ماجراجو و اهل تجربه می آی.

کنجکاوی درباره زندگی و ماجراهایش، کار آدمیزاد است اگر بخواهد طول عمر را زندگی کند، خودت می دانی و زیاد درباره اش حرف زده ایم، مهم این است که قضیه جبر باشد و برایش ذوق و شوق و فکر، خرج کرده باشند، تدارک دیده باشند، وقت صرف کرده باشند؛ به تو چیزی اضافه کنند و اگر سراغ کسی رفته اند برایشان فرق داشته باشد و تو تشخیص بدهی که می توانی با بودنت، چیزی به چیزهایی علاوه کنی، خب اگر زد و این نادره رخ داد، چرا تجربه اش نکنی؟ من هر بار این موقعیت باشد و جدیت و همت را تشخیص بدهم، انتخابش می کنم، تجربی و تازه کار و کوتاه و بلند فرق نمی کند، تفاوت در ترکیبی از چیزهای متعددی است که در کنار هم، امتیاز می آورند و قانع می شوی چون اعتمادت را جلب کرده اند.

چندتایش را بگو!

موضوع فیلمنامه، کارگردان، همراهان، مدیران، بودجه، حافظه...

منظورت از حافظه چیست؟

منظورم این است که در جایی از ذهن آدم، حس آدم، برقی بجهد؛ چیزی یاد آدم بیاید، سوال و جوابی راه بیفتد برود به چشم اندازی خاطره انگیز، خیال انگیز، شوق انگیز، کنجکاوی انگیز که بیشتر راز و رمزی داشته باشد و تو را به طرف خودش بکشد نه این که مرموز باشد و غیرقابل پیش بینی، سخت باور، یا گنگ و خام.

خوب شد تکلیفت با داستان مرموز اول ماجرا هم روشن شد. راست است، ناشناخته رازآمیز با گنم و مبهم، فرق دارد. حالا به نظرت، دنیای سینما، رازآمیز است یا مرموز؟

با تعریفی که تا الان با آن جلو آمده ایم، حتما مرموز است.

سینما ما یا همه سینما؟

همه سینما، چون صنعت و تجارت و سیاست، می خواهند روی هنر و کیاست، سرمایه گذاری کنند، خودت که واردی، ببین چه هزارتویی از روابط و متغیرها، امنیت و اعتماد را متزلزل می کنند، آخرش هالیوود است که اشک مایکل جکسون و مریلین مونرو و صدای مارلون براندو و کوبریک را در می آورد، چه برسد به سینمای ما که تکلیفش از هزار جهت ناروشن است و البته بی انصافی است اگر یادمان برود، باز هم نسبت به خیلی دیگر از شاخص های کیفی جامعه، تشخصی هم دارد و می تواند سرش را بالا بگیرد و تاریخ داشته باشد. می توانی از فردایش دل نبریده باشی و امروز هم که ما با آن معاشر هستیم و جورش را هم اگر بکشیم، بابت لطفی است که برایمان داشته است و دارد و کاش از دست نرود، حتی اگر مرموز باقی بماند.

بله، بد نیست در برانداز احوال سینای ایران، آن را با بقیه شاخص های بخش های دیگر فرهنگ و هنر کشورمان مقایسه کنیم، آن وقت شاید با آن مهربان تر باشیم. اما پرسش بعدی،  فلسفی است و در مقوله جبر و اختیار. تو از سر تقدیر اینجایی یا تصمیم؟ یا ترکیبی مرموز از این دو؟

نه، اصلا مرموز نیست. خیلی سرراست، از زمان مدرسه فرانسوی ژاندارک که محصلش بودم، تئاتر جزو درس های اصلی بود و زمان دانشجویی هم رشته ام نقاشی بود اما با نمایش به شکلی جدی همراه بودم و کار می کردیم تا این که نوبت به سینما رسید و دفعه اول، عکسم در کسوت دختری لهستانی در روزگاران جنگ، روی طاقچه یک فیلم قرار گرفت و شد یک نقش کوتاه و بعدتر «عروسی خوبان» و جایزه فجر و ادامه راه، که من از میان جبر روزگار، حق انتخاب بازیگری را داشتم و انتخابش کردم و ادامه دارد و می بینی.

بیوگرافی رویا نونهالی

راضی هستی؟ خبر خوش که نمی پرسم اگر یک بار دیگر به دنیا می آمد، همین را انتخاب می کردی یا نه.

خیلی ممنون از این خودداری معقول و دوستانه؛ چون قرار شد به کلمه ها دقت کنیم، یادمان نرود بازیگری، کلی اطراف و اکناف تُرش و تاریک دارد و نور دارد و مقداری هم بالا و پایین و تشویق و تعریف؛ و البته یک جای دیگر هم هست، خلوتی که کاغذها دور و برت ریخته، یادداشت بر می داری و زیر دیالوگ هایت خط می کشی و زمزمه یک آدم و زندگی دیگری شروع می شود.

این احوال تا اولین حرکت ها، جلوی آینه های عبوری در و دیوار خانه ادامه دارد و بعد، چیزی گفتن ها، حق دادن ها، دلخور و کلافه شدن یا به شوق آمدن از بازی سرنوشت و حس دوگانه رضایت و دریغ و پیدا کردن، چیزهای شبیه تجربه هایت یا تخیل تند دردهایی که هنوز از تو دورند و باید به عمد به آنها نزدیک شوی؛ یا تلخی هایی که به هزار ضرب و زور کمرنگشان کرده ای و باز گردگیری می شوند و باید از نزدیک گریه شان کنی، خیره تماشایشان کنی، یا خیلی غلیظ تجربه شان کنی، خیره تماشایشان کنی، یا خیلی غلیظ تجربه شان کنی نه مثل واقعیت، یک بار، بلکه در چند برداشت از چند زاویه، نه در ساعت پنج بعدازظهر، ساعت چهار صبح، بعد از چندساعت گریم سر شب و انتظارهایی که سنگین اند و اسمشان طبیعی است و هستند برای خودشان؛ چیزی کم است، جور نیست، یا جور در نمی آید.

رویا نونهالی و فرزندانش

اینستاگرام رویا نونهالی : instagram / Roya.nownahali

گاهی شنیده ای که می گویند همه ما بازیگریم و نقش هایی را خوب یا بد بازی می کنیم؟

بله، همین طور است، اما نقش خودت را بازی کردن، یا به طریق شیرین کاری، ادای دیگری را درآوردن، با هر بار در تقدیر و تصمیم و تحقیر یا شادی کوتاه و مرموز کسی نفس کشیدن، خیلی چیز دیگری است. حتی وقتی تلخ کامی درام زندگی نقش را که بازی کرده ای به روایت برش های تدوین می بینی با حذف ها و جا به جایی هایی که انتظارش را نداشته ای ماجرا متفاوت است، یا لحظه فراق و خشونت روزگار را روی پرده در جشنواره برای اولین بار و بعد چند مرتبه و برای چندمین بار، تماشا می کنی در انواع اکران خصوصی و مردمی و تعارف و تعریف دیگران و تردید خودت درباره همه چیز روی پرده، پشت پرده و پرده ای که از سردر سینما پایین می آید اما از ذهن و روح تو پایین نمی آید.

داستان سنگینی در حال تعریف است و این هم وجه دیگری از این بازی مهم و سرنوشت ساز است که اگر پیشه ات این نباشد، بعید است یک جا بتوانی حتی تصورش کنی. پس شغل خیلی پرهزینه ای است و البته شُکرش واجب، که بالا و پایینش من را پشیمان نکرده و خوبم و حواسم هست، قدر دیده شدن و تلاش برای بازسازی خلاق آدم های تماشایی از فرصت هایی بوده که زندگی به من  داده، نمی شود ناسپاس بود؛ خیلی خیلی هم ممنون، از خدای مهربان، تماشاگران مهربان.

ستاره بودن را ترجیح می دهی یا بازیگر بودن را؟ به نظر دوستان شما دومی را انتخاب کرده ای با این که امکان اولی را داشته ای، چرا ستاره بودن را نخواسته ای؟

بعد از سپاس از محبت مهربانان، خدمتت بگویم، پیداست اینجا سه تعریف پایه بحث است؛ بازیگر، ستاره و بازیگری که ستاره می شود. هر سه نوع اینها هست؛ بازیگر که بازیگر است و در طول زندگی اش نقش های خوب و بدی بازی می کند و اگر از تجربه و توانش استفاده کند و میانگین کارنامه اش نمره خوب، خیلی خوب یا عالی بگیرد، باز هم تضمینی نیست که به نوع سوم بدل شود یا بخواهد بدل شود، چیز دیگری شود مطابق با سفارش بازار؛ یعنی چیزی خارج از متن که می شود جای متن را هم بگیرد. ستاره بودن در سینمای دنیا، یعنی بهره بردن از وجوه تجاری شهرت در این حرفه، که بیرون از خودش تعریف می شود و به روابط مربوط و نامربوط تبلیغ و تشویق و حاشیه و خبر، بستگی دارد.

میان خواستن و توانستن ستاره بودن و ستاره شدن و ستاره ماندن، بازی پردغدغه و پرهزینه ای در جریان است که گاهی همه زندگی ات را باید صرف آن کنی؛ خلوت، خانواده، استقلال رای، استفاده خلاق از واژه سرنوشت ساز «نه» و حفظ فاصله با طوفان خانمان برانداز منصرف کردن و مصرف شدن. من تصمیم های عجیبی نگرفته ام تا شبیه الگویی برای موفقیت تجاری باشم یا نباشم.

کار خودم را کرده ام، جدی گرفتن امکانات و فرصت های باارزش زندگی، طوری که آویخته و آویزان سرنوشتی نباشی که بازار برایت رقم می زند، خواست به اهمیت زانوی بزرگوار خودت باشد و دستت را جز روی شانه دوست نگذاری، عجله نکنی، دل به وسوسه مرموز فریبکار بیشتر خواستن هایی که تمام نمی شوند ندهی و آدمیزادی باشی که در این روزگار، اگر به آدمیت نیفزود، از آن هم نکاست و خاطره ای شد که گاهی، وقتی کسانی تماشایش می کنند، یاد حس و معنی به دردبخوری بیفتند و دلی بنوازند و بقیه اش هم مثل بقیه اش باید حتما لطف روزگار شامل حال باشد.

در مجموع و سرانجام به چه کسی می گویند ستاره سینما؟

شاید بهتر باشد ببینیم چه کسانی به چه کسانی می گویند ستاره. در مورد مردم نازنین که تکلیف روشن است، اگر در طی چند یا چندین سال، تداوم حضور بازیگری را دنبال کرده باشند و نقش یا نقش هایی را خیلی دوست داشته باشند، با مهر و سخاوت، بازیگر محبوبشان را ستاره می دانند؛ اما در مورد مشاور تبلیغاتی و مدیربرنامه و آیین دوست یابی و فیلم زرد و نشریه زرد و عکس مدام به هر بهانه روی هر جلد و قرارداد با رقم های بزرگ شده تخیلی و عکاس اختصای و چیرهایی دیگر، قاعده دیگری هست که قبل هم گفتم، نوعی بازاریابی جهانی است که روی حافظه شرطی کار می کند و درباره این تئوری تلاش می کند که مثلا این بازیگر، با شرکت در هر فیلمی، حتما فروش بالای آن را مستقل از بقیه عناصر و عوامل تعیین کننده، تضمین می کند.

این که چنین چیزی هست، یا می تواند باشد، جوابش تحقیق آماری می خواهد اما در سینمای بعد از سال 57، مطمئن نیستم در طول یک زمان قابل توجه، چنین چیزی با تضمین بالا و در سطح سینمای صنعتی دنیا، اینجا، اتفاق افتاده باشد که اگر باشد لزوما چیز بدی نیست و سینما گیشه دارد و دخل و خرجش باید جور شود اما، بازیگر هم می تواند، هزینه این بازار را بپردازد یا اینکه سرش به کار خودش باشد و به فیلمنامه و تجربه محترم نمایشی.

رسیدیم به اواخر ماجرا و موضوع تجربه گرایی اول کار، مثلا بازی در ویدئوکلیپ «نوایی» یا فیلم های مستند مثل رفتن به آفریقا یا بازی در نقش مثالی یک زن افسانه ای بافنده قالی که باید به شعر یا نثر مسجع، کار آوا بخواند؛ البته لازم نیست به حضور کارگردان کاربلد این آثار به یادماندنی اشاره کنی، شرمئده می شوم!

جایگاه حضرت عالی که حتما بر بلندای شاخص های اعتماد و انتخاب بنده می درخشد، اما اگر از این تلاش واجب برای گفت و گوی صمیمی تفاوت که برایش می کوشیم بگذریم، داستان از این قرار است که باید پیشنهادهای زندگی را، جدی و جدی تر گرفت. وقتی ویدئوکلیپ را مطرح کردی، مسیر همیشه را طی کردیم.

فیلمنامه کامل و پرداخته، حال و هوای کنجکاوی برانگیز، کارگردان مسلط و مشتاق و کششی درونی و جادویی که حتی آدم را به خاطر کردن هم دعوت می کند. اینجا هم، اضافه بر آن پایه های اصلی که گفتم، علاقه من به موسیقی مقامی و شعر ناب نوایی و بعد هم وقتی قرار شد جناب پورعطایی که یاد عزیزش گرامی، بخواند و فردین خلعتبری، روایت دیگری از فضای موسیقی فیلم را ممکن کند، به تصمیم تبدیل شد؛ یعنی به خودت، یا به رامین خان فاروقی، می گویی که بزن بریم، هستم.

در مورد مستندها هم همه چیز سر جای خودش بود، تحقیق جدی، دلیل کافی برای حضور، مثل آن کتاب های عکسی که نشانم دادی و گفتی ببین چطور مردم بومی به زنان عکاس اعتماد کرده اند و اجازه داده اند بروند نزدیک و نزدیک تر و اصل سفر و ماجراجویی، که اهلش هستم و هم سفران خوب، خوب است بگویم که ما و بچه های گروه، سال هاست با هم کار می کنیم، اما هیچ ارتباط و عاطفه ای نباید جای اصول را بگیرد و باید باعث شود نسبت به هم سخت گیرتر باشیم، که تو خودت هم همین طوری و دستت درد نکند. امید، که قولت در باب این گفت و گو با ویژگی های مورد نظر، به فعل درآمده باشد.

عکس های رویا نونهالی

اگر سوال غریبی از تو بکنند مثل این که به عنوان یک زن و یک بازیگر، به نظرت «زمان» ترسناک است یا آرامش بخش، چه جواب می دهید؟ و این که آیا آن طور که می گویند زمان همه چیز را حل می کند، یا همه چیز را «حل» می کند؟

پس که این طور، این پرسش، پاسخش قواره یک کتاب را دارد و الان شاید بشود به قدر یک «مقدمه» سراغش رفت. زمان در اختیار ما محدود است، این محدوده کوتاه نامعلوم، پایه خیلی از زشت و زیبای زندگی آدم است. آدم که بی قرار است، پای زمان در میان است. هر بار در تنگناست، طول می کشد و تمام نمی شود و انگار می  چسبد به روح و ذهن و خراش عمیق می اندازد اطراف زخم نو و کهنه. همان است که به خارش زخم های کهنه مجال می دهد آدم را بچزانند و سر باز کنند.

کابوس که دستش بیفتد، چندبُعدی می شود. دور که بشوی نزدیکت می کند، نزدیک می شوی صدای تیک تاک... آه! ساعت شنی وسیله عینی خوبی است برای تماشای فرآیند ذهنی کاستن یا فروکاستن مفهوم عمر و زندگی.

زمان در روان آدم، لجوج و مخالف خوان است. زمان نیوتنی هم مثل قوانین جاذبه عمومی، هوار است بر معنای این که زندگی یعنی از دست دادن؛ ببین، پیر شدند و رفتند، پیر می شوی و می روی. نگاه کن! شنیده ای جوان بود رفت و تمام شد و همه آرزوهای خودش و آنها را که او آرزویشان بود برد! یادت هست، ای، آی، وای، ورزگار درد لاکردار کج رفتار بدمدار بی انصاف، تا آمدیم ببینیم چه شد، تمام شد.

نگاه کن تو را به خدا امسال، شروع نشده تمام شد و... راهی نیست، جز قیام علیه کمیتی که می تواند کیفیت زندگی هر کسی را بگیرد و این فن و مهارت خودش را می خواهد که قافیه را نبازی. واقعی ببینی، با سرعت مجاز برانی و سبقت بجا از جا ماندن را بلد باشی و گاز دادن و زدن به جاده با سرعت مطمئنه را، که یعنی حالا دیگر به خودت بستگی دارد با آخرین زوری که داری، برو ببینم چه کار می کنی! به لحظه هایت کیفیت بده.

سواد انتخاب خلاق از خاطره ات را داشته باش، این را بگیر و آن را رها کن! تلاش نکنی، تمام می شود. با چیزی که پیرنگ اصلی نمایش زندگی را بر اساسش ساخته اند، وَر نرو، برو! خدا بزرگ است، این همه چیز زیبا ساخته که مغزت سوت می کشید. نمی آید کار زشت بکند. ایشان که بخشنده و مهربان اند، خودشان گفته اند، اعتماد کن، لج نکن، آرام می گیری.

کسانی که با سینما دمخورند، بیشتر با زمان کلنجار می روند، از نوع خوب و بدش. یا زود است یا دیر شده، یا کم است، یا وقتش گذشته، یا نیامده، یا رفته، یا تمام شده. بله، زمان در سینما می تواند به تجربه ای ترسناک تبدیل شود. اگر بازیگر باشی و در ایران باشی و زن باشی، ممکن است گریبانت را بگیرد اگر بلد نباشی کار خودت را بکنی و اگر ندانی ماجرای اصلی، همراهی هوشمند با دوره های مختلف زندگی است. و از پس هر بخشش که برآمده باشی، سکانش پیش رو جذاب و بامعناست.

تو خودت بهتر از هر کسی می دانی و ما از نزدیک، این طور پشت ماشین سرنوشت نشسته ایم و خیالم راحت است دارم رو به روی آدم نزدیک خودم که پنهانی از هم نداریم حرف می زنم. تکلیف ما با زمان روشن است، ایشان صد هزاران سال است که خُلقشان را حفظ کرده اند و نامهربان نیستند و سخت گیر هستند و هیچ چیز را هم حل نمی کنند. می گذارند اگر بتوانی، رد کنی، بروی، فاصله بگیری، حواست را پرت کنی، جای دیگر جمع کنی!

در کل و جزء موافقم. اگر شخصیتی برای معاشرت با زندگی، به عنوان یک رمز عبور برای یاد و مباد زندگی مان دست و پا نکنیم، قراردادهای تیپیکال ساختگی ما را می جوند و کارمان در دست تقدیر «دیگران گفته اند»، ساخته است. آن وقت است که اگر صنعت سینما از تو ستاره ساخته باشد، زمان ممکن است رنگ پریده ات کند.

گُرد روزگار روی روحت بنشیند و تاریخ مصرف پیدا کنی. اما اگر سهم خودت را درست برداشته باشی، هیچ چیز غافلگیرکننده ای وجود ندارد، ماجرا منتشر شده است، این خود ما هستیم که خودمان را غافلگیر می کنیم و از کم آوردنمان می ترسیم؛ پس، جا می مانیم.

همین طور است که گفتی. در مجموع، باید بگویم زمن نه ترسناک است، نه آرامش بخش، شبیه دریاست، همه جور احوالی دارد و باید شنا بلد بود و شعر و تصمیم گیری درباره لحظه ها، پریدن ها، هُل نشدن ها را داشت. مثل کوه است که من در البرز مرکزی، به زندگی در دامانش آشنایم. هر بار شیفته اتی می کند، می کشدت بالا و حواست نباشد، سُر می خوری. چاره چیست، حواست را جمع کن، بالاتر که رفتی، بیشتر. ماجرای انسان و زمان و سوال های چین پلیسه را نمی شود سرسری درز گرفت؛ طفره نرفته باشیم، من یک زن بازیگرم، گول ترسیدن از زمان را هم نمی خورم، هر که گفته، یا ترسیده یا خواسته بترساند و کار و بارش مرموز است.

عکس قدیمی از جوانی رویا نونهالی , Roya Nonahali

پیچیدگی نقش به نظرت از کجا می آید؟ من که خودم فکر می کنم نقش غیرپیچیده نقش دراماتیک نیست، قصه پرکن است، یعنی آدمِ ماجرا بودن!

نقش خوب، یعنی دعوت شدن به مواجهه با مکاشفه و حل معمای هم نشینی تعارض ها. سخت ترینش، کشمکش آدم است با خودی که سر از کارش در نمی آورد و از آن رودست می خورد یا مجال شناخت کوچه های پشتی و پستوهای قفلش را پیدا نکرده یا طرف ترسیده، یا مات است یا مبهوت، چون نقش، درست شده برای رودررویی، کلنجار و گرفتن گریبان فراری های زندگی! نقش اگر نقش باشد، این جور چیزی است و تازه می رسیم به راز و رمز و بخش مرموز دیگران که فرم و محتواشان، جنس جوری نیست!

نقش که نقش باشد، برایت کاری می کند که بتوانی برایش کاری بکنی. نقش به دردبخور باکیفیت، مجال حضور در ریزه کاری زندگی و آدمیزاد را می دهد. من این نوع را دوست دارم و انتخاب می کنم. نقش خوب، نقش کامل است، نه فقط قصه اش، روندش کامل است، وِل نیست. نقش خوب، لزوما شناسنامه دستش نیست اما کارت هویت دارد. یک ایستگاه هم که سوار شود، چیزی برای جا گذاشتن دارد، کودکی شیرخوار که مرده و زنده اش، معایی است که بزرگ می شود، هم در تار و پود قصه، هم در تار و پود تماشاگر، هم در حافظه سینما و باید دید بوی کافروش عطر یاس می دهد یا عطر یاسش، بوی کافور گرفته.

شاید دختری باشد، گرفتار میان عشق و ایدئولوژی، که معلوم نیست از چه ترسیده که دانه های انار پاشیده در فضایش، شبیه قطره های خون اند؟ اگر او باشد که عشق سال های دور را از پشت بخار ماهی دودی سوخته در آشپزخانه ای تماشا کند، دلش می لرزد یا نه، چرا مگر چه شده؟

اگر قرارباشد به تقدیر ترش رو از زبان دکتری فروریخته گوش کند، برگردد نگاه کند، هیچ نگوید، چه کند؟ اگر عصر جمعه ای بوی تجاوز داشته باشد، اگر راز مگو را بگویند، اگر ترکیب زشت خشونت را هیچ مشاطه ای توان بزک نداشته باشد و تنهایی به زن پیله کند؟ اگر کودکی در چاه افتاده، با داشتن مادر ساکت روی صندلی چرخدار و بابای به عاریت، از کشوی خالی گنجه زیرزمین اسلحه ای بردارد و به چابکی، زنی شود، آماده انتقام از اجتماع خشمگین؟ اگر نغمه جوان عاشق، بخزد توی تپیدن قلب شکسته میان سالیِ گرفتار ورزهای تکرار، کار  جالب می شود و اگرنه، نقش نقش نیست و من بازی اش نمی کنم، کاری برایم نمی کند تا کاری برایش بکنم.

ساده ترین لحظه های نقش آدمیزاد هم، حتما پیچیده است، از آن پیچیده هاست اگر در درامی متولد شده باشد.

کنجکاوی ای هم هست که مایل است بداند، حضرت عالی فکر می کنید نقشی بوده که شما، فقط شما با همین نگاه و همین شخصیت و همین صورت بازی اش می توانست کرد و هیچ دیگری نمی توانست؟

نقش که بازنمایی شد، تازه می شود دید، چه شده. قبلش می شود حدس زد و فرض کرد اما تا بازی نشود، بازی خیال است و سایه. پس، ندیده نمی شود گفت اگر دیگری بود، چه می شد اما می توانی کار خودت را تماشا کنی و ببینی کار می کند، فایده داشته. هستند کسان مهمی که از پیاده رو تا مسیر سفر تا مروری مثل آنچه 24 گرمی سامان داده، یادشان مانده باشد، باور کرده باشند، دوست داشته باشند، بعد به خودت آرام می گویی «چه خوب شد، این طور شد».

سپاس از رویا نونهالی همکار و همسر و دوست بی بدیل که ما را پیش دوستانمان روسفید فرمودی، قربانت! امیدوارم مقبول بیفتد و خوانندگان هم راضی باشند.

خانواده رویا نونهالی


فیلم های سینمایی رویا نونهالی

هلن (۱۳۹۴)
مشکل گیتی (۱۳۹۴)
نیمه شب اتفاق افتاد (۱۳۹۴)

کفشهایم کو؟ (۱۳۹۴)
اعترافات ذهن خطرناک من (۱۳۹۳)
داره صبح میشه (۱۳۹۳)

دلم می‌خواد (۱۳۹۳)
نیم‌رخ‌ها (۱۳۹۳)
تراژدی (۱۳۹۲)

صداها (۱۳۸۷)
نیلوفر (۲۰۰۸ ساخته سابین ژمایل محصول مشترک ایران و فرانسه)
خاک آشنا (۱۳۸۶)
مانا (۱۳۸۶)

نیلوفر (۱۳۸۶)
عصر جمعه (۱۳۸۴)
ماهی‌ها عاشق می‌شوند (۱۳۸۳)
یک تکه نان (۱۳۸۳)

خواب خاک (۱۳۸۲)
هم نفس (۱۳۸۲)
خانه‌ای روی آب (۱۳۸۰)
زندان زنان (۱۳۷۹)

بوی کافور، عطر یاس (۱۳۷۸)
صنم (۱۳۷۸)
فصل پنجم (۱۳۷۵)
آنها هیچ‌کس را دوست ندارند (۱۳۷۲)

مرد ناتمام (۱۳۷۱)
پرنده آهنین (۱۳۷۰)
دیدار در استانبول (۱۳۷۰)
آب را گل نکنید (۱۳۶۸)

باغ سید (۱۳۶۸)
مدرسه رجایی (۱۳۶۸)
عروسی خوبان (۱۳۶۷)
یار در خانه (۱۳۶۶)


سریال های رویا نونهالی

فصل دوم سریال شهرزاد

ساختمان ۸۵ (۱۳۸۹)
ساعت شنی (۱۳۸۶)
خواب و بیدار (۱۳۸۱)
سایه روشن (۱۳۹۰)


دانلود فیلم مبارک

دانلود فیلم مبارک

دانلود فیلم انیمیشن سینمایی مبارک با لینک مستقیم و 4 کیفیت مختلف غیر رایگان با کیفیت HD

اول فیلم رئال انیمیشن سینمای ایران با بازی الناز شاکردوست

دانلود انیمیشن مبارک

کارگردان: محمدرضا نجفی امامی
نویسنده: بهروز واثقی

بازیگران : الناز شاکردوست / امیر رهبری / تورج نصر / منوچهر آذر / حسن کریم خان زند / مرجان سپهری و …

صداپیشگان: حسین عرفانی، اکبر منانی، جواد پزشکیان، سعید شیخ‌زاده، افسانه پوستی و…

لینک های دانلود

دانلود با کیفیت 1080p – قیمت 3000
دانلود با کیفیت 720p – قیمت 2500

دانلود با کیفیت 480p – قیمت 2000
دانلود با کیفیت 360p – قیمت 1500

رمز فایل : سه شنبه 20 تیر ماه در همین صفحه

با دانلود قانونی آثار از سازندگانش حمایت کنید و حلال ببینید.

تیزر فیلم – دانلود

انیمیشن مبارک

دانلود فیلم مبارک

دانلود فیلم هلن

دانلود فیلم سینمایی هلن با لینک مستقیم و چهار کیفیت متفاوت و کامل رایگان hd

دانلود فیلم هلن

دانلود فیلم هلن

ژانر فیلم : اجتماعی و درام / نویسنده و کارگردان: علی اکبر ثقفی / سال ساخت : 1394 / سال پخش : 1396 / مدت : 90 دقیقه / فرمت Mkv&Mp4

بازیگران : رویا نونهالی , روشنک گرامی , امین حیایی , پژمان بازغی

پخش در نمایش خانگی : به زودی

Download Link

دانلود با کیفیت 1080p
دانلود با کیفیت 720p

دانلود با کیفیت 480p
دانلود با کیفیت 360P


خلاصه داستان فیلم :

هلن (روشنک گرامی) دختری بیست و چندساله است که در آستانه خروج از ایران و مهاجرت (غیرقانونی) به ایتالیا به همراه اشکان (هوتن شکیبا) است. در این میان اما نسرین، مادر هلن (رویا نونهالی) با معشوقه‌اش فرهاد (امین حیایی) دچار مشکل می‌شود و به هلن پناه می‌برد.

تیزر فیلم – دانلود

دانلود قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

دانلود قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

دانلود قسمت 3 فصل 2 سریال شهرزاد با 4 کیفیت متفاوت و لینک مستقیم

قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

کارگردان : حسن فتحی / بازیگران : شهاب حسینی , ترانه علیدوستی , مصطفی زمانی , مهدی سلطانی, رویا نونهالی و … / ژانر : تاریخی و درام

لینکهای دانلود قسمت3 | DOWNLOAD LINK

دانلود با کیفیت فوق العاده ۱۰۸۰ – 2500 تومان

دانلود با کیفیت ۱۰۸۰ – 2000 تومان

دانلود با کیفیت ۷۲۰ – 1800 تومان

دانلود با کیفیت ۴۸۰ – 1500 تومان

این قسمت دارای رمز است که صبح روز دوشنبه 19 تیر در همین صفحه و کانال تلگرام ما قرار میگیرد.

توجه : این سریال در هیچ سایتی به صورت رایگان قرار نمیگرد و شما با پرداخت هزینه ای ناچیز میتوانید آن را حلال و قانونی دانلود نمایید.


تیزر و آنچه در قسمت سه خواهید دید: دانلود

دانلود قسمت سوم فصل دوم شهرزاد

دانلود سریال عاشقانه قسمت 15

دانلود سریال عاشقانه قسمت 15

دانلود قسمت پانزدهم سریال عاشقانه با 4 کیفیت HD و لینک مستقیم

تاریخ پخش : 21 تیرماه

سریال عاشقانه قسمت 15

آنچه در قسمت 15 خواهید دید : پگاه با دختر خاله اش درسا تماس میگیرد و با او بحث میکند که چرا در زندگی اش دخالت میکند. از طرفی رضا نیز همچنان به دنبال قاتل خواهرش گیسو میگردد و سهیل و همسرش را به کلانتری می برد . همچنین رضا به منزل پدرش حاچ یونس رفته و ماجرا را برای او و مادرش تعریف می نماید…

لینکهای دانلود | Download Link

دانلود با کیفیت 1080 (پیشنهادی) (قیمت 2000)

دانلود با کیفیت 720P (قیمت 1800)

دانلود با کیفیت 480p (قیمت 1500)

دانلود با کیفیت 360p (قیمت 1000)

توجه : این سریال در هیچ سایتی به صورت رایگان قرار نمیگرد پس وقت خود را بیهوده هدر ندهید . و شما با پرداخت هزینه ای ناچیز می توانید این سریال را به صورت حلال و قانونی دانلود کنید و از عوامل آن حمایت کنید . وجه پرداختی شما مستقیما به حساب شرکت پخش کننده هنرنمای پارسیان واریز میگردد.

تیزر قسمت پانزده – دانلود

بازیگران: محمدرضا گلزار ، مهناز افشار ، ساره بیات ، حسین یاری ، هومن سیدی ، فرزاد فرزین ، بهاره کیان افشار ، مسعود رایگان ، حمیدرضا پگاه ، پانته آ بهرام ، علیرضا زمانی نسب و سارا رسول زاده…

کارگردان : منوچهر هادی

ژانر سریال : عاشقانه , اجتماعی / سال ساخت : 1395

تصاویر مربوطه

عاشقانه 15

قسمت 15 عاشقانه

سریال عاشقانه

دانلود قسمت پانزدهم عاشقانه

منبع : سایت اریا پیکس www.ariapix.net

دانلود قسمت دوم از فصل 2 شهرزاد

دانلود قسمت دوم از فصل 2 شهرزاد

قسمت 2 فصل دوم سریال شهرزاد با لینک مستقیم و 4 کیفیت متفاوت

دانلود قسمت دوم فصل دوم سریال شهرزاد

لینکهای دانلود

دانلود با کیفیت 4k

دانلود با کیفیت 1080p

دانلود با کیفیت 720p

دانلود با کیفیت 480p


تیزر این قسمت – دانلود

دانلود قسمت چهاردهم عاشقانه

دانلود سریال عاشقانه قسمت چهاردهم 14

دانلود سریال عاشقانه قسمت چهاردهم 14

خلاصه داستان قسمت چهاردهم عاشقانه : سهیل از پگاه درخواست میکند که به او پول بده و سند خانه را به نام او بزند تا چیزی از جریان قتل گیسو به کسی نگوید.
از طرفی محمود و نوچه هایش پیمان را پیدا میکنند و او را کتک میزنند تا آدرس هدیه را به او بدهد و بعد از آن هدیه سراغ محمود می آید.همچنین رضا که به سهیل مشکوک است از رابطه مجدد او با پگاه بیشتر به او شک میکند و دوباره به سراغ او و پگاه می رود تا در خصوص خواهرش گیسو از آنها سوال کند.

تاریخ پخش : چهارشنبه 14 تیرماه


لینکهای دانلود قسمت 14

دانلود با کیفیت ۱۰۸۰ - 3000 تومان

دانلود با کیفیت ۷۲۰ - 2500 تومان

دانلود با کیفیت ۴۸۰ - 2000 تومان

دانلود با کیفیت ۳۶۰ - 1000 تومان


آنچه در قسمت چهاردهم خواهید دید : دانلود تیزر

بازیگران و داستان فیلم بمب

فیلم بمب

فیلم بمب به کارگردانی و نویسندگی پیمان معادی که اوایل خرداد ماه 96 فیلمبرداری اش شروع نموده بود این روزها مراحل فنی خود را طی می کند تا برای نمایش آماده شود.

زمان اکران : احتمال می رود اولین نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر 96 اتفاق بیفتد.

در ادامه به معرفی این اثر سینمایی می پردازیم.

بازیگران فیلم بمب

بازیگران فیلم بمب

پیمان معادی / لیلا حاتمی / حبیب رضایی / سیامک انصاری / سیامک صفری / بهادر مالکی پور / رامین پورایمان / معصومه قاسمی پور / صبا گرگین پور / شهروز آقایی پور و بازیگران خردسال : ارشیا عبداللهی، نیوشا جهانی و باران معادی

داستان فیلم بمب

داستان فیلم بمب

قصه این فیلم با حال و هوای موشک باران تهران در سال 1366 روایت می شود.معادی در این فیلم به زندگی یک خانواده در دهه 60 و زمان جنگ می‌پردازد.این دومین فیلمی است که پیمان معادی آن را کارگردانی میکند.

عوامل فیلم بمب

بهرام دهقانی (تدوین) ، محمود کلاری ( فیلمبردار) ، ایرج شهزادی، مهرداد میرکیانی و محسن شاه ابراهیمی و مانی حقیقی (تهیه کننده)

یادداشت پیمان معادی کارگردان فیلم

«فیلمبردارى بمب تموم شد. مراحل پس از تولید فیلم هم که تقریبا به طور همزمان شروع شده بود رو به پایان هست و بزودى فیلم آماده خواهد شد. اما، لازم دونستم همینجا به همه کسانى که تمام تلاششون رو کردند تا این فیلم ساخته نشه خسته نباشید و خدا قوت بگم. مخصوصا به آنهایى که به دلایل واضح و اهداف شفاف براى اینکه در این دیگ چیزى برایشان نمی جوشید، سنگ اندازى و ایجاد مزاحمت هاى زیادى براى من و پروژه بمب کردند.

بى شک همکاران، کارمندهایتان و صاحبانتان میدانند که شما به هیچ وجه کم نگذاشتید و کوتاهى نکردید و اینکه این فیلم امروز ساخته شد چیزى از ارزش هاى شما نزد آنان کم نخواهد کرد. و اما از طرفى دیگر، از همه دوستانى که کمک کردند تا این فیلم به مرحله تولید برسه صمیمانه تشکر می کنم. چه دوستان در وزارت ارشاد که با پیگیرى و راهنمایى هاى درست کمک کردند تا این فیلم علیرغم همه دست اندازها و مشکلات ساخته شه و چه دوستان دیگرى که همه این ماه هاى اخیر پا به پاى من دویدند تا رویاهایمان را واقعى کنیم. از همه تان ممنون هستم و برایتان از خداوند سلامتى و دل خوش آرزو می کنم.»

دانلود قسمت سیزدهم سریال عاشقانه

دانلود قسمت سیزدهم سریال عاشقانه

Download Part 13 Asheghaneh Serial

منتشر شد + پسورد فایل قرار گرفت.

دانلود قسمت سیزدهم 13 سریال عاشقانه

 

ژانر : اجتماعی ، عاشقانه

سال ساخت : 1395-1396

تهیه کننده : مهدی گلستانه و هومن کبیری

نویسندگان : علیرضا کاظمی پور و سعید جلالی

کارگردان : منوچهر هادی

خلاصه داستان قسمت سیزدهم عاشقانه : پیمان دنبال هدیه میگردد تا او را پیدا کند . همچنین سهیل دوباره نزد پگاه می رود و به او میگوید برو خودت را تحویل پلیس بده چون رضا فهمیده است که سهیل در خانه خواهرش گیسو بوده است و پول را از او گرفته است و فکر میکند من قاتل هستم . از طرف دیگر پیمان با ریجانه خواهرش به خواستگاری درسا می رود و آنها جواب رد به او می دهند و …. .

بازیگران : محمدرضا گلزار , مهناز افشار, حسین یاری ,ساره بیات , هومن سیدی ,پانته آ بهرام ,بهاره کیان افشار,حمیدرضا پگاه, سارا رسول زاده,مسعود رایگان,علیرضا زمانی نسب و فرزاد فرزین

 


لینکهای دانلود قسمت 13

دانلود کیفیت 4k (3500 تومان)

دانلود کیفیت 1080p (3000 تومان)

دانلود کیفیت 720p (2500 تومان)

دانلود کیفیت 480p (2000 تومان)

دانلود کیفیت 360p (1500 تومان)

پسور فایل : 96ba04apa***dena7654dbc346

سریالهای بعد از ماه رمضان 96

سریالهای بعد از ماه رمضان

با پایان یافتن ماه رمضان نیز مجموعه ها و سریالهای تلویزیونی این ماه نیز به پخش خود پایان می دهند و سریالهای جدید جایگزین شان میگردند.

بنابراین سریال ایستاده در غبار از روز جمعه 9 تیرماه جایگزین سریال زیر پای مادر می شود که از شبکه یک پخش میشد . همچنین به احتمال زیاد بعد از پخش این مینی سریال نیز فصل دوم سریال پرستاران روی آنتن شبکه یک خواهد رفت.

شبکه دو نیز سریال شکوه یک زندگی را آمده پخش بعد از ماه رمضان را دارد . این سریال در 15 قسمت 40 دقیقه ای هر شب ساعت 21:30 پخش خواهد شد.این سریال به تکریم همسران شهدا و جاویدالاثرهایی پرداخته است که با استقامت و امیدواری برای رسیدن خبر و نشانه‌ای از عزیزان‌شان ، سال‌ها به تنهایی بارِ زندگی خود و فرزندان‌شان را به دوش کشیدند.

در شبکه سه سیما نیز سریال پنچری به کارگردانی برزو نیک نژاد جایگزین مجموعه نفس خواهد شد . سریال طنز پنچری در 40 قسمت از شنبه 10 تیرماه 96 پخش خود را آغاز خواهد کرد و شبهای تابستان فضایی شاد را به تلویزیون خواهد آورد . حمید لولایی, یوسف تیموری , مریم سعادت, زهره فکورصبور , مهران غفوریان و … بازیگران این مجموعه هستند.

سریالهای بعد از ماه رمضان

بیوگرافی مریم سعادت و همسرش

مریم سعادت

بیوگرافی و زندگینامه

مریم سعادت بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد سال 1337 در تهران می باشد و 59 سال سن دارد.

تحصیلات وی لیسانس تئاتر عروسکی است وی فعالیت خود در عرصه هنر را از سال 1364 آغاز نمود.

اولین کار در فیلم تلویزیونی تک خوان  به کارگردان حمید جبلی و اولین سریال او نیز مجموعه آرایشگاه زیبا به کارگردانی مرضیه برومند بود.

آخرین کار مریم سعادت در تلویزیون بازی در سریال پنچری به کارگردانی برزو نیک نژاد ( در نقش خاله متانت ) می باشد.

وی سریالهای به یادماندنی قصه های تا به تا,آرایشگاه زیبا,خوش رکاب,بدون شرح و .. به ایفای نقش پرداخته است.

به گفته ی خود مریم سعادت وی کار در تئاتر را بیشتر از سریال و فیلم سینمایی دوست دارد.

مریم سعادت می گوید من خودم را بازیگر طناز نمی دانم من فقط خود را یک بازیگر شاد می دانم و دوست دارم کارهای شاد بازی کنم و از کارهای غمگین بدم می آید.

ازدواج و همسرش

مریم سعادت متاهل است و ازدواج کرده است و دارای چند فرزند است . ( عکسی از همسر و فرزندان مریم سعادت موجود نیست).

مریم سعادت و همسرش

مریم سعادت در اینستاگرام هیچ صفحه ای ندارد.

مریم سعادت در کنار مائده طهماسبی

 

بیوگرافی مریم سعادت

گفتگو جدید با مریم سعادت

از نقش تان در سریال«پنچری» بگویید.

-خاله متانت که من نقش او را ایفا می کنم در این سریال یک زن تنها، مستقل و اجتماعی است که به خانم ها تعلیم رانندگی می دهد و به تنهایی زندگی اش را اداره می کند. او خیلی احساس عقل کل بودن دارد، ولی اشتباهات خودش را هم دارد.

 «پنچری» چه ویژگی دارد که آن را پذیرفتید؟

-من پیش از این با آقای مهام و نیک نژاد کار کرده بودم. این تیم ده هزار بار دیگر هم کار داشته باشند من حاضرم با آنها همراه شوم و با میل کشش این همکاری را دارم.

 دلیل این تمایل برای همراهی با مهران مهام و برزو نیک نژاد چیست؟

-آقای نیک نژاد به عنوان کارگردان فردی است که هر بازیگری دوست دارد با او کار کند. وی بازیگر را مجبور می کند از تنبلی در بیاید و از آنها استفاده خلاق می کند، اتفاقی که من آن را دوست دارم. علاوه بر این، پویایی یک بازیگر که در جهت نقشش مدام چالشی دارد و تلاش می کند تا به جایی برسد را در هنرپیشه ایجاد می کند. مهران مهام هم با ایجاد یک بستر مناسب شرایطی را رقم می زند که عده ای آدم، با علاقه و در کمال صلح، صفا و احترام به یکدیگر کار کنند. این اتفاق خیلی خوبی است، مگر آدم از کار جز همین آرامش و کیفیت چه می خواهد.

 یکی از ویژگی هایی که در کارهای شما وجود دارد، عدم تکرار و کلیشه است. این قضیه اتفاقی بوده یا برای آن تلاش کرده اید؟

-تکرار را دوست ندارم، اگر دوتا از نقش هایم مثل هم باشد آن را بازی نمی کنم. به همین جهت خیلی از پیشنهادها را رد کرده ام. مثلا بعد از کار زی زی گولو بلافاصله نقشی عین اعظم خانم از من خواسته شد ومن نپذیرفتم. از همان ابتدا با این قضیه مقابله کردم. اگر هم گاهی نقش ها شبیه هم شده اند، به دلیل این است که دارم بازی می کنم، ولی در کل سعی کردم هر کاری را عین واقعیت ببینم، طوری که مثلأ این مادر چه فرقی با دیگری دارد.

 در انتخاب کارهای دیگر چه طور؟ چه ملاک هایی دارید؟

-در کل سریال طنز را به سختی قبول می کنم، چون هر طنز و کارگردان طنزی را دوست ندارم، بر سر قضیه کمدی با خیلی ها اختلاف نظر دارم. طنز موقعیت طنزی است که در عین جدی بودن آدم ها لحظات کمدی ایجاد می شود، این طنز دلخواه من است. این که گاهی عده ای را می آورند که دارند جان می کنند تا مردم را به زور و به هر قیمتی بخندانند، نمی پسندم و طنز انتخابی من نیست.

کار درام و طنز چه طور؟ کدام شان سخت تر است؟

-به نظر من کار طنز خیلی سخت تر است.بر خلاف خیلی ها که معتقدند هر بازیگری قابلیت طنز دارد اصلأ این طوری نیست، یک سری از بازیگران بی نظیر در همه دنیا، نه تنها ایران در طنز خراب می شوند، چرا که کمدی کار هر کسی نیست.

 محدودیت ها و چهارچوب هایی که وجود دارد چه قدر روی این دشواری تأثیر می گذارد؟

-این مسائل منجر به سخت تر شدن شرایط برای خانم ها می شود، اما نه درحدی که آن را به شکل یک درد و معضل مطرح کنیم. خیلی چیزها دست و پا گیر است، مثلا شرایط سینما با تلویزیون تفاوت دارد و اینکه چنین موضوعی را به عنوان یک دغدغه مد نظر قرار دهیم مورد نظر من نیست.

 شما دستی هم بر کارگردانی دارید، آیا به فکر ادامه این مسیر هستید؟

-بیشتر در حوزه کودک این تجربه را داشتم. بازهم اگر کار خوبی و مجموعه چیزهایی که دوست دارم باشد، قطعأ از آن استقبال می کنم، چون کارگردانی کار کودک را خیلی دوست دارم.

 این روزها حال و اوضاع کارهای کودک را چه طور می بینید؟

-شرایط موجود افتضاح است. شما مگر در سال در تلویزیون و یا سینما کار خوب برای دنیای کودکان می بینید؟ اصلأ اثری وجود ندارد که بگوییم کیفیت آن خوب است یا بد! من برنامه کودک تلویزیون را زیاد دنبال می کنم، چون دغدغه ام است، اما متأسفانه هر روز نسبت به کارهای کودک در این رسانه دلگیرتر و رنجورتر از روزهای قبل می شوم.

مریم سعادت

فیلم های سینمایی مریم سعادت

پدر آن دیگری (۱۳۹۳)
متولد ۶۵ (۱۳۹۳)
عملیات مهد کودک (۱۳۹۱)
چک (۱۳۹۰)
آخرین سرقت (۱۳۸۹)

آقا یوسف (۱۳۹۰)
از ما بهترون (۱۳۸۷)
کلاغ پر (۱۳۸۶)
قاعده بازی (۱۳۸۵)
یک بوس کوچولو (۱۳۸۴)

در به درها (۱۳۸۳)
ماهی‌ها عاشق می‌ شوند‍ (۱۳۸۳)
تارزن و تارزان (۱۳۸۰)
شهر زنان (۱۳۷۷)
کارآگاه ۲ (۱۳۶۷)
میهمان ناخوانده (۱۳۶۷)

سریال ها و مجموعه های تلویزیونی مریم سعادت

پنچری – 1395-1396
قرعه – ۱۳۹۵–۱۳۹۴
دردسرهای عظیم ۲ – ۱۳۹۴
دردسرهای عظیم – ۱۳۹۳
باغ سرهنگ – ۱۳۹۲
آب‌ پریا – ۱۳۹۱

تعطیلات دوست‌ داشتنی – ۱۳۹۱
تله‌ فیلم ضیافت‌نامه – ۱۳۹۱
تله‌فیلم به سلامت بانو – ۱۳۹۱
تله‌فیلم آد – ۱۳۹۱
تله‌فیلم زن‌ ها نمونه‌ اند – ۱۳۹۱
تله‌فیلم گنج پنهان – ۱۳۹۰

نقطه سر خط – ۱۳۹۰
تله‌ فیلم شغل شریف – ۱۳۸۹
آرزوهای شیرین – ۱۳۸۶
کتاب‌ فروشی هدهد – ۱۳۸۵

تله‌فیلم اسب – ۱۳۸۴
مجموعه عروسکی ماجرای تقی جان – ۱۳۸۳
باجناغ‌ ها – ۱۳۸۳
خوش‌ غیرت – ۱۳۸۳
بانکی‌ ها – ۱۳۸۲
خوش‌ رکاب – ۱۳۸۱

دیوانه – ۱۳۸۱
کارآگاه شمسی و دستیارش مادام – ۱۳۸۰
رستوران خانوادگی – ۱۳۸۰
داستان‌ های نوروز – ۱۳۷۹
کمین – ۱۳۷۹
کلبه سپید – ۱۳۷۹

خانه – ۱۳۷۹
دانی و من (سری دوم) – ۱۳۷۸–۱۳۷۷
سلام زندگی – ۱۳۷۶
این زمینی‌ ها – ۱۳۷۶
یک مرد آبی – ۱۳۷۶

تهران ۱۱- ۵۹۵ ج ۴۸ – ۱۳۷۶–۱۳۷۵
سیاه، سفید، خاکستری – ۱۳۷۶–۱۳۷۵
مدرسه ماد ربزرگ‌ ها – ۱۳۷۵
فروشگاه بازیگر – ۱۳۷۵
چون سرو قدکشیدن – ۱۳۷۵
فرزندم بزرگ شده – ۱۳۷۵

قصه‌های تا به‌ تا – ۱۳۷۴–۱۳۷۳
دوستان خوب – ۱۳۷۳
برگی از زندگی – ۱۳۷۳
بازگشایی مدارس – ۱۳۷۰–۱۳۷۱

بچه‌ های عروسکی – ۱۳۷۰
آرایشگاه زیبا – ۱۳۶۹
سلامتی چه خوبه – ۱۳۶۸
عطر و گلاب بپاشید – ۱۳۶۷
خونه مادربزرگه – ۱۳۶۶

بیوگرافی مریم سعادت و همسرش

بیوگرافی زهره فکور صبور و همسرش +عکس ها و گفتگو

زهره فکور صبور

بیوگرافی و زندگینامه

زهره فکور صبور بازیگر سینما و تلویزیون متولد 1 فروردین 1357 در تهران می باشد و 39 سال سن دارد.

پدر وی اهل کرمانشاه و مادرش سمنانی می باشند . وی 3 خواهر و 1 برادر دارد.

وی فعالیت هنری و بازیگری خود را با حضور در سریال از نفس افتاده در تلویزیون آغاز کرد. 

 همچنین فعالیت سینمایی خود را در سال 1380 با بازی در فیلم بوی گل سرخ ساخته ناصر محمدی آغاز نمود. 

آخرین حضور در تلویزیون سریال پنجری در نقش افسانه می باشد که سال ۹۶ پخش میگردد.

ازدواج و همسرش

اطلاعاتی در خصوص ازدواج و همسر وی در دسترس نمی باشد.

گفتگو با زهره فکور صبور 

از خانواده‌تان بگویید؟

من در یک خانواده 7 نفره زندگی می‌کنم، 3خواهر و 1برادر دارم و من خودم فرزند آخر خانواده هستم و با برادرم به علت اختلاف سنی کمی که حدود 1سال دارم رابطه بسیار نزدیک و صمیمی دارم.

زهره فکور صبور و همسرش

چطور پا در عرصه بازیگری گذاشتید؟

واقعیت این است که در تمام طول زندگیم به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم بازیگر شدن بود، سال 1375 که دیپلم گرفتم یکی از دوستانم که در عرصه تئاتر کودک فعالیت داشت، آن زمان نمایشی را در دست داشت  و به دنبال بازیگر برای نقش یک گل بود، به من پیشنهاد داد و من پذیرفتم. بعد از این تئاتر هم، با گروهی از دانشجویان تئاتر در نمایش‌نامه حملت نقشی ایفا کردم، بعد از این قضیه بازیگری برای من جدی‌تر شد، در حین تئاتر حملت دوستانم پیشنهاد دادند که گروهی برای تهیه دو فیلم به دنبال بازیگر هستند و من رفتم و فرم پر کردم و از آنجا بود که توانستم در فیلم باغ کوچک بی‌بی‌گل و همزمان با آن در فیلم روزگار جوانی به کارگردانی آقای شاپورقریب بازی کنم. وقتی این کارها تمام شد به کلاس بازیگری آقای سمندریان رفتم و آنجا دوره دیدم و به این شکل به این عرصه راه پیدا کردم.

مخالفتی برای بازیگر شدن شما در خانواده وجود نداشت؟

زمان بازیگر شدن من تنها کسی که با این مسئله مخالفت کرد برادرم بود و با توجه به اینکه من حدود 1سال داشتم که پدرم فوت کرد، حرف برادرم نه تنها برای من بلکه برای تمام اعضای خانواده‌ام مورد قبول بود، اما بعد از اینکه پشتکار مرا دید و سر ضبط  کارهای من حضور پیدا می‌کرد کم کم این مسئله را پذیرفت.

دلیل کم کار شدن شما در سال‌های اخیر چیست؟

در ابتدای کار و زمانی که سن و سال کمتر است، هر بازیگری دوست دارد همه نقش‌ها را تجربه کند، اما بعد از گذشت مدتی تمام نقش‌هایی که پیشنهاد می‌شود همه یکسان هستند و من این مسئله را دوست ندارم. من بعد از دلنوازان که نقش یک نابینا را داشتم و متفاوت با نقش‌هایی بود که قبلا بازی کردم، دوست دارم بازی‌هایم متفاوت باشد و نقشی را کار کنم که برای نزدیک شدن به آن کمی تحقیق کنم. البته اگر هم بخواهی منتظر نقش خاص بمانی هم خوب تبعاتی دارد که اولا باید مدت زیادی بیکار باشی و بالاخره بُعد مالی زندگی هم هست.

 نگران فراموش شدن نیستید؟

واقعیتش اول خیلی نگران این موضوع نبودم و زیاد به این موضوع  فکر نمی‌کردم، اما کم کم متوجه شدم وقتی آدم زیاد کار نمی‌کند فراموش می‌شود و حتی این مسئله در بُعد کاری هم تاثیرگذار است؛ اگر فیلم‌نامه خوبی باشد که در آن نقشی بسیار مناسب با نوع بازی من هم در آن وجود داشته باشد، زمانی که من کار نمی‌کنم از یاد کارگردان‌ها هم می‌روم و این به ضرر من و هر کسی که این رویه را انتخاب کرده است و برای همین است که به تازگی خیلی روی خاص بودن نقش تمرکزنمی‌کنم و نمایش‌نامه‌ها را راحت‌تر انتخاب می‌کنم.

اندازه محبوبیت خودتان را چه مقدار می‌دانید؟

اگر بخواهم از لحاظ خودم جواب دهم از برخوردی که با مردم دارم، می‌توانم بگویم من را دوست دارند، اما من با چه تعداد آدم باید سرکار داشته باشم که بگویم از نظر همه محبوب هستم، اما خوشبختانه تا امروز با هر که برخورد داشتم برخورد مناسبی با من داشتند و دوستم دارند.

زهره فکور صبور

اینستاگرام زهره فکور صبور: instagram / ZohreFakour

تا چه اندازه نقش‌ها در شما تاثیر دارند؟

شاید درست نباشد اما من تا مدتی بعد از بازی در یک کاراکتر خیلی با آن نزدیک هستم و با آن زندگی می‌کنم و در زندگی عادی من هم وارد می‌شود. حتی گاهی اتفاقی می‌افتد که با خودم می‌گویم مثلا کاش آن قسمت فیلم را به یک شکل دیگری بازی می‌کردم. اما به مرور از حال و هوای بازی‌هایم در می‌آیم.

چه زمانی انسان خوشبخت است؟

خوشبختی در پول، ثروت و… این‌ها نیست و من با این سوال شما یاد جمله آقای انتظامی افتادم که می‌گفتند خوشبختی در دل آدم باید باشد و وقتی دلت خوش باشد آدم خوشبختی هستی که واقعا هم درست است.

آیا شما خود را خوشبخت می‌دانید؟

خوب نمی‌توانم صددرصد جواب بدهم اما تا حدودی ولی نه خیلی زیاد خوشبخت هستم.

به عنوان یک بازیگر زن، چقدر ظاهر را در بازیگری موثر می‌دانید؟
‌ ببینید زمانی که من شروع به کار کردم مثلا سال 1379 چهره و استیل خیلی زیاد موثر نبود و بیشتر مهارت بازیگری اهمیت داشت، ولی امروزه به این مسئله بیشتر بها داده می‌شود و کسانی را می‌بینم که چهره و استیل خوبی دارند اما وقتی وارد بطن بازی آن‌ها می‌شویم متوجه ضعف‌هایشان خواهی شد. به نظر من چهره و استیل بدنی برای بازیگر لازم است اما نباید از اصل بازیگری که نحوه بیان، لحن خوب و مسائلی این چنینی است غافل شد.

بنابراین حتما رژیمی هستید؟

شدیدا، من از بچگی زیاد ورزش می‌کردم و زمانی وارد بازیگری شدم، بخشی از زمان ورزش کردنم به کارم اختصاص یافت و این چنین کمی از ورزش دور شدم و این مسئله هم چاقی و اضافه وزن را همراه دارد. من رژیمی که بگویم هیچی نمی‌خورم ندارم اما خیلی رعایت می‌کنم و مسئله‌ای هم که هست من ذاتا آدم گیاه‌خواری هستم و علاقه زیادی هم به غذاهای آب‌پز و بخارپز دارم و صرفا به خاطر رژیم، تغذیه‌ام این چنینی نیست. 

 بیشتر بیرون غذا می‌خورید یا در خانه؟

من غذای بیرون خیلی باب میلم نیست و اگر برای تفریح بیرون بروم ترجیح می دهم به یک سینما بروم تا به یک رستوران و اگر به رستوران بروم سعی می‌کنم غذاهای خیلی سبک مانند سوپ و سالاد بخورم به جای فست‌فودها.

بیوگرافی زهره فکور صبور

اهل مسافرت هستید؟

من خیلی سفر را دوست دارم ولی الان کمتر می‌روم اما ۴،۵ سال پیش اگر دو روز هم کار نداشتم به مسافرت می‌رفتم به طوری که می‌توانم بگویم سفر مرا بسیار خوشحال می‌کند می‌توانم بگویم مکانش خیلی برایم اهمیت ندارد، اما در بین شهرها مشهد، شمال و شیراز را خیلی دوست دارم و همیشه پیشنهادهای کاری شهرستان را خیلی دوست داشتم.

به نظر شما دختر دست‌پخت خوبش را از مادر به ارث می‌برد؟

دست‌پخت مادرم بسیار خوب است، گاهی به قدری هوس غذاهایش را می‌کنم که برای خوردن یک قاشق از غذاهایش سریع به آن‌جا می‌روم. شما هر اندازه که دلتان بخواهد من کارهای خانه را بسیار خوب انجام می‌دهم اما آشپزیم خوب نیست و فقط غذاهایی که دوست دارم را خوب درست می‌کنم که بیشتر هم، انواع سالادها و سوپ‌ها هستند. من عاشق بادمجان و غذاهایی که با بادمجان درست می‌‌شود هستم و هر وقت مادرم این غذاها را می‌پزد، من فورا به آن جا می‌روم.

رابطه دوستی‌تان با بازیگران چطور است؟

من تقریبا سعی می‌کنم با تمام بازیگران رابطه خوبی داشته باشم، ولی اخلاقی که دارم که نمی دانم خوب است یا بد، دوستان خیلی صمیمی‌ام، دوستانی هستند که از دوران بچگی با آن‌ها دوست بودم و نمی‌توانم سریع دوست صمیمی برای خودم پیدا کنم.

در کنار بازیگری چه کارهای دیگری انجام می‌دهید؟

من از بچگی عاشق خیاطی و بافتنی بودم و در چند سالی که کمتر کار می‌کردم، دوره‌های طراحی دوخت و طراحی پارچه را هم آموزش دیدم و اکنون در کنار بازیگری کارهای طراحی و دوخت انجام می‌دهم.

بهترین فیلم مورد علاقه‌تان چیست؟

کازابلانکا را همیشه دوست داشتم و بعد از این همه دیدن، باز هم برایم جذابیت دارد.

از شرایطی که اکنون در آن هستید راضی هستید؟

اگر اکنون به انتخاب خودم بود شاید بازیگری را به عنوان حرفه انتخاب نمی‌کردم، بازیگر در یک مدت زمان کوتاه درآمد و موقعیت‌های خیلی خوبی دارد و به طور کلی همه چیز بر وفق مرادش هست، اما در طرف دیگر بیکاری و بالا، پایین‌های زیاد دارد و برای من طی کردن این مسائل سخت است. اما بازیگری خاصیتی دارد که آدم را نمک‌گیر می‌کند و اگر هم بخواهی یک مدتی کنار باشی باز وسوسه کار به سراغت می‌آید.

عکسهای زهره فکور صبور

بهترین و بدترین اخلاق زهره فکور صبور؟

بدترین اخلاقم این است که حرف مردم خیلی روی من تاثیر می‌گذارد و با یک حرف خیلی ناراحت و با یک حرف خیلی خوشحال می‌شوم و به نظرم بهترین اخلاقم این هست که خیلی سریع می‌بخشم.

حرف آخر؟

برای تمام مخاطبانتان آرزوی خوشبختی و سلامتی را دارم. 

فیلم های سینمایی زهره فکور صبور 

کنسرت روی آب (۱۳۸۹)
دوشیزه باران (۱۳۸۶)
بوی گل سرخ (۱۳۸۰)

زهره فکور صبور ,بیوگرافی زهره فکور صبور ,عکس زهره فکور صبور

سریالهای زهره فکور صبور 

سریال پنجری

دردسرهای عظیم ۲
دردسرهای عظیم
دلنوازان

گروه هفت
کاشانه
همسفر

یکی‌بود یکی‌نبود
مسافری از هند
سه پنج دو

گروه ویژه
نیستان
روزهای آرزو
بی بی گل

روزگار جوانی (۱۳۷۷)
نرگس
از نفس افتاده

بیوگرافی زهره فکور صبور و همسرش +عکس ها و گفتگو

دانلود فیلم ایرانی ساعت 5 عصر با کیفیت اصلی و لینک مستقیم رایگان

دانلود فیلم ایرانی ساعت 5 عصر با کیفیت اصلی و لینک مستقیم رایگان

Download saat 5 asr movie

بزودی از سایت نکس وان دانلود 

دانلود فیلم ساعت پنج عصر

بازیگران:سیامک انصاری , مهران مدیری,امیر جعفری,آزاده صمدی و …

کارگردان: مهران مدیری

خلاصه داستان فیلم ساعت 5 عصر:

داستان فیلم از ساعت 7 صبح تا 5 بعدازظهر یک فرد را در تهران روایت می کند که آن روز آخرین فرصت آن فرد است که باید کاری را انجام دهد. فیلم مثل گلوله برفی است که هرچه جلوتر می رود بزرگتر می شود و ریتم مدام تندتر می شود و دیوانه وار بودن ماجرا بزرگتر و موضوع عظیم تر می شود. فیلم موضوعی به شدت اجتماعی دارد که هر روز با آن مواجه ایم اما بدان توجهی نمی کنیم.

لینکهای دانلود

همزمان با پخش قرار میگیرد

دانلود با کیفیت 1080

دانلود با کیفیت 720p

دانلود با کیفیت 480p

دانلود با کیفیت 360p


تیزر فیلم

موضوع داستان و بازیگران فیلم آینه بغل

فیلم اینه بغل

فیلم آینه بغل به کارگردانی منوچهر هادی اواخر خرداد ماه 96 فیلمبرداری اش را لواسان که لوکیشن اصلی فیلم است  آغاز نمود .

زمان اکران دقیق این فیلم مشخص نیست ولی احتمالا اولین نمایش آن در جشنواره فجر امسال اتفاق خواهد افتاد.

در ادامه به معرفی بازیگران و خلاصه داستان فیلم می پردازیم.

بازیگران فیلم اینه بغل

بازیگران فیلم آینه بغل

محمدرضا گلزار / جواد عزتی / یکتا ناصر / نازنینی بیاتی / سیامک صفری / مه لقا باقری / رسول نجفیان و رایان شایگان

محمدرضا گلزار در فیلم آینه بغل

موضوع داستان فیلم آینه بغل

درخلاصه داستان “آینه بغل” آمده است که قیمت اینه بغل ماشین بعضى ها برابر تمام زندگى خیلى هاست.

عوامل فیلم

کارگردان:منوچهر هادی، دستیار اول برنامه زیر: نغمه نظری، دستیار کارگردان: مجتبی طاهرخانی، حمید باب الوائجی، منشی صحنه: رضا بقایی، عکاس:معین باقری، فیلمبردار پشت صحنه:مهدی کریمی، مدیرفیلمبرداری:روزبه رایگا، دستیار اول فیلمبردار: رضا نوروزی، نورپرداز:سید کشی پور،

دستیاران فیلمبردار:مسعود عباسی، محمد نصیری،حسین قشقایی، فرهاد نصرالهی، حامد خراسانی، مسئول دوربین:حسام سلیمی، صدابردار:جواد مقدس، دستیارصدا:میلاد ملکی، مجید صداقتی، طراح گریم: آرزوحلاجی، دستیاران گریم: وحید شیرزاد، مینا اصلانی، طراح صحنه ولباس:محسن غلامی، دستیارصحنه:فرهاد نصرتی، محسن جوادشکریان، دستیار لباس:آرتا ماهان، قدسیه خاک، مسئول حیوانات: امیر رهبری،

جلوه های ویژه تصویری:فرید فصیحی، هلی شات:شهروزکیایی، مدیرتولید: شهاب علی بخشی، جانشین تولید: عباس نصرالله، مدیر تدارکات:محمدرضاعبدالهی، دستیار اول تداراکات: محسن ظفری، گروه تدارکات:سجادامانی، افشین حیدری، مهدی حیدری،داودقانع،الماسی، ایوبی، جوادمیرزایی.

اکران خصوصی فیلم رگ خواب

اکران خصوصی فیلم رگ خواب

مراسم افتتاحیه و اکران خصوصی فیلم رگ خواب به کارگردانی حمید نعمت اله شامگاه روز چهارشنبه 31 خرداد ماه 96 با حضور جمعی از بازیگران و عوامل فیلم در در خانه همایشهای فرشته تهران برگزار شد.

می توانید عکس هایی از این مراسم را در ادامه مشاهده کنید.

اکران خصوصی رگ خواب

لیلا حاتمی در اکران خصوصی فیلم رگ خواب

حضور لیلا حاتمی در اکران خصوصی فیلم رگ خواب

اکران رگ خواب

مهدی پاکدل و کوروش تهامی در اکران خصوصی رگ خواب

اکران خصوصی فیلم رگ خواب

کوروش تهامی بازیگر اصلی فیلم رگ خواب

لیلا حاتمی

 

کوروش تهامی و لیلا حاتمی در کنار هم

کوروش تهامی و لیلا حاتمی

همایون شجریان و برادرش

همایون شجریان و برادرش در اکران خصوصی فیلم رگ خواب

حمید نعمت الله کارگردان فیلم

حمید نعمت الله کارگردان فیلم رگ خواب

علی اوسیوند و همسرش حمیرا ریاضی

اکران خصوصی فیلم رگ خواب